میهمان گفتگوی امروز ما انسانی محبوب، مدیری لایق و شاعری گرانقدر است . کسی که هنر امروز ، مخصوصا هنرمندان موسیقی و حتی خودِ موسیقی (در سال های بعد از انقلاب،) مدیون تلاش ها و حمایت های ایشان هستند.
سید عباس سجادی نامی آشناست. با سوابق تحسین برانگیزِ مدیریتی، فرهنگی و هنری که بخشی از آن را در اینجا می آوریم:
ازموسسین و دبيرانجمن شعرامروزكرج (دهه هفتاد).
- از بنیانگذاران کانونهای ادبی فرهنگسراهاى تهران ( قبل از تاسیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران١٣٧٤) .
- مجری، نویسنده،کارشناس،پژوهشگر،مستندساز و تهیهکننده برنامههای ادبی و هنری صدا و سيما از سال ١٣٧٤تا کنون.
- عضو شورای شعر سازمان صدا و سیما.
- گذراندن دوره رديفهاي آوازى موسيقي ايران (در محضر استاد على جهاندار).
- گذراندن دوره ساخت ساز سه تار ١٣٧٩ (در محضر استاد بياض اميرعطايى).
- عضو هيات مديره كانون سازندگان ساز خانه موسيقي ايران .
- ازبنیانگذاران و مدیر انجمن ترانه سرایان ایران ١٣٨٠.
- طراح و دبیر جشنهای بزرگ ترانههای آسمانی و سلسله برنامههای«آوای دوست» و «نقد نغمه» و «موسيقى محله».
- مدير عامل «موسسه نغمه شهر» وابسته به سازمان فرهنگیهنری شهرداریتهران از آذر ماه سال ١٣٨٤
- مشاور معاون هنرى سازمان فرهنگی هنری شهردارى تهران.
- مدیر امور موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران از فروردین ١٣٨٥.
- سرودن حدوديكصد قطعه ترانه جهت آلبومهای مختلف موسیقی و تیتراژ برخی از سریالها و مسابقات تلویزیونی.
- انتشار مجموعه شعر «در سایه غزل» انتشارات فرادید.
- انتشار مجموعه شعر «در سکوت سردم می شود» انتشارات آذرکهن،نیماژ و فصلپنجم.
- گردآوری پنج مجموعه شعر«پایتختشعر» انتشارات نیاوران .
- گردآورى پنج مجموعه شعر «سهشنبه هاى شعر نياوران»انتشارات نيماژ ، فصل پنجم و نیاوران.
- داور بخش ترانه نخستين جشنواره بين المللي شعر فجر درسال ١٣٨٥.
- عضو هـيأت مديره انجمن تالشان
- عضوهيأت مديره انجمن دوستی ايران و چين.
- عضو شوراى شعر و ترانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى.
- دريافت سرو زرين «بهترين مجری برنامههای فرهنگی هنری» در سومين جشنوارهبين المللی جام جم، دیماه سال ١٣٩٢
- طراح، مجرى و كارشناس برنامه موسيقايى تلويزيونى «دستان».
- مشاور هنرى معاون امورهنرى وزارت فرهنگ و ارشاداسلامى.
- مديرعامل بنيادآفرينشهاى هنرینياوران.
- رييس فرهنگسراینياوران ازسال ١٣٩٢.
- دارنده لوح سپاس از دفتر سازمان ملل به پاس تلاش در برگزارى نمايشگاه «هنر انسان دوستی» درايران(سال ٢٠١٤ ميلادى).
- دارنده نشان درجه دو هنرى (معادل كارشناسی ارشد) در رشته شعر از شوراى ارزشيابى هنرمندان، نويسندگان و شاعران وزارت فرهنگ و ارشاداسلامى.
- عضوهيات مديره بنياد علمى فرهنگى تعزيه و همايشهاى آيينی.
- عضو هيئت انتخاب و داورى سی و يكمينجشنواره موسيقى فجر.
- عضو شوراى سياستگزارى نخستين جشنواره موسيقى سبز(محيط زيست).
- ايده پرداز، گردآورنده و تدوين كنندهى كتاب «ابعاد ظريف مذاكرات» حاوى شعرهاى طنز و كاريكاتور در خصوص مذاكرات هستهاى و برجام ،انتشارات؛سيماى شرق.
- دريافت تنديس و لوح سپاس «هفدهمين جشن خانهى موسيقى ایران» به پاس سالها تلاش به عنوان "پژوهشگر وكارشناس موسيقى و رسانه" و "مديريت موفق در مراكز فرهنگى".
- داور بخش انتخاب رسانهى برتر سی و دومين جشنواره بين المللى موسيقى فجر.
-عضو هیأت مدیره انجمن دوستی ایران و ایتالیا.
- ايده پرداز، گردآورنده و تدوين كنندهى كتاب «رمز طنز» حاوى درسگفتارهای زندهیاد ابوالفضل زرویی نصرآباد (ملانصرالدین) در خصوص طنز و شوخطبعی در فرهنگ و ادب ایران، انتشارات؛ نیاوران.
