گروه فرهنگ وهنر یکتاپرس،اختلافنظرها درباره میزان مطالعه کتاب در ایران بسیار است. برخی معتقدند که سرانه مطالعه کتاب در کشور پایین است و برخی از رقمهای میلیاردی فروش در طرحهای فصلی و نمایشگاههای کتاب شاهد میآورند و میگویند، اوضاع آنقدرها هم بد نیست، بلکه امیدوارکننده هم است. دو، سه سال است که در شبکههای اجتماعی، رسانههای رسمی و عرصههای عمومی بحث بر سر میزان مطالعه ایران بالا گرفته و تحلیلها و تفسیرهای زیادی را هم برانگیخته.به هر روی بازار کجدار و مریز کتاب در ایران، معادلات عجیب و غریبی را از سر گذرانده و همچنان از سر میگذراند.
پیش از این ناشران اصلی کتابها، از قاچاق آثار پرمخاطب در بازارهای غیررسمی و حتی رسمی گلایه میکردند. اگر کتاب در یک انتشاراتی به چاپ سوم و چهارم میرسید، قاچاقچیهای بازار فرهنگ در کمترین زمان نسخههای کپی کتابها را بدون رعایت تشریفات قانونی و مالی و با نصف بهای کتاب اصلی، وارد بازار میکردند. بنابراین کمتر کتابی میتوانست به صورت رسمی و در فضایی سالم به چاپهای متعدد برسد و سر از بساط قاچاقفروشیها در نیاورد. اما حالا بازی دیگری در بازار کتاب در جریان است. برخی ناشران برای فروش کتاب با تخفیفات ویژه قیمتهای روی جلد کتاب را بالا زده و با تخفیفهای باور نکردنی کتاب را به فروش میرسانند.
چندی پیش یک خبرگزاری در گزارشی نوشت که صنعت نشر دیر زمانی است که با چالشهای متعددی دست و پنجه نرم میکند افزایش قیمت کاغذ طی دوسال اخیر همانند تبری بر پیکر صنعت نشر نفس تولید را بریده است. بسیاری از ناشران از قیمت کاغذ گلهمند هستند و معتقدند هر گونه کم کاری یا تاخیر در انتشار کتابها بهخاطر قیمت بالای کاغذ ایجاد شده است.
آنچه دیگران میخوانند: نمایشگاه گنجینه مانا در موسسه صبا
براساس آمارهای منتشر شده طی دو ماه ابتدایی سال ۱۴۰۰ مجموعا ۷ هزار و ۵۹۱ کتاب در حوزههای مختلف منتشر شده است که سهم ناشران تهرانی ۶ هزار و ۲۰۲ کتاب و سهم شهرستانیها هزار و ۳۸۹ کتاب بوده در عین حال این آمار گویای روند فعالیت حوزه نشر است. کاهش تیراژ کتابها در کنار کاهش تعداد صفحات و کوچکتر شدن کلمات از حال و روز حوزه نشر خبر میدهد؛ براساس اطلاعات موجود در سال ۱۴۰۰ تعداد صفحات منتشر شده یک میلیون و ۵۱۰ هزار و ۱۱۱ بوده است که در مقایسه با سال گذشته این تاثیر در تعداد صفحات هم به خوبی نمایان است این درحالی است که میانگین صفحات منتشر شده در سال ۱۳۹۹ حدود ۲۰۷ بوده و در سالجاری ۱۸۲ صفحه ثبت شده است.
باید توجه داشت که صنعت نشر با آسیبها و چالشهای دیگری نیز روبهرو شده و سوءاستفادهها و کپیکاریهایی که برخی ناشرنماها با کتابسازیهای متعدد انجام میدهند و همچنین عملکرد برخی ناشران برای ترغیب مخاطب به خرید کتاب نیز در جای خود قابلتوجه است. برخی ناشران برای فروش کتاب با تخفیفات ویژه قیمتهای روی جلد کتاب را بالا زده و با تخفیفهای باور نکردنی کتاب را به فروش میرسانند.
از سویی دیگر در ماه های اخیر تبلیغات یک سایت فروش کالا دست به دست می چرخد و هرازگاهی نوید می دهد که به خاطر انبارگردانی قصد دارد کتاب را با تخفیف های بالا در اختیار مردم قرار بدهد.
به گزارش گروه فرهنگی یکتاپرس، در دوره اول ؛ این سایت هزاران نسخه کتاب را در مدت زمانی محدود فروخت و به سود میلیاردی رسید.حالا دومین دوره این جشنواره هم در حال برگزاری است. شاید در ظاهر یک کار فرهنگی در حال انجام است اما در اصل اینطورنیست و نامش را باید کلاه گذاشتن روی سر مردم کم اطلاع یا هرچیز دیگری گذاشت.مراجعه به این سایت مشخص می کند که انواع و اقسام کتاب های پرمخاطب از نویسندگان برجسته دنیا با ترجمه مترچمان ناشناس و با تخفیف های عجیب وغریب در معرض فروش گذاشته شده است.ماجرا خیلی پیچیده نیست.اکثر کتاب ها توسط یک یا چند ناشر منتشر شده اند.
