آیین بزرگداشت عباس کیارستمی در موزه سینما | یکتاپرس
یکتاپرس گزارش می دهد؛
کیارستمی مرزی بین فیلم های داستانی و مستند نمی گذاشت و همه این‌سال‌ها تلاشش این بوده که همان "مرز باریک میان مستند و داستانی" را هم از میان بردارد.
کد خبر: ۳۹۳۴۳
۱۰:۱۹ - ۰۲ تير ۱۴۰۰
آیین بزرگداشت

گروه فرهنگ و هنر یکتاپرس؛چهره‌های سینمایی و هنری کشور، عصر روز گذشته (1 تیرماه)که مصادف بود با زادروز عباس کیارستمی، به پاس آیین بزرگداشت این کارگردان نامی کشور در موزه سینمای ایران حضور پیدا کردند. شهاب حسینی که جایزه بهترین بازیگری از جشنواره فیلم کن را در کارنامه خود دارد، از جمله مهمانان و سخنرانان این مراسم بود.

در ابتدای این مراسم قطعاتی با نوازندگی پیانو سیاوش دمیریان و آواز رضا پورخلیلی برای مخاطبان اجرا شد.در شروع مراسم مجری برنامه با خوشامدگویی به حاضران گفت: امسال افتتاحیه دومین دوره جشنواره جایزه بین المللی «عکس۵» با حضور عزیزانی چون لیلی گلستان، ابراهیم حقیقی، رضا بانگیز، شهاب حسینی، مهدی پاکدل و... برگزار می‌شود.

این جشنواره به دلیل تک درخت در شهرستان آرو که عباس کیارستمی در فصول مختلف از این درخت عکاسی کرده است شکل گرفته که ما تصمیم گرفتیم هر سال این جشنواره همزمان با سالروز تولد این کارگردان برجسته برگزار شود.

سمبل این دوره از جشنواره توسط رضا بانگیز ساخته و طراحی شده بود و موضوع مهم دیگر حضور لیلی گلستان به عنوان داور و عضو شورای سیاست گذاری است که حضور ایشان سبب دلگرمی همه ما شده است.

شهاب حسینی درباره عباس کیارستمی گفت: خیلی خوشحالم که فرصتی پیش آمد تا درباره استاد عباس کیارستمی صحبت کنم. هنر سینما ریشه در دریافت‌هایی دارد که همه ما از زندگی داریم و برای نشان دادن این دریافت‌ها از راه‌های مختلف استفاده می‌کنیم. همه ما بعد از زبان مادری زبان‌های دیگر را انتخاب می‌کنیم تا این دریافت‌ها را به گوش دیگران برسانیم.و هنر سینما یک زبان است و دارای قواعد خاص خودش است. هر کس باید توانایی‌های خود را پیدا کند و به زبان‌های دیگر صحبت کند، اما مهم این است با آن زبان چه حسی را می‌خواهیم منتقل کنیم. عکس خیلی مهم است، چون نوع دیدگاه عکاس را درباره یک سوژه نشان می‌دهد. همچنین می‌توانیم هنر سینما را یک زبان بدانیم. عباس کیارستمی اندیشمند، ادیب و متفکر به زبان و ادبیات سینما بود.

در ادامه فرهود نصیری گفت: برای شکل گیری این جشنواره شش ماه بی وقفه و شبانه روز تلاش کردیم تا به بهترین شکل و در شأن عباس کیارستمی برگزار شود. خیلی از عزیزان ما را حمایت کردند و بسیاری از آن‌ها هنرمندان خارجی بودند که این حمایت‌ها به خاطر اعتبار عباس کیارستمی است و نام این هنرمند مانند گرین کارت فرهنگی است که کشور‌ها را به هم وصل می‌کند. ما با هنرمندان خارجی مستر کلاس‌هایی به صورت لایو داشتیم که اگر بیماری کرونا نبود امروز این عزیزان در کنار ما و در این جشنواره حضور داشتند.

در ادامه این مراسم حسین پاکدل درباره عباس کیارستمی عنوان کرد: باد جهشش را خودش انتخاب می‌کند، هوا را تازه می‌کند و آلودگی را دور می‌کند. اگر باد نبود هستی کپک می‌زد و اگر در سینما عباس کیارستمی نبود مطمئن هستم فرهنگ و هنر ما چیزی کم داشت. باد سکون ندارد و عباس کیارستمی هم اینگونه بود. منشا باد خورشید است و منشا کیارستمی خودش بود که از داشته هایش خوب استفاده می‌کرد. باد را نمی‌توانیم محصور کنیم همانطور که هنر کیارستمی را نمی‌توانیم محصور کنیم.

ابراهیم حقیقی نیز بیان کرد: این هنرمند همیشه در آثارش درباره عشق و مرگ صحبت می‌کند و در لایه‌های پنهان آثارش همیشه از دست دادن وجود دارد. این هنرمند عزیز همیشه می‌گفت سینما بزرگ‌ترین دروغی است که در پی روایت حقیقت است.
در ادامه مستندی از ژان میشل فرودون درباره عباس کیارستمی برای حاضرین پخش شد. همچنین کلیپی از آثار برگزیده که شامل ۳۵ عکس بود برای مخاطبان نمایش داده شد و لیلی گلستان جایزه ویژه گلستان را به علی گندمی اهدا کرد.

