به گزارش گروه اجتماعی یکتا پرس، روانشناسی زرد در ایران هم در جریان است. حتما شما هم با کلاسها یا محتواهای مختلف درباره روانشناسی روبهرو شدهاید که برای مشکلات پیچیده راهکارهایی کپسولی و سریع ارائه میدهند. اگر بخواهیم مثال دقیقتری در اختیارتان بگذاریم، باید به آزمونهای شخصیتشناسی اشاره کنیم؛ آزمونهایی که برخی از آنها بنیاد علمی ندارند و با چهار پرسش خندهدار و بی معنی به شما میگویند چه شخصیتی دارید! اینها از مصادیق روانشناسی زرد هستند.
تاریخچه این سبک از روانشناسی به قرن ۱۷ بازمیگردد. از زمانی که فیلسوفانی مانند دکارت و جان لاک از دانششان درباره طبیعت انسان برای اثبات چیزهایی استفاده کردند که این روزها بهعنوان نظریههای روانشناسی در نظر گرفته میشوند. انتشار نظریههای فروید (تفسیر خواب) نیز در ابعاد وسیع و انبوه موجب شد علاقه عموم به کنکاش در روان بیشتر شود و هیزم آتش روانشناسی عامه پسند افزایش یابد.
در سال ۱۹۶۰، کتاب دیگری روانه بازار شد که به محبوبیت و توسعه روانشناسی زرد کمک زیادی کرد: فرار از آزادی (Escape from Freedom) که آن را اریک فروم (Erich Fromm) نوشته بود. این کتاب پس از جنگ جهانی دوم منتشر شد و نخستین کتابی بود که در آن دوران از یوگا و مذاهب شرقی حرف میزد و البته از نیازمان به آزادی میگفت. در سالهای دهه ۷۰ میلادی، کتابهای دیگری هم به میان آمدند؛ برای مثال، کتابی از توماس هریس (Thomas Harris) بهنام «من خوبم تو خوبی» به بازار آمد.
دکتر فیل مکگراو، یکی از متهمان اصلی ترویج روانشناسی زرد
شاید با خواندن مقاله تا اینجا، احساس کردهاید محتوایی که شما میخوانید و پیگیری میکنید در کدام دسته از آثار روانشناسی قرار دارد؟ برای اینکه بتوانید به تشخیص درستی در این زمینه برسید، برایتان از نشانههای آثار زرد و عامه پسند روانشناسی میگوییم:
محتوای زرد بهطور معمول راهکارهایی ارائه میدهد که بیشازحد رؤیاییاند و خوب به نظر میرسند. گاهی هم روشها آنقدر بد و غیرکاربردیاند که میتوان فهمید پایه و اساسی علمی در کار نیست. روانشناسی زرد حرفهایی بیپایهواساس میزند و از نظر علمی توجیه و تفسیر ندارد.
در بیشتر آثار زرد، نویسندهای که ادعای ارائه راهکار دارد تابهحال موردی از مراجعانی موفق نداشته و راهکارهایش را بهطور عملی نیازموده است.
برای درک بهتر روانشناسی عامه پسند و تشخیص روانشناسی زرد به انواعش نگاهی داشته باشید:
اشخاصی که هیچ تخصص خاصی درباره روانشناسی ندارند در این زمینه دست به تولید محتوا میزنند.
یادتان باشد بسیاری از برنامههای اینترنتی بهدنبال افزایش بازدیدند و حرفهایی که در خصوص روانشناسی در آنها مطرح میشود پایههای علمی ندارد یا راهکارهایی غیرکارشناسانه ارائه میدهند.
کتابهای خودآموز هم میتوانند با هدف فروش بیشتر مملو از توصیههای بیهودهای باشند که اساس علمی ندارند. دورههای آموزشی محتوایی که در سطح اینترنت هم به فروش میرسند معمولا چنین ویژگیهایی دارند.
توجه به سلامت روان موضوع مهمی است. اینکه آدمهای مختلف یاد بگیرند برای حل مشکلات روانشان به سراغ مطالعه بروند بسیار عالی است. منتها نباید در چاه محتوای زرد بیفتند. از جمله معایب روانشناسی عامه پسند:
ایدهها یا نظریههای مطرحشده در روانشناسی زرد در بعضی از موارد منسوخ شده و از دور خارج شدهاند. بهدنبال محتوای نوین و تازه باشید.
دستورهای کلی و قوانین عمومی که روانشناسی زرد صادر میکند گاهی مخصوص به دین و فرهنگ خاصی است و اینطور نیست که برای همه ادیان و فرهنگها قابلاستفاده باشند؛ برای نمونه، شاید توصیههایی که برای جهان غرب کاربرد دارند در جامعهای شرقی چندان پذیرفتنی نباشند.
بسیاری از دورههای روانشناسی تجاریاند و فقط برای سودآوری تولیدکنندهشان طراحی میشوند. هدف آنها کمک به مردم نیست، بلکه پُرکردن جیب سودجویانی است که میخواهند از میل مردم برای آگاهی سوءاستفاده کنند.
انتهای پیام/