-معاون اجتماعی فرهنگی شهرداری منطقه یک تهران.
خوشحال می شوم این گفتگو را با توضیح شما درمورد مجموعه شعرها و آثارتان شروع کنیم.
مجموعه شعری بنام «در سکوت سردم میشود» بهعنوان نخستین مجموعه مستقل من است و پیش از آن مجموعهای بنام «در سایه غزل» را با همکاری دوستان به چاپ رساندهام و در کنار آنها مجموعه «شعرهای سهشنبههای نیاوران» را که به مدت پنج سال در فرهنگسرای نیاوران برگزار گردید، گردآوری کردهام. همچنین مجموعه دیگری بهعنوان پایتخت شعر و آثار دیگری را در کنار آن گردآوری کرده و در حوزه ترانه و طنز هم سبقه قلمزنی داشتهام.
کنار شعرهای کلاسیک شما، گاهی شعرهای نیمایی هم دیده می شود، درست است؟
بله . آغاز کار من با شعر کلاسیک بوده است اما در نیمه دوم مجموعه شعر «در سکوت سردم میشود» بهصورت نیمایی شعر گفتهام
بین شعر و موسیقی چه ارتباطی وجود دارد؟
به عقیده من عمیقترین ارتباط در بین هنرها میان شعر و موسیقی است و من بسیاری از شعرهای کلاسیکم را متأثر از موسیقی سرودهام و عقیده دارم که یکی از مشخصههای شعر، آمیزه آن با موسیقی است و همانطور که موسیقی در سرودن شعر به من یاری رسانده گاهی هم شعر باعث شده است که بتوانم به موسیقی بپردازم.
با چه سبک موسیقی بیشتر ارتباط برقرار میکنید؟
به دلیل اینکه خودم هنرآموز موسیقی بودهام و در محضر بزرگان موسیقی شاگردی کردهام و با آواز آشنایی دارم طبیعتاً به موسیقی ردیف دستگاهی علاقه دارم و در آن حوزه کار میکنم.
چرا موزیسینها و شاعران همانند گذشته رابطه چندانی با یکدیگر ندارند و این چه آسیبی به عرصه موسیقی وارد میکند؟
ارتباط وجود دارد اما کثرت هنرمندان باعث شده است که ارتباط کمتر شود و جدایی آنها به هردو بخش شعر و موسیقی آسیب میزند و من علت کمرنگ شدن رابطه این دوره را دلایل اجتماعی مختلفی میدانم چراکه جزیره تنهایی انسانها زیاد شده است.درحالیکه درگذشته علت ماندگاری و ساخت آهنگهای زیبا و آهنگین در گرو همان دوستیها و رابطه تنگاتنگ میان موزیسینها و شاعران بود.
منظورتان از زیاد شدن جزیره تنهایی چیست؟
بخشی از آن میتواند به علت خلوتگزینیهای اجتماعی باشد که به دلیل سخت شدن ارتباطات حضوری به وجود آمده است و فضایی مانند فضای مجازی باوجود امکان سهولت در برقراری ارتباط بازهم نتوانسته است جای ارتباطات حضوری و نزدیک را بگیرد.
و ما در فضاهای مجازی با آشناهای غریبی روبهرو هستیم که بهظاهر همدیگر را میشناسیم اما بسیار از هم دور هستیم و به نظر من فضای مجازی فضای توهمزایی است و گاهی میشود این توهم را از طریق خرید فالوور و لایک های زیاد خرید که افراد را دچار توهم میکند.
فضای مجازی یک بستر خوبی است برای دیده شدن اما گاهی اوقات آسیبزا هم میشود و روبهرو شدن با چهره واقعی هنر را سخت میکنند و مخاطب جویای حقیقت را در این فضا دچار سردرگمی میکند همانند راننده ناواردی که پشت فرمان مینشیند و علاوه بر آسیب زدن به خودش به دیگران هم آسیب میرساند.
علت ادامه نیافتن برنامه تلویزیونی دستان و ممنوعالتصویر شدن شما چیست؟
به دلیل حضور استاد شجریان با همراهی اصغر فرهادی در سال ۹۵ برای بازدید از یک نمایشگاه نقاشی در فرهنگسرای نیاوران که ارتباطی هم با صداوسیما ندارد، من را به صداوسیما احضار کردند و رسماً اعلام کردند باید نامهای بنویسی و اعلام کنی من مواضع آقای شجریان را قبول ندارم.
و من در جواب گفتم که بهعنوان مدیر یک مجموعه فرهنگی وظیفه اداری و اخلاقیام بود که از استاد شجریان و آقای فرهادی که برای بازدید از نمایشگاه آمده بودند استقبال کنم و در حوزهای که به من ارتباطی ندارد چیزی نمینویسم و آنها هم مصرانه اعلام کردند اگر چنین نامهای در اعلام برائت از ایشان ننویسی، برنامه «دستان» را قطع میکنیم و همین کار را هم کردند و از سال 95 تاکنون ممنوعالتصویر شدهام.
