6
بکناپرس: رسم کلوخاندازان اگرچه تنها متخص تهرانیها نبود اما مردم تهران هر سال که ماه رمضان از راه میرسید، به اجرای این رسم کهن اهتمام میورزیدند.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
داریوش شهبازی، تهرانپژوه، درباره این رسم دیرینه میگوید: «سابقه اجرای رسم کلوخاندازان در روزهای پیش از آغاز ماه مبارک رمضان را میتوان در اشعار شعرای نامدار جستوجو کرد. این رسم سراسر ایران را در بر میگرفت و تنها به تهران تعلق نداشت، اما در دوران پایتختی تهران، مردم این شهر، به اجرای رسم کلوخاندازان اصرار داشتند. کلوخاندازان میان اقشار مردم عمومیت داشت. همانطور که مومنان و متشرعان هم به این رسم تمایل داشتند و به تناسب اعتقادات و آداب محیط خانوادگی خود آن را برگزار میکردند. اما چنان که از عشرتطلبی مرسوم آن برمیآید باید مردم خوشگذران و بیدرد را بیشتر تداومدهنده رسم کلوخاندازان دانست تا مردم متشرع.»
روزه نزدیک است میباید کلوخانداز کرد | تهرانیها با اجرای این رسم به استقبال ماه رمضان میرفتند
رد پای رسم کلوخاندازان را در یکی از اشعار صائب تبریزی هم میتوان جستوجو کرد. او در این بیت آورده است: «روزه نزدیک است میباید کلوخانداز کرد / زاهدان خشک را رندانه از سر باز کرد» رسم کلوخاندازان اما یک تا سه روز پیش از آغاز ماه رمضان اجرا میشد. مردها ظاهر خود را تمیز و پاکیزه میکردند و همراه با اعضای خانواده به دل طبیعت میرفتند. غروب که از راه میرسید به سوی قبله میایستادند، تکه کلوخی در دست میگرفتند و از خدا میخواستند گناهانشان را ببخشد. آنوقت تکه کلوخ را به نیت از بین رفتن اعمال ناپسند خود به زمین میزدند تا برای عبادت در روزهای ماه مبارک آماده شوند. جعفر شهری، پژوهشگر تاریخ تهران، نیز درباره جزئیات اجرای این رسم در تهران قدیم مینویسد: «مومنین طبقه اول و دوم تقریبا از زن و مرد کلوخاندازان را اینطور برگزار میکردند که مردها از روی حسابی که میخواستند به پیشواز رمضان که از سه روز تا یک روز قبل از آن بود بروند، حمام رفته، سرها را تراشیده، ریشها را توپی و محرابی و قبضهای و دورگیوهای آرایش داده، حناییها حنا بسته، خضابیها خضاب میگذاشتند و به قول خودشان دیگ و دیگور و ملاقه را سفید میکردند... د.»