حدادیان: باید با آشنازدایی و لایه مندی شعر را به عمق کشاند تا به تاویل پذیری و چند معنایی برسد.
کد خبر: ۱۶۴۴۱۷
۱۷:۲۵ - ۱۷ خرداد ۱۴۰۳
مجموعه شعر سپید کوتاه "دست به دامن بهار" اثر "رضاحدادیان" منتشر شد این مجموعه در ۱۰۴ صفحه و شامل ۱۰۰ شعرکوتاه در ۵۰۰ نسخه به قیمت "۹۵ هزار تومان، توسط" انتشارات دیباچه" کرمانشاه منتشر و روانه بازار شد.
رضا حدادیان: در مورد کتاب جدیدش چنین می گوید سعی کرده ام در این کتاب به دو مقوله بیشتر بپردازم.
اول تعریف شعرکوتاه که در حقیقت فرم شعریست که از یک محور، تصویر و یا روایت تشکیل شده و به کار بردن معیارهای کمّی مثل تعداد هجا،کلمه ویا سطر به نظر من در آن درست نیست.
اما هایکو نوعی فرم شعریست که در آن معیارهای کمّی مثل تعداد هجا وجود دارد ودر ضمن مربوط به عالم ذِن عالمی بر پایه مذهب بودا می باشد.
نتیجه اینکه؛مراقب فرقِ این دو مقوله باهم باشیم.
دوم؛ پرداختن به «درونمایه های زبانشناسی شعرکوتاه است که در مجموعه "دست به دامن بهار" تلاش کرده ام این ذهنیت را برای دیگر شاعران جامعه تداعی کنم که در یک شعر خوب، نیازی به فراوانی کلمات نیست، بلکه باید با آشنازدایی و لایه مندی شعر را به عمق کشاند تا به تاویل پذیری و چند معنایی برسد.
مریم گمار شاعر و منتقد کرمانشاهی در نیم نگاهی در مورد کتاب "دست به دامن بهار" چنین می گوید؛
از نظر شکلوفسکی، کار اصلی هنر ایجاد تغییر شکل در واقعیت است و هدف اصلیِ زبان ادبی این است که عادات ادراکی و احساسی را در شعر با استفاده از اشکال غریب و غیرعادی برهم بزند و این یعنی آشنا زدایی.
در واقع هرچه متن معمولیتر باشد نیت مؤلف آشکارتر و هرچه متن ادبی عالیتر و زبان ادبیتر میشود، ظرفیت تاویل پذیری شعر بیشتر میشود. در این میان ممکن است یکی از تاویلها هم با نیت شاعر یکی باشد
اما بی تردید می توان گفت از نکتههای مثبت اشعار رضاحدادیان تاویل پذیر بودن شعرهایش و آشنازدایی در زبان ادبی است.
به عنوان مثال به یک سپید کوتاه از کتاب "دست به دامن بهار" می پردازیم:
دهان شکوفه
پر از کلماتیست
که در ذهن درخت مانده بود
همان طور که میدانیم یکی از نکات کلیدی در شعر سپید برای رسیدن به شعر چند لایه و معناگریز، استفاده درست از نماد و نشانههاست. و اینجا با استفاده از نماد و نشانهی (شکوفه) و اندیشه خوب شاعر، توانایی او در استفاده از چند معنایی نشانهها، مخاطب را وادار به تفکر بیشتر میکند. یعنی در خلق آثارش موفق بوده، شاید (شکوفه) در نگاه اول نمادی از زیبایی و آغاز طبیعت و شور زندگی باشد، اما در تاویل دوم که به نظر بنده بیشتر مد نظر شاعر بوده، با آرایه تشخیص جان گرفته، او را چون انسانی میبینی.
در واقع با هنجارشکنی و برجستهسازی که در این شعر شکل گرفتهاست، پیش رو هستی. اگر چه از نشانهها ی عینی و طبیعی مانند شکوفه و درخت استفاده شده اما در نهایت، فضا و تخیل شاعرانهی شاعر کاملاً به سمت سورئال "فراطبیعی" و "تصویر ذهنی" کشیده میشود چرا که مرز خیال و واقعیت را با ترکیباتی تازه مانند "ذهن درخت" و"دهان شکوفه"در مینوردد و به کشفی جدید در جان شعر و کلمات میرسد که در واقعیت دیده نمیشود و ما را با شعری لایهمند و معناگریز روبرو می کند.
یاکوبسن در جایی میگوید؛ سویهی دگرگون کننده شعر، همان آشنازدایی یا برجستهسازی است.از این دست برجستهسازی واژهها در اشعار رضا حدادیان به وفور دیده میشود. در آخر باید بگویم این کتاب نمونه برجسته شعرهای تاویل پذیر می باشد که نمی شود براحتی از هر کدام از آنها گذر کرد.