فردا روز جهانی عروسک است. شاید برای عده ای موضوع دلچسبی نباشد، اما خیلی ها هنوز بعد از سال ها سال، چند عروسک از دوران کودکی خود را به یادگار نگهداشته اند، حتی گاهی با آن ها بازی می کنند و به کودک درون خود آرامش می دهند. بی تردید عروسک ها، که به قول بیضایی، تنها مرده هایی هستند که زندگی می کنند، در بخشی از زندگی ما نقش برجسته ای داشته و دارند.
جا دارد این روز را به کودکان دنیا تبریک بگوییم و آرزو کنیم که تمام کودکان سرتاسر جهان آسایش و آرامش کودکانه ی خود را داشته باشند و مثل اکثر عروسک ها، زیبا زندگی کنند.
در گوگل دنبال مطلب خوب برای عروسک بودم که یک نوشته از خانم زهرا نیازی که متاسفانه با ایشان و قلم شان آشنا نیستم و همچنین گفتگوی خانم ساغر لطفی نژاد کارگردان و طراح و سازنده عروسک های نمایشی با ایرنا نظرم را جلب کرد که امیدوارم مورد پسند قرار بگیرد.
انشای یک عروسک از پشت ویترین: نوشته ی زهرا نیازی
مثل عروسک هستی! شاید شما این جمله را زیاد شنیده باشید. معمولاً از اسم من برای توصیف زیبایی استفاده میکنند. ما عروسکها، پای ثابت اسباب بازی دختربچهها هستیم. شاید گاهی پسربچهها نیز بخواهند با ما بازی کنند. اگر این اتفاق افتاد خوشحال باشید، چرا که نشان دهنده احساسات و روح لطیف و ملایم آنها است. اولین خانه هر عروسکی، همین جایی است که من هم اکنون نشستهام. یعنی پشت ویترین. از اینجا همه انسانها یک شکل هستند و برای من فرقی ندارند. میتوانم مهربانی و محبت زیادی را در وجود آنها احساس کنم. خیلی پیش میآید که بزرگترها نیز با شوق و ذوق به من نگاه کنند و من از این بابت خیلی خوشحال میشوم.
منظره رو به روی من، یک خیابان شلوغ است. یک قنادی بزرگ هم در همسایگی ما قرار دارد. دقیقا مقابل ویترین من یک رستوران بزرگ به مردم گرسنه خدمت میکند. کمی آن سوتر یک مجتمع خرید به تازگی کار خود را شروع کرده است. با این همه، میتوان گفت صاحب من با هوشمندی این مغازه را خریداری کرده است. هر روز تعداد زیادی از دختربچهها همراه بزرگترها به مغازه ما میآیند و بعضی از دوستان من را با خود میبرند. بچهها بهترین مراقبان ما هستند. آنها از ما محافظت میکنند و حتی گاهی لباسهای جدیدی برای ما میخرند. بهترین لحظات یک عروسک زمانی است که کودکی با آن بازی میکند و به تفریح و سرگرمی مشغول میشود. چرا که در این لحظهها با ما صحبت و ما را نوازش میکنند.
اگر صاحب من، شیشه ویترینم را کمی تمیزتر کند، خیلی بهتر میشود. البته همیشه این کار را با وسواس زیادی انجام میدهد، اما از دیشب که باران باریده است، خیلی خوب نمیتوانم به خیابان و آدمها نگاه کنم و تنها سرگرمی خود را در طول روز از دست دادهام. شاید درباره شبهای من کنجکاو شده باشید. متأسفم که نمیتوانم درباره شبهایم برای شما بگویم، اما حتماً انیمیشنهای داستان اسباب بازیها را دیدهاید. پس شبها بیشتر مراقب عروسکهایتان باشید تا صبحها آنها را در جایی به جز اتاق خوابتان پیدا نکنید!
***
و بریده هایی از گفتگوی خانم ساغر لطفی نژاد: قدمت خلق عروسک به اندازه قدمت آدم های روی زمین است و از زمانی که کلام راه ارتباط انسان ها نبود، آدم ها برای بیان وقایع شکارهایشان با اجزا حیوانات چیزهای ساده می ساختند و از آن برای روایت بهره می بردند. در واقع خاستگاه نمایش عروسکی و قصه گویی همین جاست و رفته رفته انسان ها چادرنشین شدند و با پوست حیوانات اشکالی ساختند و دور آتش حلقه زدند و با انداختن سایه عروسک ها روی چادرهایشان به خلق نوعی نمایش سایه ای پرداختند.
***
لطفا دنیای کودکان را جدی بگیریم.
انتهای پیام/
دبیر گروه فرهنگ و هنر: رضوان ابوترابی