یکتاپرس؛ سیاست خارجی دولت چهاردهم از آغاز فعالیت با چالشهای بیسابقهای روبهرو شد؛ چالشهایی که موازنه روابط بینالملل را دستخوش تغییر کرده است. از یک سو امید به گشایشهای دیپلماتیک با آمریکا و اروپا وجود داشت و از سوی دیگر، واقعیتهای منطقهای و سیاستهای تهاجمی طرفهای خارجی مسیر دیپلماسی ایران را پیچیده و محدود کرده است.
یکی از جدیترین تهدیدهای کنونی، احتمال فعالسازی اسنپبک توسط اروپا است؛ اقدامی که میتواند فشارها و محدودیتهای بینالمللی علیه ایران را شدت بخشیده و دولت را در مواجهه با تصمیمات دشوار قرار دهد. همزمان، مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا نیز به بنبست رسیده و اختلافات بر سر برنامه هستهای و محدودیتهای غنیسازی، فضای دیپلماسی ایران را بیش از پیش محدود کرده است.
در چنین شرایطی، دولت چهاردهم بیش از پیش نیازمند ابتکارات دیپلماتیک هوشمندانه و بهرهگیری از فرصتهای بینالمللی برای بازگشایی مسیر گفتوگو است. سفرهای دیپلماتیک اخیر و اقدامات پیشبینیشده، در صورت برنامهریزی دقیق، میتوانند موقعیت ایران در مذاکرات را تقویت کرده و فشارهای خارجی را کاهش دهند؛ این در حالی است که برخی انتقادها حکایت از این دارد که فقدان تحرک و ابتکار، ادامه بنبست و تشدید تنشها را محتملتر خواهد کرد.
عبدالرضا فرجی راد، سفیر پیشین کشورمان در مجارستان و نروژ و استاد ژئوپلیتیک دانشگاه معتقد است که ایران در وضعیتی برزخی به سر میبرد؛ از یک سو با اروپا، از سوی دیگر با آمریکا و همچنین احتمال حمله اسرائیل و ازسرگیری جنگ نیز بالا است.
سالروز یکسالگی دولت چهاردهم را پشت سر گذاشته و در آستانه هفته دولت هستیم؛ با توجه به بنبست کنونی در سیاست خارجی ایران و فشارهای یکپارچه غرب، دولت چه ابتکاری میتواند برای گشودن مسیر جدید در دیپلماسی اتخاذ کند؟
سیاست خارجی دولت از همان روز نخست آغاز به کار آقای پزشکیان با چالشهای جدی مواجه شد؛ چالشهایی که تقریباً میتوان گفت در طول ۴۶ سال گذشته جمهوری اسلامی کمنظیر بوده است. حادثه ترور آقای هنیه و واکنشهای ایران، فشارهای داخلی برای پاسخگویی و مقاومت آقای پزشکیان، همه باعث شد دولت از همان ابتدا با شرایطی جدید در سیاست خارجی روبهرو شود. این وضعیت تا زمان ریاستجمهوری آقای ترامپ ادامه داشت. در آغاز، تصور بر این بود که ممکن است با توجه به سخنان پیش از انتخابات، امکان تعامل با آمریکا فراهم شود اما سیاست آقای ترامپ پس از پیروزی، کاملاً متضاد با وعدههای پیشین او بود. این موضوع باعث شد که سیاست جمهوری اسلامی، که در تلاش برای پیشبرد مذاکرات و توافقات بود، با مانعی جدی مواجه شود. آقای پزشکیان در کارزار انتخابات بر مذاکره غیرمستقیم با آمریکاییها تأکید کرده بود، اما ترامپ پس از ورود به کاخ سفید موضع سختی، حتی در مقابل دور نخست ریاست جمهوری خود اتخاذ کرد و خواستار توقف کامل غنیسازی ایران شد. نتیجه، تحمیل یک جنگ ۱۲ روزه و دگرگونی سیاست خارجی ایران بود.
