به گزارش گروه اجتماعی یکتاپرس، رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک، توییتر، اینستاگرام و اسنپ چت، شبکههای اجتماعی محبوبی هستند که افراد برای به اشتراک گذاشتن علایق، افکار و لحظات شخصی خود از آنها استفاده میکنند. فیسبوک وبسایتی با بیش از ۱ میلیارد حساب کاربری ثبتشده است و به کاربران اجازه میدهد با صفحات، گروهها و سایر کاربران از طریق اشتراکگذاری، نظر دادن و کلیک کردن روی «لایک» روی پستها و نظرات تعامل داشته باشند.
توییتر یک سایت میکروبلاگینگ است که به دارندگان حساب اجازه میدهد که متون تا ۲۸۰ کاراکتر را «توئیت» کنند و سایر توییتها را «بازتوییت» کنند. در اینستاگرام ، کاربران میتوانند عکسهایی را ایجاد کنند، به اشتراک بگذارند، لایک کنند، و روی آنها نظر بدهند. در نهایت، اسنپ چت نیز به دارندگان حساب این امکان را میدهد تا عکسهایی را برای ارسال به دیگران بگیرند و زمانی که گیرنده عکس را مشاهده کرد، عکس ناپدید میشود.
به دلیل ماهیت این پلتفرمها، یک ناظر میتواند با مشاهده پروفایل یک کاربر و پستها یا تصاویری که به اشتراک میگذارد، تا حدی خصوصیاتی از روحیات یک کاربر را شناسایی کند. به این ترتیب، بررسی پروفایلهای رسانههای اجتماعی افراد ممکن است بینشی در مورد وضعیت سلامت روان آنها فراهم کند، از جمله اینکه آیا افسردگی دارند یا خیر.
حانیه چمنی کارشناس ارتباطات در یادداشتی به بررسی این موضوع پرداخته است:
اختلال افسردگی اساسی (MDD) یک وضعیت ناتوان کننده است که بیش از ۳۰۰ میلیون نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می دهد. افراد مبتلا به MDD ممکن است بی لذتی، غم و اندوه مداوم، مشکلات تمرکز، اختلال در الگوهای غذا خوردن و خواب، افکار خودکشی، خستگی و احساس بیارزشی را تجربه کنند. این اختلال پیچیده است و تحت تأثیر عوامل بیولوژیکی، روانشناختی و جامعهشناختی از جمله ژنتیک، شخصیت، جنسیت، وضعیت اجتماعی-اقتصادی و سطوح استرس قرار دارد. با توجه به تأثیر منفی عمیقی که بر زندگی افراد می گذارد، تشخیص و درمان به موقع افسردگی مهم است. یک مکانیسم بالقوه برای تشخیص سریعتر افسردگی رسانه های اجتماعی هستند.
استفاده از رسانه های اجتماعی برای تشخیص افسردگی ارزشمند است زیرا اطلاعاتی را در مورد وضعیت سلامت روانی کاربران ارائه می دهد که در غیر این صورت ممکن است در دسترس نباشد. از طرفی با توجه به میلیون ها کاربر رسانه های اجتماعی، افراد افسرده ممکن است با افراد افسرده دیگر ارتباط برقرار کنند و مکالمات آنلاینی داشته باشند که ماهیت افسردگی آنها را آشکار کند. علاوه بر این، تشخیص علائم افسردگی با استفاده از رسانههای اجتماعی میتواند وضعیت فعلی فرد را بهجای تکیه بر یادآوری گذشتهنگر بیمار با ارزیابی صفحات او نشان دهد. این امر مزایای بسیاری دارد، زیرا افراد افسرده هنگام یادآوری عواطف منفی خود، عدم دقت بیشتری در شرح حالشان خود نشان میدهند. همچنین، استفاده از رسانههای اجتماعی میتواند بهتر از تکیه بر گزارشهای شخصی باشد، زیرا سوگیری میتواند باعث شود بیماران علائم خود را کمتر گزارش کنند و همین امر اعتبار دادهها را تهدید میکند.
مطالعات گذشته بینشی در مورد چگونگی استفاده از رسانه های اجتماعی برای تشخیص افسردگی با تجزیه و تحلیل الگوی استفاده از رسانه های اجتماعی ارائه کرده است. به عنوان مثال، رادویچ و همکاران به طور کیفی استفاده ۲۳ نوجوان مبتلا به افسردگی را مورد بررسی قرار داد و مشخص شد که استفاده مثبت و منفی از رسانههای اجتماعی با خلق و خوی افراد ارتباط مستقیم دارد است. منظور از استفاده مثبت جستجوی محتوای مثبت (به عنوان مثال برای سرگرمی و طنز) یا برای ارتباط اجتماعی است. استفاده منفی شامل به اشتراکگذاری رفتارهای مخاطره آمیز، آزار و اذیت سایبری و انجام مقایسه های تحقیر آمیز خود با دیگران بوده است. در انتهای پژوهش همین نوجوانان الگوهای استفاده از رسانههای اجتماعی خود را از آنچه که منفی تلقی میشد به استفاده مثبتتر تغییر دادند. به این ترتیب، تشخیص چنان بیماریهایی در رسانههای اجتماعی ممکن است برای کارکنان بهداشت روان برای درک وضعیت روانی بیمار مفید باشد.
