روانشناسی مهاجرت چیست و چه کاربردهایی دارد؟ | یکتاپرس
روانشناسی مهاجرت عبارت است از شناخت خصوصیت ها و علل مهاجرت افراد. قبل از جواب به روانشناسی مهاجرت در افراد مهاجر، باید روانشناسی مهاجرت را از دید تاریخی هم بررسی کرد.
کد خبر: ۵۱۰۵۷
۰۸:۴۰ - ۰۹ شهريور ۱۴۰۰
روانشناسی مهاجرت
به گزارش گروه اجتماعی یکتا پرس، مهاجرت کار راحتی نیست و افرادی که مهاجرت می کنند، اشخاص شجاع و جسور محسوب می شوند. استرس هایی که مهاجر پیش و پس از مهاجرت تجربه می کند، بیشتر باعث ابتلا به بیماری های روحی و روانی مثل افسردگی می شوند.

مهاجرت کردن کار بسیار سخت و طاقت فرسایی است به طوری که فشار روانی بسیار زیادی به افراد منتقل می‌کند. در نتیجه امکان بروز بیماری‌های روحی و روانی افزایش می‌یابد. حتی ممکن است در این شرایط فرد به حدی مستاصل شود که ناامیده شده و تصمیم‌های اشتباهی برای ادامه مسیر خود بگیرد. در این شرایط کمک گرفتن از روانشناس اهمیت بسیار زیادی دارد. مشاوره مهاجرت به فرد کمک می‌کند که مشکلات و چالش‌های پیش رو را بشناسد، در مواجه با آن‌ها بهترین تصمیم را بگیرد و ظرفیت روانی خود را افزایش دهد.

تاثیر مهاجرت بر اختلالات روانی

همان طور که گفته شد مهاجرت تاثیر بسیار زیادی بر روان فرد می‌گذارد. البته این تاثیر منفی و آسیب روانی، تا حد زیادی به سن، جنسیت، نوع مهاجرت، وضعیت اقتصادی و غیره بستگی دارد. اما به طور کلی می‌توان گفت که چند عامل از مهم‌ترین دلایل بروز اختلالات روانی در افراد مهاجر است که شامل موارد زیر می‌شوند.

مشکل زبان

عدم یافتن شغل

تبعیض اجتماعی

تغییر فرهنگی

دلبستگی به خانواده و دوری از آن‌ها

دلایل مهاجرت چیست؟

انسان‌ها اکنون هم در کشورهای دچار جنگ، ناامنی و قحطی مهاجرت می‌کنند، ولی مهاجرت امروزه علل دیگری هم دارد:

دلایل آموزشی

دانشجویی که برای ادامه تحصیل مهاجرت می‌کند.

دلایل اقتصادی

وقتی که اشخاص به علت فشارهای اقتصادی و بدشدن وضعیت مالی و اقتصادی خود مجبور به مهاجرت می‌شوند.

دلایل اجتماعی

به هم ریختن ساختار جامعه.

دلایل جمعیت‌شناختی

نابرابری و نرخ افزایش طبیعی جمعیت، دلیل این نوع مهاجرت است.

مشکلات افراد مهاجر

کسانی که برای پیدا کردن یک زندگی بهتر مهاجرت می‌کند، در مسیر مهاجرت و همین طور بعد از رسیدن به کشور موردنظر، دچار مشکلات گوناگونی می‌شوند. از جمله می‌توان به مشکلات زیر اشاره کرد:

مشکلات اقتصادی

هرچند درصدی از مهاجرین که در کشور خودشان دارای موقعیت اقتصادی خوبی بودند، در کشوری هم که مهاجرت می کنند مشکلات اقتصادی ندارند؛ ولی درصد زیادی از مهاجرین به دلایل اقتصادی، آموزشی و شغلی مهاجرت می‌کنند.

این دسته از اشخاص در هنگام وارد شدن به کشور میزبان مجبور هستند با شرایط دشواری کنار بیایند و تا زمان مطابقت با وضعیت جدید و یافتن شغل مناسب، زندگی سختی را پشت‌سر می‌گذرانند. این دسته از افراد به جز مشکلات دیگری مانند مشکلات نداشتن مطابقت فرهنگی و تفاوت ارزش‌ها، مشکل ارتباطی به علت تفاوت زبان و مشکلات احساسی و عاطفی، مجبور هستند با مسایل مالی و اقتصادی هم درگیر باشند.

مشکلات عاطفی و روانی

دور شدن از خانواده و اقوام و همین طور افراد و جاهایی که بچگی و نوجوانی خود را در آنجا طی کرده اید، سبب می‌شود حس غربت و دلتنگی به شما دست بدهد. تعداد بسیاری از افراد مهاجر دچار افسردگی می‌شوند. این افراد گرچه از نظر اقتصادی و امنیت در کشوری که مهاجرت کردند حس خوبی می‌کنند، ولی از لحاظ عاطفی دوست دارند که کشور خود برگردند.

به همین علت است که مهاجرین در کشور میزبان گروههای خود را تشکیل می‌دهند و با وجود مشکلاتی که برای همدیگر به وجود می آورند، ولی در مناطق نزدیک به یکدیگر زندگی می‌کنند و با همدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. آنها در کشور میزبان سعی می‌کنند تا حداکثر شباهت را با کشور خود به وجود بیاورند. محله‌های ایرانی نشین، مغازه‌های ایرانی، کنسرت ایرانی، غذاها و سنن ایرانی، همه اینها برای برطرف کردن دلتنگی و پاک کردن غم غربت است.

مشکل فرهنگی

مشکل دیگر فرد مهاجر، مطابقت نداشتن با فرهنگ جدید است. حتما در کشور میزبان، قوانین و فرهنگ متفاوت از کشور مبدا فرد مهاجر می‌باشد و مقدار مطابقت و سرعت جذب شدن افراد خانواده در فرهنگ جدید فرق دارد. بچه ها مسلماً زودتر جذب فرهنگ جدید می‌شوند و به آسانی آن را قبول می کنند.

ولی والدین سعی می کنند فرهنگ جدید را به صورت گزینشی اتنخاب کنند. چه بسیار که در میزان جذب شدن در فرهنگ کشور میزبان میان زن و شوهر نیز اختلاف وجود داشته باشد. این کار مسلماً خانواده را به طرف عدم تعادل می‌کشاند و مدت زمانی طول می‌کشد تا اعضای خانواده شرایط و نقش‌های جدید یکدیگر را در فرهنگ جدید قبول کنند.

مشکلات ارتباطی

از طرف دیگر به علت تطابق با شرایط جدید نیاز به صرف انرژی زادی می باشد، اعضای خانواده دیگر مثل گذشته انرژی کافی و لازم را برای وقت گذاشتن برای یکدیگر ندارند. آنها بیشتر وقت خود را برای شغل و تحصیل خویش صرف می‌کنند و در نتیجه ارتباط میان افراد خانواده کمتر می‌شود. خانواده قصد می کند تا بر نیاز به آزادی و رشد به نسبت نیاز به محبت تاکید بیشتری داشته باشد.

انتهای پیام/

برچسب ها: روانشناسی

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: