به گزارش یکتا پرس، برجام ماحصل توافقی بود که ایران با شش کشور به امضا رساند. توافقی که قرار بود نه تنها از حجم تهدیدات و تحریم ها علیه ایران بکاهد بلکه گفته می شد زمینه های شکوفایی کشور را در تمام ابعاد از جمله اقتصادی، سیاسی، صنعتی، تجاری، مالی و ... فراهم خواهد ساخت و کشور را به یک ساحل امن هدایت خواهد کرد.
وعده های مربوطه نه تنها به مرحله اجرا نرسید بلکه در همان نطفه ماند و خفه شد. درختی که قرار بود محصولِ شکوفایی بدهد، موجب خلق تهدیدات تازه ای نیز شد. اینکه برجام نتوانست موفق شود، موضوعی است که پیش بینی آن در همان روزها هم، آن چنان سخت و دشوار نبود. اما اینکه مسئولان مربوطه در دولت در آن ایام که از برجام دفاع می کردند ادله هایی را برای تاختن بر مخالفان برجام می آوردند موضوعی در خور توجه است، چرا که اکنون آن استدلال ها یا به اعماق تاریخ رفته اند یا اصلا کاربردی ندارند.
از جمله دست اندرکاران در مذاکرات هسته ای و در امضای توافق نامه هسته ای محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه است. ایشان آن روزها وقتی از برجام سخن می گفتند، آن را فتحی بزرگ با دستاوردهای تاریخی عنوان می کردند؛ اما این رویه با گذشت زمان تغییر کرد، چنانکه آنچه امروز می گوید تفاوت فراوانی با گفته های قبلی ایشان دارد.
بطوریکه ایشان در مصاحبه های اخیر در ذیل دفاع از برجام با چرخش از مواضع قبلی، هدف برجام را رفع محدودیت های امنیتی برای ایران در عرصه بین المللی عنوان کرده است. در حالیکه در دفاعیات اولیه از برجام جهت تصویب آن از یکسو و استفاده تبلیغاتی از آن برای حصول به اهداف انتخاباتی و حمله به مخالفان و وارد کردن هجمه به آنها از سوی دیگر، هدف اصلی و حیاتی برجام را رفع تحریم ها اعلام می کردند. این تغییر رویه و چرخش ها در ادبیات متولیان دولتی و دستگاه سیاست خارجی کشور حاکی از آن است که منافع گروهی و محفلی آنها بر منافع ملی و عمومی ارجحیت دارد. در واقع چرخیدن بر پاشنه درِ اهداف قبیله فکری – سیاسی خود برای کسب توجه و جلب آرا عمومی و ذبح کردن مصالح ملی در این باره، موجب شده است تا هر زمان ضمن ارائه دلایلی جدید حول برجام به تشریح شرایط بپردازند. در آن زمان موضوع اقتصاد در اولویت بود اما در این زمان موضوع امنیت(با این حال باز هم تعریف متفاوتی از امنیت دارند)اهمیت پیدا کرده است.
اینکه در برجام همه چیز را دادیم، رآکتور را بتن کردیم، سانتریفیوژها از چرخش ایستادند، اورانیوم های غنی شده را به کشور ثالث فروختیم، دست آژانس را برای نظارت ها بازتر کردیم و سیستم کنترل ها برخط کردیم و ... اما هیچی نگرفتیم جای خود دارد که بحث در باره آن در مجال این یادداشت نیست. به عبارت بهتر، علاوه بر آنکه تعهدات در برجام تهدیدات خارجی را بیش از پیش به ایران نزدیک کرد، بسترهای شکل گیری مسائل امنیتی در داخل را نیز فراهم کرده است. بطوریکه می توان شدت ناامنی های حاصله در عرصه داخلی که در ابعاد شناخته شده ای در حال شکل گیری هستند را بیش از تهدیدات خارجی قلمداد کرد. به واقع آنچه امروز در قالب تهدید و فشار در داخل مشاهده می کنیم و به سمت تبدیل شدن به موضوع امنیتی و بی ثبات ساز در حال حرکت هستند، نتیجه محقق نشدن وعده های مندرج در برجام و اعلام با افتخار آنها از سوی دولت می باشد، که امروز از زیر بار مسئولیت قبولشان شانه خالی می کند.