به گزارش یکتا پرس، رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای ستاد بزرگداشت سالگرد سپهبد شهید سردار سلیمانی و خانواده ایشان خطاب به مسئولان کشور علی الخصوص قوای سه گانه فرمودند که با یکدیگر تعامل و از درگیری و اختلاف افکنی که باعث تکه تکه شدن جامعه می شود، احتراز کنند. ایشان در ادامه فرمودند که چگونه ممکن است ما با دشمن و خارجی ها اهل گفتگو و مذاکره باشیم و دائما از تعامل با دنیا و حل مشکلات از طریق مذاکره صحبت کنیم اما نتوانیم با نیروهای داخلی و سایر قوا به گفتگو بنشینیم و برای حل اختلافات و مشکلات با یکدیگر به تعامل و توافق برسیم؟!
اینجا بنا نیست از فرمایشات مقام معظم رهبری نیت خوانی شود اما آن قوه ای که بیش از سایرین مدعی مذاکره و گفتگو کردن با دنیا و به اصطلاح بلد بودن زبان دنیا بوده و هست، قوه مجریه و دولت تدبیر و امید است. اعضای دولت به طور مکرر مدعی این امر شده اند که تنها راه حل مشکلات کشور تعامل با دنیاست و مذاکره در دنیای امروز جواب می دهد. ایشان مدعی همین امر در داخل کشور هم هستند و همواره از تعامل با سایر قوا و مخالفان دولت و صبوری خود سخن به میان می آورند.
اما تعریف و تمجیدهای دولت در قبال صبوری و اهل گفتگو بودن با منتقدین داخلی و سایر قوا با نگاهی به سابقه عملی ایشان، در حد همان حرف باقی می ماند و نمی توان مصداقی برای این ادعا یافت کرد. آیا در مقابل مصوبه مجلس ایستادن و شمشیر کشیدن که من خط مشی برای دولت تعیین می کنم و کسی حق ندارد به دولت برنامه بدهد یا سخن از میزان آرای رییس جمهور و مقایسه آن با آرای نمایندگان مجلس نشان از تعامل است؟! یا آن جایی که در مقابل مبارزه قوه قضاییه با فساد مدیران و مرتبطین با دولت، جناب معاون اول می گویند نباید با مدیران پاک دست برخورد شود آن هم به گونه ای که گویا قوه قضاییه به صورت اتفاقی دست روی مدیران دولتی می گذارد و ایشان جرمی مرتکب نشده اند؟!
این مصادیق مشتی است نمونه خروار اهل صبوری و تعامل بودن دولت در قبال منتقدین و سایر قوا. از توییت ها و کنایه ها و توهین هایی از جنس بی شناسنامه و بروید به جهنم هم می گذریم که گفتنشان دیگر تکرار مکررات است و به گوش همگان آشنا. اما اصل ماجرای تعامل و گفتگویی که مدنظر این حضرات است، گفتگو با دشمن و طرف های خارجی است. آن هایی که به گفته خودشان، به خوبی با زبانشان آشنا هستند و جناب وزیر خارجه سال ها مشغول رفاقت با این ها بوده اند.
جنس تعامل دولت با دنیا نیز، نه از جنس مذاکره عزت مندانه و برای کسب حداکثر مننفعت بلکه از گونه مذاکره و توافق تحت هر شرایط است. یعنی در همان چیزی که مدعی هستند بیش از بیست سال در آن آمریکا را شکست داده اند، تنها مسیری که می شناسند، مسیر امتیازدهی حداکثری و قانع شدن به منفعت حداقلی است تا از نمد همان توافق حداقلی و ضعیف کلاهی در داخل کشور نصیبشان بشود و بهره سیاسی خود را ببرند. یعنی نه تنها اهل گفتگو در داخل کشور نیستند، بلکه راه مذاکره با دنیا را هم اشتباه می روند.
به همین علت است که نمی توان ادعای اهل تعامل و گفتگو بودن ایشان را پذیرفت و آن را جز شعاری پوچ و توخالی به حساب نیاورد. ادعایی که با نطق های هر روزه برای پاسخگویی به سایر مقامات و متهم کردنشان به سنگ اندازی بر سر راه دولت و خود را صاحب مملکت دانستن قابل جمع نیست. همین موضوع در بحث تعامل با خارج از کشور هم در مورد ایشان صادق است. تعاملی که نتیجه اش بشود وابستگی اقتصاد، صنعت، تجارت، علم، سلامت و پیشرفت کشور در زمینه های گوناگون به یک اشاره دشمن، نامش نابلد بودن در عرصه سیاست خارجی و وادادگی است و نه اهل تعامل بودن و بلد بودن زبان دنیا.