نگاهی کوتاه به مینی مال | یکتاپرس
یادداشت/
 ادگار آلن پو در تعریف خود عنوان می کند: مینیمال داستانی است که در یک نشست خوانده می‌شود. 
کد خبر: ۷۱۱۳۱
۱۴:۲۹ - ۰۸ بهمن ۱۴۰۰

نگاهی کوتاه به مینی مال

یادداشت / نگاهی کوتاه به مینی مال

گروه فرهنگ و هنر یکتاپرس

مینی مال در بین مردم کشور ما (به جز تعدادی فرهیخته) تعریف محدودی دارد. شاید هم ما این تعریف را محدود کرده ایم که مینی مال یعنی کوتاه نویسی. در حالی که مفهوم مینی‌مالیسم از هنرهای نقاشی، مجسمه‌سازی، معماری و موسیقی و ..گرفته شده است.

در حقیقت، ساده‌گرایی، ساده‌پسندی یا مینیمالیسم (به انگلیسی: Minimalism)‏ یک مکتب هنری است که اساس آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان و روش‌های ساده و خالی از پیچیدگی معمول فلسفی و یا شبه فلسفی بنیان گذاشته‌است.

ساده‌گرایی ابتدا در ایالات متحده تبدیل به یک جنبش هنری تازه شد. هنری که بیشتر با خلق آثار سه بعدی (به جای دو بعدی) همراه بود. و سرآغاز آن را می‌توان در آثار تونی اسمیت، دانالد جاد، کارل آندره، دان فلاوین، رابرت موریس، سول لوویت، جان مک کراکن مشاهده کرد. و بعد در اروپا شکل گرفته و رواج پیدا کرد که از سادگی و روشنی بیان و روش‌های ساده برای خلق آثار هنری بهره می‌گرفت. 

ساده‌گرایی در موسیقی با استفاده از یک قطعه موسیقی که معمولاً تم کوتاهی را در برداشت شروع شد. آهنگسازانی که قطعات مینی مالیستی نوشته‌اند شامل وایت استرایپس، فیلیپ گلاس، استیو رایک و تری رایلی هستند. آهنگسازانی هم مانند جان آدامز، از شیوه‌های مینی مالیستی در آثارشان استفاده کرده‌اند اما آن را با شیوه‌های دیگر ترکیب کرده‌اند.

موسیقی ساده‌گرا در دهه‌های 1960 و 70 میلادی محبوب شد. آهنگسازان ساده‌گرا کار خود را در حالی آغاز کردند که آهنگسازان زیادی قطعاتی می‌ساختند که بسیار پیچیده بوده و درکش برای شنونده سخت بود.

همانطور که مینی‌مالیسم به‌عنوان سبک زندگی، جایگزینی است در برابر زندگی مصرف گرایانه، در عرصه ادبیات هم نویسنده و شاعر باید از تطویل کلام دوری کرده و از بیان جزئیات کم‌اهمیت دوری کند.  ادگار آلن پو نیز در تعریف خود عنوان می کند: مینیمال داستانی است که در یک نشست خوانده می‌شود. 

البته می‌توان با ذکر یک یا چند کلمه به زمان طولانى هم اشاره کرد (براى نمونه: جنگ دوم جهانى تمام شده بود که...) اما خود روایت باید در زمانى کمتر از یک روز یا حتی چند ساعت و گاهى چند دقیقه تمام شود. از همین جا می‌‏توان نتیجه گرفت که اگر داستان کوتاه برشى از زندگى است، داستان مینی‌مالیستی، برشى «ناگهانى» و بسیار محدود‌تر از زندگى است و باید چنان کوتاه باشد که تأثیر احساسى‏اش قوى به نظر برسد. مرکز ثقل این داستان یک شخصیت یا یک رخداد است. اگر در داستان کوتاه، حداکثر فقط نگاه شخصیت متحول می‌‏شود (و نه کاراکترش)، در داستان مینی‌مال همین هم ممکن است پیش نیاید. با این حال باید دلمشغولى‏‌ها، نگرانى‏‌ها و دغدغه‏‌هاى انسان را به نمایش بگذارد، پدیده‌‏هایى مانند عشق، سرخوردگى، امید و مرگ را - اما نباید از مضامین اخلاقى، سیاسى و فلسفى برخوردار شود و یا نتیجه‏‌گیرى کند.

(نمونه ای از یک مینیمال اثر فرانتس کافکا را در زیر میخوانید .)

