سکوت‌واره یک کتاب نیست، زبانی برای دورنیات یک انسان است | یکتاپرس
اختصاصی یکتاپرس؛
کتاب مجموعه شعر سکوت‌واره نوشته شبنم میرزایی‌وند به موضوعاتی اعم از سکوت، تنهایی و دورنیات انسان پرداخته است.
کد خبر: ۱۷۸۶۹۳
۱۳:۰۰ - ۰۹ مرداد ۱۴۰۴

سکوت‌واره یک کتاب نیست، زبانی برای دورنیات یک انسان است

یکتاپرس؛کتاب مجموعه شعر "سکوت‌واره" اثر شبنم میرزایی‌وند که توسط انتشارات قائن در سال 1396 منتشر شده به موضوعاتی اعم از سکوت، تنهایی و درونیات انسان توجه ویژه‌ای شده است. 

"سکوت‌واره" مجموعه‌ای از اشعار است که به زبان فارسی و در قالب شعر نو سروده شده‌اند. این اشعار به مضامین عمیقی مانند سکوت، تنهایی، و احساسات درونی انسان می‌پردازند. شبنم میرزایی‌وند در این کتاب، با استفاده از کلمات و تصاویر شاعرانه، سعی در انتقال احساسات و افکار خود در مورد این مفاهیم دارد.


موضوعات اصلی کتاب:

سکوت:سکوت به عنوان یک تجربه شخصی و همچنین یک پدیده اجتماعی در این اشعار مورد بررسی قرار می‌گیرد.

تنهایی: احساس تنهایی و انزوا به عنوان یکی از جنبه‌های مهم وجود انسان در این اشعار به تصویر کشیده شده است.

درونیات: این کتاب به کاوش در اعماق احساسات و افکار انسان می‌پردازد و سعی در نشان دادن پیچیدگی‌های وجودی انسان دارد.

ویژگی‌های کتاب:

زبان ساده و روان: اشعار این کتاب با زبانی ساده و روان سروده شده‌اند که درک آنها را برای مخاطب آسان می‌کند.

تصاویر شاعرانه: شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاری، فضایی خیال‌انگیز و عمیق در اشعار خود ایجاد کرده است.

مضامین عمیق و فلسفی:این کتاب به مضامین فلسفی و عمیقی مانند سکوت و تنهایی می‌پردازد و مخاطب را به تفکر وا می‌دارد.

در مجموع این کتاب؛ با زبانی زیبا و مضامینی عمیق، مخاطب را به دنیای درون خود و به تأمل در مفاهیم اساسی زندگی دعوت می‌کند.

سکوت‌واره یک کتاب نیست، زبانی برای دورنیات یک انسان است

 

در بخشی از  کتاب مجموعه شعر «سکوت‌واره» آمده است: 

شاید کسی در تاریکی‌ای که تو بودی،
غصه‌های بی‌صدای مرا شنیده باشد

ما از همان ابتدا،
همچون کاغذهای خالی
در کنار هم قرار گرفتیم
و هیچ‌وقت هیچ‌کدام‌مان
نتواستیم یکدیگر را بنویسیم

در این میان،
گم شدم،
در این میان،
تو گم شدی

زندگی یک خط مستقیم است
که در نهایت به نقطه‌ای می‌رسد
که دیگر نمی‌توان
هیچ چیزی را به عقب بازگرداند

ما که همیشه در کشمکش بودیم
با واژه‌ها،
با دلتنگی‌ها،
با فاصله‌ها،
حال کجا خواهیم ایستاد
اگر در همین لحظه
جز خودِ هر دویمان
هیچ چیزی را در دست نداشته باشیم؟

آنچه که باید می‌مرد،
پیش از هر چیز،
آن چیزی بود که
برای همیشه زنده بود
در میان نگاه‌های بی‌فاصله‌مان

ما تنها از جنس بودنیم
و تا روزی که به هم نرسیم،
مرا در انتهای این خط
به یاد بیاور

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: