یادداشت 1/ امید چاوشی
نظریات اهالی ادبیات درباره کارگاههای شعر و ادبیات در دههی اخیر با چالشها و جنجالهای بسیار همراه بوده و همواره مخالفت و موافقتهایی چه ازجانب بزرگان و چه از جانب جوانان وجود داشتهاست.
این نقد و نظرات را میتوان بطور کلی در قالب چند سوال و پاسخ آنها بررسی کرد.
تصمیم بر این است که در یک سلسله نوشتار به این سوالات و پاسخهای آن نگاه کلی بیندازیم و در شرح پاسخها سعی بر آن بوده که قریببه اتفاق نظرات جامعه ادبیات لحاظ شود و به هیچ عنوان نظر مؤلف دخیل نبوده و مؤلف تلاش کردهاست صرفاً نظرات مطرح در سطح جامعه ادبی را درقالب پاسخ ها بیان کند و البته که در انتهای متن در چند سطر نظر مؤلف هم مطرح خواهد شد.
اما سوالاتی که با پاسخ به آنها میتوان نمایی کلی از نقد و نظرات جامعه ادبی درباره کارگاهها را مطرح کرد عبارتاند از:
۱-لزوم برگزاری کارگاههای ادبی چیست؟ و آیا اصولاً شعر آموزش دادنی و یاد گرفتنی است؟ آیا میتوان با شرکت در کارگاهی شاعر شد؟
۲-چه کسانی صلاحیت برگزاری کارگاههای ادبی و کارگاههای شعر را دادند؟
۳- بازده این کارگاههای ادبی را چگونه میتوان بررسی کرد؟
۴-هزینههای کارگاههای شعر و ادبیات پیرو قانون و روال خاصی است؟
۵-در کارگاههای شعر و ادبیات چه چیزهایی را میتوان و چه چیزهایی را نمیتوان آموزش داد و چه مطالبی در این کارگاهها آموزش داده میشود ؟
۶ - آیا آموزش عروض و قافیه و آرائه و سبکها و. . . به معنی برگزاری کارگاه ادبی است؟
۷- آیا کارگاههای ادبی سطحبندی مقدماتی و پیشرفته دارند؟
۸- آیا در کارگاههای ادبی سلیقه و تفکر استاد به هنرجوها انتقال پیدا نمیکند و باعث نمیشود همگی اشعارشان و نگاهشان شبیه به یکدیگر شود؟
۹-آیا این کارگاهها باعث شیوع بیشتر مقوله شوم استاد پروری نخواهد شد ؟
۱۰- آیاهرفردی اجازه نقد و به چالش کشیدن کارگاههای ادبی رادارد؟
در این بخش مؤلف قصد دارد به یکی از سوالات مطرحشده پاسخ دهد و در این پاسخ و سؤال، نمایی کلی از نظریات مطرحشده در جامعه ادبی را نمایش دهد.
آیا هر شخصی صلاحیت برگزاری کارگاههای ادبی را دارد و اصولاً چه کسانی توانایی و قابلیت و مجوز برگزاری کارگاه را دارند؟
نظر اولی که در بین اهالی ادبیات مطرح است این گونه است که: خیر قطعا هر فردی صلاحیت و مجوز برگزاری کارگاه شعر ندارند و باید استادی باتجربه و شاعری توانا و مسلط به مبانی تئوری ادبی باشد تا بتواند در کنار آموزش مقدماتی تجربه خود را نیز در اختیار هنرجوها قرار دهد همچنین هنرجوها با توجه به نامآشنا بودن استاد و باتجربه بودن او با اطمینان و اعتماد بدون نگرانی از انحراف از مسیر درست به پیشرفت خود ادامه دهند.
بهعلاوه نام استادهای باتجربه باعث اعتبار آن کارگاه خواهد شد.
طیف دوم بر این نظر هستند که: هر فرد با هر میزان آگاهی و سواد و تجربه در شعر میتواند اقدام به برگزاری کارگاه شعر و ادبیات بنماید و این هنرجوها هستند که در آزادی کامل انتخاب و اعتماد میکنند و چنانچه کارگاه بازده و کارایی لازم را نداشته باشد هنرجو آن را ترک خواهد کرد و وقت و هزینه خود را هدر نخواهد داد.
باید اجازه دهیم تمام صداها و نظریات شنیده شود نهفقط صدا و نظرات و تفکر افرادی خاص و باتجربه.
انها بر این باورند که ، بارها در سالهای اخیر دیده شدهاست که شرکت در کلاس های افراد نامآشنا و اساتید باتجربه هیچ بازدهی نداشتهاست و برعکس شرکت در کلاس اساتید جوان و کمتجربه و کمسواد تاثیر مثبت زیادی در روند حرکتی هنرجو داشتهاست .
هنرجو میداند که شرکت در کلاس استادی جوان قطعاً معایب و محاسنی خواهد داشت و با آگاهی به این موضوع کارگاه خود را انتخاب خواهد کرد .
باید به شعور و انتخاب مخاطب و هنرجو احترام گذاشت.
نظر سوم بر این منطق استوار است که به طور مثال جوانی ۲۲ ساله و فارغالتحصیل رشته معماری است و کاملاً به عروض و قافیه و آرایهها مسلط است و در دیگر مسائل و مبانی ادبیات کاملاً بیسواد است این جوان اقدام به برگزاری کارگاه شعر مینماید و در آن عروض و قافیه و آرایهها را به هنرجوها آموزش میدهند و در انتها این هنرجوهای آموزشدیده را به جامعه ادبی معرفی میکند تا در کارگاههای دیگر به مسائل جدیتر شعر بپردازند.
اشکال این کار و کارگاه در چیست؟
آیا باید گفت آن جوان کمتجربه و تقریباً بیسواد در ادبیات حق برگزاری این کارگاهها با موضوع خاص تخصص خود را ندارد ؟
در سطور بالا به شکل اجمالی نظریات مطرح در جامعه ادبیات درباره کارگاههای شعر مطرح شد و مؤلف قضاوت را بهعهده مخاطب و خواننده این سطور میسپارد.
در پایان نظر مؤلف دراینباره را میتوانید در سطور زیر مطالعه کنید.
هر کس با هر میزان سن و آگاهی و سواد و مدرک آکادمی و تجربه شاعری اجازه آموزش آنچه به آن مسلط است را دارد بهشرط آنکه از حدود و مطالبی که در آن تسلط دارد خارج نشود.
فردی به آرایهها مسلط است و اقدام به برگزاری کلاس مینماید بهتر است که از حدود آموزش آرایهها فراتر نرود زیرا این کار خیانت به هنرجو و خیانت به ادبیات است همچنین بهتراست عنوان کارگاه آموزش عروض و آرایه باشد و نه کارگاه شعر.
اگر فردی نیز به تمام مطالب تئوری شعر مسلط است تمام مطالب را در کارگاه خود آموزش میدهد و عنوان کارگاه شعر نیز بی اشکال است.
بهنظر بنده بیشتر اختلاف اهالی ادبیات درباره کادگاه ها در عنوان و نامگذاری هاست.
بهتر است اگر کارگاهی فقط عروض و قافیه آموزش داده میشود عنوان کارگاه کارگاه شعر نباشد و نام کارگاه آموزش عروض و قافیه مناسب تراست یا اگر استادی به تمام مطالب شعر و مبانی ادبیات و مسلط است و آموزش میدهد نام کارگاه شعر بی اشکال است.
در مطلب بعد به دوسوال دیگر و پاسخهای آنها خواهیم پرداخت.
انتهای پیام/