برای رفع این حکم پیگیری هم نکردهام و حتی مصاحبههایم با شبکههای تلویزیونی پخش نمیشود و این بغض غیرمنطقی نسبت به من همچنان وجود دارد.
در مدیریت فرهنگی میان نهاد های مختلف مانند وزارت ارشاد، شهرداری و حوزه هنری چه میزان همکاری وجود دارد؟
همسویی وجود ندارد چراکه که اگر آن همسویی وجود داشت وضعیت فرهنگ و هنر دچار این شرایط نمیشد و وجود متوالیهای فرهنگی مختلف خود نشانه غیرهمسو بودن آن است. فرهنگ اگر یک مقوله مشترک در جامعه باشد باید یک سردمدار و متوالی داشته باشد که دیگر نهادها مطابق با برنامه آن پیش بروند. برای مثال چیزی در وزارت ارشاد مجاز است اما در تلویزیون غیرمجاز است و اینها نشانه عدم همسویی به دلیل تنگنا ایجاد کردن میان این نهادها است که میتواند به جامعه آسیب بزند اما اگر در راستای گشایش قرار میگرفت میتوانست مورد تحول و تحمل واقع شود.
در فضاهای فرهنگی بخشنامههای نانوشتهای وجود دارد که محدودکننده هستند و آنهم مطابق با میل و سلیقه اشخاص اتفاق میافتد اما اگر ضابطه و تعریف وجود داشته باشد و در معنای کلی و اصلی قانون حاکم باشد، این اعمال سلیقهها که ناشی از بیقانونی است اتفاق نمیافتد. برای مثال ما در حوزه موسیقی هنوز نمیدانیم که آیا موسیقی مکروه است یا خیر و روشنگری در آن وجود ندارد و به اعتقاد من آنچه که یک ملت و اجتماع را نابود میکند بیفرهنگی و رفتارهای غیرفرهنگی و سلیقهای است.
مدیریت فرهنگی در ایران با چه معضلاتی روبهرو است؟
وقتی مبنای تصمیمگیری در حوزه فرهنگ، فرهنگی نباشد باعث میشود که فرهنگ آسیب ببیند. چراکه فرهنگ نیاز به شناخت و درک کردن دارد و اگر کسی فرهنگی نباشد نمیتواند برای آن تصمیم بگیرد و به فعالیتش ادامه دهد و به اعتقاد من اول باید هر پدیدهای را شناخت و بعد در مورد آن تصمیم گرفت.
به نظر من به فرهنگ در کشور ما بهعنوان چیز تزئینی نگاه شده است نه بهعنوان حیات انسان و این رفتار گلخانهای در حوزه فرهنگ بیشترین آسیب را به این حوزه وارد کرده است. رفتار گلخانهای درواقع همان زیرِ ذرهبین قرار دادن فرهنگ و اعمال بایدها و نبایدها در مورد آن است.
چرا نهادهای فرهنگی از هنرمندان حمایت چندانی نمیکند؟
آنها ازنظر خودشان به فرهنگ کمک و از آن حمایت میکنند اما درواقع حمایت واقعی صورت نگرفته است و علت حمایت نکردن آنها این است که شناختی در حوزه فرهنگ وجود ندارد و گاهی اوقات هم شناخت وجود دارد اما فرهنگ در آن اولویت ندارد و در طول سالیان عزیزان و مسئولان دلسوزی بودند که از فرهنگ صحبت کردهاند اما خروجی نداشته است و آنهایی که باید وظایف خود را در حوزه فرهنگ انجام میدادند کاری نکردهاند.
درمورد برنامههای آینده خود در حوزه فرهنگ صحبت کنید؟
من خود را یک سفیر فرهنگی میدانم و علاقهام بر این است که فعالیت و تمرکزم در جهت فعالیتهای فرهنگی و هنری باشد و بتوانم در بهبود فرهنگ مؤثر واقع شوم و قطعاً آن نگاههای گذشته خود را ارتقا میدهم و سعی میکنم که بتوانم تسهیلگر مناسبی در حوزه فرهنگ باشم و کارهای تولیدیام پاسخگوی بخشی از نیازهای فرهنگی باشد.
و پیام یا حرف آخر؟
سخن پایانیام این است که متولیان امر حوزه فرهنگ و هنر با توجه به شرایط اجتماعی که به دلیل بیماری کرونا و تنگناهای اقتصادی به وجود آمده است توجهشان را به هنرمندان و حامیان فرهنگ که درواقع عاملان ایجاد اتفاقات فرهنگی و هنری هستند بیشتر کنند و در این روزهای سخت از آنها حمایت کنند چراکه هنرمند باوجود ارتباط دوسویه بین خود و اجتماع است که حالش خوب میشود.
انتهای پیام/