نویسندگان مقالهای که در حال خواندن خلاصهی آن هستید مقالات مرتبطی را از پایگاههای PubMed و PsycINFO را که از ابتدای تاسیس این پایگاهها تا ۲۰ آگوست ۲۰۱۹ منتشر شده بود سرچ و شناسایی کردند. در نهایت ۲۵ مقاله مرتبط را بررسی و تحلیل انتخاب کردند.
اسمیت و همکاران دریافتند که تشخیص افسردگی با افزایش پستهای فیسبوک همبستگی مثبت دارد. در واقع هرچه فردی با سرعت بیشتری پست بگذارد و پستهای فیسبوکی بیشتری بگذارد، بیشتر احتمال دارد که مستعد افسردگی باشد. با این حال، مطالعه دیگری نشان داد که این رابطه فقط برای دختران نوجوان برقرار است و نه پسران. علاوه بر این، دو مطالعهی دیگر نشان دادند که علائم افسردگی با تعداد دوستان فیس بوک ارتباط منفی دارد. در واقع هرچه تعداد دوستان فیسبوکی کاربران بیشتر بوده است، علائم کمتری از افسردگی از خود نشان دادند. محتوای پستهای فیسبوک نیز ممکن است به آشکار کردن وجود افسردگی کمک کند. در تحقیقی مشخص شد که نمرهی پرسشنامهی افسردگی نوجوانانی که به صراحت در پستهای خود ناراحتی خود را ابراز میکردند، نسبت به افرادی که این کار را نمیکردند، بالاتر بود.
بررسی عمیقتری که انجام شده نشان داد که انتخاب کلمات می تواند افسردگی را پیش بینی کند. این مطالعه نشان داد که وجود افسردگی با بیان احساسات منفی در فیس بوک همبستگی مثبت دارد در واقع افراد افسرده تمایل بیشتری به استفاده از ضمایر اول شخص مفرد (من/ام) دارند. سایر نشانگرهای زبانی مشاهده شده توسط این مطالعه شامل کلمات مرتبط با درد (آسیب، بد، سر، جراحی، درد، بیمارستان)، علائم افسردگی (اشک، گریه، درد، دلتنگی، زیاد، کودک، گمشده، تنهایی)، احساسات پرخاشگرانه (لعنتی، نفرت، آه) است که استفادهی زیاد از آن نشان از استعداد بالاتر افسردگی در میان شرکتکنندگان در پژوهش داشته است.
توییتر
ساسو و همکاران یک مطالعه طولی بر روی دانشجویان کارشناسی انجام دادند دریافتند که کلمات «تمرکز بر گذشته» دارد، (به عنوان مثال، lerrn به معنی به یاد گرفتن و remember به معنی به یادآوردن/ به یاد داشتن) با افسردگی ارتباط مستقیم دارد زیرا این کلمات با نوعی نشخوار فکری مرتبط هستند، که یک علامت افسردگی است.
در مطالعهی دیگری ریس و همکاران دریافتند که میانگین تعداد کلمات در هر توییت با افسردگی همبستگی منفی دارد. در واقع افرادی که توییتهایی با تعداد کلمات بالاتر منتشر میکردند، کمتر احتمال داشت که افسرده باشند.
اینستاگرام
لوپ و همکاران ارتباط بین علائم افسردگی، و تعداد غریبههایی که فرد در اینستاگرام دنبال میکند و تعداد ساعات استفاده از این برنامه را بررسی کرد. نتایج نشان داد که بین تعداد ساعات استفاده از اینستاگرام و علائم افسردگی همبستگی مثبت وجود دارد و تعداد افراد غریبه که دنبال میشوند کمی این رابطه را تعدیل میکند. یعنی اگر کاربر تعداد زیادی غریبه را دنبال کند، علائم افسردگی با استفاده از اینستاگرام افزایش مییابد، اما اگر افراد غریبه کمتری را دنبال میکنند، استفاده از اینستاگرام و علائم افسردگی ارتباطی با هم ندارند.
از طرف دیگر عکسهایی که کاربران در اینستاگرام پست میکنند نیز می تواند افسردگی را تشخیص دهد. ریس و دانفورث دادههای اینستاگرام افرادی که سابقه افسردگی داشتند را بررسی کردند. برخی از الگوهایی که آنها پیدا کردند این بود که شرکتکنندگان افسرده بیشتر از فیلترهای اینستاگرام استفاده میکردند و وقتی این کار را انجام میدادند از فیلترهای مایل به سیاه و سفید استفاده میکردند. در مقابل، شرکت کنندگان سالم به طور نامتناسبی از فیلتر «والنسیا» استفاده کردند که در آن رنگ عکسها حتی روشنتر از حالت عادی میشود. در نهایت، آنها دریافتند که عکسهای شرکت کنندگان افسرده غمگینتر و کمتر شادتر از شرکت کنندگان سالم به نظر میرسد
در نهایت میتوان اینطور نتیجه گرفت که به طور خاص، هر سه سایت شبکه اجتماعی، فیس بوک، توییتر و اینستاگرام نشان دادند که می توانند راهی برای ارزیابی افسردگی باشند.