موش گفت: «افسوس! دنیا روز به روز تنگ تر می شود. سابق جهان چنان دنگال بود که ترسم گرفت. دویدم و دویدم تا دست آخر هنگامی که دیدم از هر نقطه ی افق دیوارهائی سر به آسمان می کشد، آسوده خاطر شدم. اما این دیوارهای بلند با چنان سرعتی به هم نزدیک می شود که من از هم اکنون خودم را در آخر خط می بینم و تله ئی که باید در آن بیفتم پیش چشمم است.»

«چاره ات در این است که جهتت را عوض کنی.» گربه در حالی که او را می درید چنین گفت.

متاسفانه بسیاری تصور می‌کنند فقط داستان‌های یک خطی، اثر مینیمال هستند. اما شاخص‌های یک اثر مینیمال، محدودیت مکان، محدودیت زمان، و محدودیت شخصیت‌هاست. یعنی همه داستان در یک محدودیت روایت می‌شود و امکان دارد این محدودیت‌ها شامل یک رمان هم بشود.

معمولا آثار همینگوی و آثار کوتاه کارور، مینیمال هستند. اثری مانند پیرمرد و دریا که نهایتا با دو صحنه دریا و ساحل و خود شخصیت پیرمرد و یک پسربچه مواجه هستیم، گونه‌ای از آثار مینیمال است.

در داستانک فرصت تغییر صحنه یا حضور شخصیت‌های اضافه نیست. داستانک معمولا از لحاظ دراماتیک در زمان خیلی کمی روایت می‌شود. تصور اینکه فقط داستانک‌ها مینیمال هستند اشتباه است


منابع : minimalism.blog.ir

مصاحبه مهدی رضایی

لوسی اسمیت، ادوارد. آخرین جنبش‌های هنری قرن بیستم. ترجمهٔ سمیع آذر، علیرضا. 

وود، پُل. هنر مفهومی. ترجمهٔ فرزین، مدیا. چاپ اول. تهران: نشرهنرایران، 

مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Minimalism»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در 10 نومبر2007)

بارت، جان؛ چند کلمه دربارهٔ مینی‌مالیسم؛ مریم نبوی‌نژاد؛ فصلنامه زنده رود؛ اصفهان

***

چند نمونه مینیمال را با هم می خوانیم:

**

مرد موقع برگشتن به  اتاق خواب گفت:«مواظب باش عزیزم ،اسلحه پر است .»

زن که به پشتی تخت تکیه داده بود گفت«این را برای زنت گرفته ای؟»

«نه خیلی خطر ناک است،می خواهم یک حرفه ای استخدام کنم.»

«من چطورم؟»

مرد پوزخندی زد « با مزه است،اما کدام احمقی برای آدم کشتن یک زن استخدام می کند؟»

زن لب هایش را مرطوب کرد،لوله اسلحه را به طرف مرد گرفت.

-:«زن تو!»

**2 **

بچه‌ام را بغل کردم و توی تختش گذاشتم که به‌م گفت: «بابایی زیر تخت را نگاه کن هیولا نباشه.» من هم برای اینکه او را آرام کنم، زیرتخت را نگاه کردم. زیر تخت بچه‌ام را دیدم که به‌م گفت: «بابایی یکی روی تخت منه!»

**3**

احساس کردم مادرم منو از آشپزخونه که طبقه پایین هست،صدا زد.درِ اتاقمو باز کردم که همون موقع در اتاق بغلی هم باز شدو مادرم بیرون اومدوبهم گفت:عزیزم منو صدا کردی؟...

**4**

یه مسئله ریاضی بدجور اعصابمو به هم ریخت.رفتم پیش بابام تاشاید اون بتونه حلش کنه.در اتاقشو زدم.گفت:بیاتو...رفتم داخل و درو پشت سرم بستم...دستم رو دستگیره در بود که یادم افتاد بابام ۶روزه رفته ماموریت و هنوز نیومده...

**5**

مردی با اسلحه وارد یک بانک شد و تقاضای پول کرد وقتی پولها را دریافت کرد رو به یکی از مشتریان بانک کرد و پرسید : آیا شما دیدید که من از این بانک دزدی کنم؟
مرد پاسخ داد : بله قربان من دیدم سپس دزد اسلحه را  به سمت شقیقه مرد گرفت و اورا در جا کشت .
او مجددا رو به زوجی کرد که نزدیک او ایستاده بودند و از آنها پرسید آیا شما دیدید که من از این بانک دزدی کنم؟
مرد پاسخ داد: نه قربان. من ندیدم اما همسرم دید!

***

انتهای پیام/

برچسب ها: اخبار روز ، مینی مال

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: