معرفی کتاب: مریم نفیسی راد
"اوایل فکر می کردم با یک رمان عاشقانه معمولی طرفم. اما کمی که پیش رفتم متوجه شدم که نه، آذرخش چیز دیگریست. عاشقانه است، اما متفاوت از دیگر عاشقانه های ایرانی".
این نظر بسیاری از خوانندگان رمان آذرخش است. راوی اصلی داستان دختری است به نام سارا آذرخش، دارای سرگذشتی متفاوت. در سن چهارسالگی والدین خود را در تصادف از دست داده و پس از آن نزد خانواده مادری بزرگ شده. طبیعی است که عزیزکرده پدربزرگ و مادربزرگ باشد، اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود.
دایی سارا که بهرام نام دارد علاقه و وابستگی خاصی به خواهرزاده خود دارد. او که از سارا هجده سال بزرگتر است هنگامی که سارا هشت ساله است و خود بیست و شش ساله، به کمک والدین خانه ای جدا می گیرد و از آن به بعد برای سارا تبدیل می شود به پدرومادر. سارا تحت محبت ها و سختگیری های بهرام بزرگ می شود، اما از آنجا که زندگی متفاوتی از هر دختر دیگری داشته با مشکلاتی برخورد می کند.
آذرخش در سه فصل نوشته شده. در فصل اول سارا شانزده ساله است، دختری دبیرستانی، سختکوش و پرشور و انرژی. تا به این سن اجازه نداشته با خانواده پدری رابطه داشته باشد. طی تصادفی عموی خود را پیدا میکند و همین باعث مشکلاتی می شود بین او و دایی.
دو فصل بعدی حاوی ماجراهای عاشقانه است. در فصل دوم سارا در آموزشگاه زبان عشق خود را پیدامی کند و در فصل سوم بهرام پرده از این راز برمی دارد که چرا عمریست از ازدواج فراری ست. او در دهه های قبلی زندگی لطمه ای سنگین از عشق خورده و ترجیح داده برای همیشه به غار تنهایی پناه ببرد. درحقیقت، اصرار برای ایفای نقش والد برای سارا، بخشی از همین فرار بوده.
در آذرخش هم با دو ماجرای عشقی مواجهیم و هم با یک توهم عاشقانه. اما نکته دیگر، چالشی است که وابستگی عاطفی بین دایی و خواهرزاده ایجادکرده؛ همچون مانعی برای رسیدن هرکدام به ازدواج. اینجاست که پای روانشناسی حاذق به داستان بازمی شود.
"رفتن این مرتبه ام شباهتی به آن دو مرتبه قبلی، که سوار ماشین عمو بودم نداشت.
بالاخره رسیدیم. خداحافظی کردم، از ماشین پیاده شدم و به سمت در کرمرنگ قدم برداشتم. نزدیک در که شدم، برگشتم تا ببینم دایی رفته است یا نه. هنوز آنجا بود و با نگاهی سراسر حسرت و ناراحتی به من نگاه میکرد.
نگاهش بر وجودم آتش انداخت. چه کار باید می کردم؟" صفحه 154 کتاب
آذرخش به نویسندگی لیلا رعیت توسط انتشارات نسل نواندیش به چاپ رسید. این رمان در نمایشگاه کتاب سال 98 پرفروشترین رمان انتشارات نسل نواندیش بود و بعد از گذشت مدتی کوتاه به چاپ دوم رسید.
انتهای پیام/