دولت اراده دارد مسائل را حل کند، اما ابتکارات فعلی قوی و مؤثر نیست و روندی نیست که سیاست خارجی ما را به پیش ببرد. البته سیاست خارجی صرفاً وظیفه وزارت خارجه نیست؛ شورای عالی امنیت ملی و دیگر نهادهای دولت نیز باید با ابتکارات نو، وضعیت را به پیش ببرنداکنون کشور در وضعیتی برزخی به سر میبرد؛ از یک سو با اروپا، از سوی دیگر با آمریکا و همچنین احتمال حمله اسرائیل و ازسرگیری جنگ مواجه است. در سیاست خارجی ایران در قبال غرب و اسرائیل، نوعی محدودیت و بنبست وجود دارد. اروپا سیاست برجامی را کنار گذاشته و غنیسازی صفر را دنبال میکند، هم سیاست مشابهی با امریکا را پیگیری میکند و پروسه فعالسازی بازگشت خودکار تحریمهای شورای امنیت را پیش میبرد که غیرقانونی است و ایران تاکنون موفق به توافق در این زمینه نشده است. به طور کلی، غرب یک سیاست یکپارچه در مقابل ایران اتخاذ کرده است. در مقابل، روسیه و چین، بهصورت لفظی از ایران حمایت میکنند و معتقدند که مکانیزم اسنپبک نمیتواند فعال شود اما باید دید که در عمل، در شورای امنیت چه تصمیمی اتخاذ میشود و آیا میتوانند و اراده این را دارند که جلوی اقدام غیرقانونی اروپا را بگیرند یا خیر.
در حالی که سیاست خارجی آقای پزشکیان همچنان بر صلح و توافق متمرکز است، اما تاکنون علی رغم آنکه قصور شاید از جانب وی نباشد اما به نتایج مورد انتظار دست نیافته است. با این حال، هنوز امکان دارد با ابتکارات جدید، سیاست خارجی به سمت پیشرفت حرکت کند. در داخل کشور هم انتظارات بالاست و مردم ممکن است احساس کنند که دولت نتوانسته شعارهای انتخاباتی خود را محقق کند. بنابراین، نیاز به ابتکاراتی است که بتواند این بنبست را باز کند.
دولت اراده حل مسائل را دارد
یک مثال از ابتکاری که از آن سخن میگویید، چه میتواند باشد؟
سفر آقای پزشکیان به نیویورک در مهرماه اهمیت ویژهای دارد. اگر این سفر با برنامهریزی و ابتکارات جدید انجام شود، ممکن است گشایشی ایجاد شود و حتی سرنوشتساز باشد؛ اما در غیر این صورت، ممکن است همان روندهای گذشته و روسای جمهور قبلی تکرار شود و هزینههایی برای کشور به همراه داشته باشد، به این صورت که اگر ابتکاری نداشته باشیم، ممکن است برداشت طرف مقابل که حالتی ناشناخته برای ما دارد، این باشد که ایران به دنبال راه حل نیست و در صدد وقتکشی است. دولت اراده دارد مسائل را حل کند، اما ابتکارات فعلی قوی و مؤثر نیست و روندی نیست که سیاست خارجی ما را به پیش ببرد. البته سیاست خارجی صرفاً وظیفه وزارت خارجه نیست؛ شورای عالی امنیت ملی و دیگر نهادهای دولت نیز باید با ابتکارات نو، وضعیت را به پیش ببرند. حالا هم شاهد تغییراتی در شورای عالی امنیت ملی صورت گرفته است.
ایران با فرصت اندکی در سیاست خارجی روبهرو است
همین تغییراتی که شما هم به آن اشاره کردید آیا میتواند راهگشا باشد و یا حتی دست ایران را در منطقه کمی بازتر کند؟
هرچند با انتخاب آقای لاریجانی توسط رئیس جمهور امیدهایی به وجود آمد اما سفرهای اخیر منطقهای، از جمله به عراق و لبنان، هنوز نویدبخش حل این بنبستی که من در خصوص آن صحبت کردم، نبوده است و به نظر میرسد با اهداف مشخص صورت گرفته است. بنابراین، لازم است سیاست خارجی فعالتر، توسعهگراتر و مبتنی بر ابتکارات متعدد باشد تا هم جلوی فعال شدن مکانیزم اسنپبک گرفته شود و هم امکان گشایش روابط با دنیا فراهم گردد چرا که فرصت کمی داریم و باید از زمان استفاده کنیم. بنابراین این سفر نیویورک که از آن سخن گفتم باید کاملاً متفاوت از سفرهای گذشته روسای جمهوری باشد و با اقدامات عملی و ابتکارات جدی همراه شود تا فرصت مغتنم ایجاد شود و گشایشی در روابط بینالمللی ایران حاصل گردد.
انتهای پیام/