ناشری که در انتشار چنین کتاب هایی ید طولایی دارد وبه هیچ کس هم جواب نمی دهد.اگر رد کتاب های موجود در این سایت را بگیرید به دستفروش هایی می رسید که در نقاط مختلف شهر بساط پهن کرده اند و همین کتاب ها را با تخفیف معمولا 50 درصدی می فروشند.
متاسفانه در ایستگاه های متروی تهران هم برای فروش آثار این ناشرها غرفه اختصاص داده شده است. اصل قضیه این است که ناشر این کناب ها؛ دسترنج سال ها زحمت نویسندگان و مترجمان استخوان خرد کرده را به رحتی به نام خود سند می زند و جایی هم برای رسیدگی وجود ندارد.یعنی ترجمه آثار برجسته دنیا که پیشتر توسط مترجمان بزرگ ترجمه شده و بارها چاپ شده با یک نام جعلی و با کمترین هزینه باز نشر می شود و از آنجا که رقم تولید این کتاب ها بالا نیست در نتیجه اگر با تخفیف 50 درصد هم به فروش برسد ناشر به سود خالص می رسد.
در این میان شهرداری تهران هم با یک اقدام غیرکارشناسی مهم ترین نقاط را در اختیار چنین ناشرانی قرار
می دهد تا بساط سوداگری در بازار کتاب به همین راحتی برپا شود.حالا در این میان سایت مشهور فروش اینترنتی کالا هم به یاری چنین ناشرانی پیوسته و بر پیکر فرهنگ این مملکت چوب حراج می زند.بارها ناشران نسبت به این موضوع اعتراض کرده اند اما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که متولی رسیدگی به مشکلات فرهنگی است اراده ای برای مبارزه با قاچاق کتاب وجود ندارد.
در همین رابطه برخی از فعالان نشر، کمبود نقدینگی و زمانبر بودن خواب سرمایه را عاملی مهم در بیرغبتی ناشران در حوزه نشر میدانند در این راستا کمبود سرانه مطالعه و جایگزین شدن فضای مجازی به عنوان برترین سرگرمی سبب شده میزان خرید کتاب تا حدود زیادی کاهش یابد. همه این موارد ادامه حیات را برای تعدادی از انتشاراتیها که ضعیفتر بوده سخت و دشوارتر کرده تا جایی که بهرغم میل باطنی از این حوزه فاصله گرفتهاند البته چالش ادامه فعالیت برای ناشران فعال و توانمند نیز وجود دارد و آنان را نیز به دشواریهای فراوانی انداخته است، در این میان بخش خصوصی بیشترین صدمه را متحمل شده است.
یک ناشر فعال درباره تصمیم برخی از ناشران درخصوص عدم چاپ کتاب جدید گفت: ما هم فقط به میزانی که از قبل کاغذ داشتیم، داریم کتاب چاپ میکنیم. افزایش قیمت کاغذ تاثیر بسیاری بر قیمت کتابها میگذارد که این امر در نهایت میزان خرید را کاهش خواهد داد. کتابی که قبلا مثلا ۱۰ هزار تومان بود، الان باید ۱۵ هزار تومان قیمتگذاری شود به همین دلیل فعلا دست نگه داشتهایم. کتابهایی در دست داریم، اما به امید بهتر شدن اوضاع صبر میکنیم.
اکنون پس از پشت سر گذاشتن موج چهارم کرونا و آغاز موج پنجم همچنان شاهد خواب بازار نشر هستیم و بسیاری از کتابفروشیها با مشکلات اقتصادی و کمبود مخاطب روبهرو هستند از سوی دیگر کارشناسان اقتصادی حوزه کاغذ نیز تاکید دارند که عدم واردات کاغذ با نرخ ارز نیمایی تاثیر بسیار محسوسی بر قیمت کاغذ خواهد گذاشت در این میان بسیاری از کتاب فروشیها و مصرفکنندگان مستقیم کاغذ نگرانی خود را از افزایش این کالا اعلام کردند، زیرا آینده بازار این کالای استراتژیک را بسیار متزلزل قلمداد میکنند. تعدادی از ناشران نیز فروشهای فصلی کتاب را به عنوان راهحلی ارزنده و کاربردی و راهی برای ادامه حیات ناشران و کتابفروشان دانسته که توانسته قدمی در راستای کاهش چالشها برای آنان حساب شود.
انتهای پیام/