در ادامه جایزه ویژه فوجی فیلم که شامل یک دوربین XT۳۰ بود توسط فرزاد صدیق زاده نماینده فوجی فیلم به سعید رضوانیان اهدا شد.سعید رضوانیان درباره این جایزه گفت: خیلی خوشحالم که این جایزه را در بزرگداشت عباس کیارستمی گرفتم و بهتر است در این محفل از دو معلم معنوی خود بهرام بیضایی و محمدرضا اصلانی هم یاد کنم. بهتر است تا اساتید زنده هستند یادی از آن‌ها کنیم.

در پایان این مراسم مجسمه تک درخت به نماینده سفارت فرانسه اهدا شد و فرهود نصیری گفت: قرار است هر سال نماد جشنواره را به یکی از نمایندگان سفارت‌ها اهدا کنیم که امسال به دلیل اینکه پمپیدو به مدت سه ماه آثار عباس کیارستمی را به نمایش گذاشته است به همین دلیل تصمیم گرفتیم امسال این مجسمه را به نماینده فرانسه بدهیم.

 
آیین بزرگداشت
 

در اینجا با اشاره کوتاهی به فعالیت های سینمایی آن زنده یاد، به گوشه ای ازصحبت های سروش دباغ و محمد تاجیک در باره این کارگردان مطرح جهانی می پردازیم.

عبّاس کیارستمی:کارگردان،فیلمنامه نویس،تدوین گر، عکاس، تهیه کننده، گرافیست، کارگردان هنری، نویسنده و نقاش،  اول تیرماه 1319 به دنیا آمد و 14 تیرماه 1395چشم از جهان فرو بست او فیلم‌سازی تأثیرگذار در سینمای جهان بود و آثار وی همیشه با استقبال فراوان ناقدان، داوران، کارگردانان، فستیوال‌ها و بنیادهای فرهنگی و هنری جهان روبه‌رو شده‌است.کیارستمی کار در سینما را هم با طراحی گرافیک با "قیصر" آغاز کرد. فیلمی که خیلی‌ها را از زمین بلند کرد٬ از مسعود کیمیایی و مازیار پرتو٬ کارگردان و فیلمبردار فیلم تا معرفی نام‌های دیگری که هرکدام بعدها وزنه‌ای در سینمای ایران شدند؛ کیارستمی تیتراژ فیلم را ساخت٬ امیر نادری عکاسی کرد و اسفندیار منفردزاده موسیقی فیلم را نوشت. بهروز وثوقی هم با وجود اینکه پیشتر در چند فیلم بازی کرده بود٬ با این فیلم شد ستاره اول سینمای ایران.

کیارستمی کار فیلمسازی خود را از سال ۱۳۴۹ در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد. با فیلم‌های کوتاهی برای کودکان و درباره کودکان؛ مسیری که تا اواخر دهه ۱۳۶۰ با فیلم‌های بلندش ادامه پیدا کرد. "نان و کوچه" و "تجربه" و "مسافر" از جمله فیلم‌های کانونی او در آن سال‌ها بودند.با وجود علاقه‌اش به سینمای مستند گونه و رئالیست٬ با فیلم گزارش سینمای داستانی را هم تجربه کرد. این نخستین فیلم بلند داستانی کیارستمی بود و با وجود موفقیت نسبی فیلم از نگاه منتقدان٬ نزدیک به یک دهه مشغول ساختن فیلم کوتاه و مستند بود تا اینکه "خانه دوست کجاست " را ساخت.
کیارستمی مرزی بین فیلم های داستانی و مستند نمی گذاشت و همه این‌سال‌ها تلاشش این بوده که همان "مرز باریک میان مستند و داستانی" را هم از میان بردارد.  وی در این باره می گفت: "تعریف مشخصی برای فیلم داستانی و مستند ندارم. تصور می‌کنم تمام فیلمهای مستند هم ساختگی هستند حتی فیلم‌های مستندی هم که از طبیعت ساخته می شود. چون به محض اینکه شما دوربین را برای فیلمبرداری آماده می‌کنید از آن پس شما در ساخت آن فیلم چه مستند و داستانی دخیل هستید و دارای قدرت تصمیم‌گیری. همیشه تلاشم این بوده که چگونه می‌توان سینمای مستند و داستانی را کاملا با هم ترکیب کرد و چگونه می‌توان یک تعریف واحد از سینمای مستند و داستانی ارائه داد.

"سروش دباغ، از متفکــــران ایرانی و پژوهشگرفلسفه و  تحلیل گر هنرها به‌طور خاصه شعر، رمان و سینما در یادداشت «از چه دلتنگ شدی؟» از تأثیر عمیق سهراب سپهری بر سینمای کیارستمی یاد می‌کند و آشنایی خود با آثار او را به دوران دبیرستان و فیلم «خانه دوست کجاست؟» ارجاع می‌دهد: «آن روزگار نمی‌دانستم که سهراب سپهری شعری با همین عنوان در دفتر «حجم سبز» دارد. بعدها که به دانشگاه پای نهادم و «هشت کتابِ» سپهری را به‌صورتی جدی در مطالعه گرفتم و دوباره «خانه دوست کجاست؟» را دیدم، به لطافت و صمیمیت و سادگی ژرف و بدیعِ این فیلم پی بردم. سال‌ها بعد، با دیدن فیلم‌های «طعم گیلاس» و «باد ما را خواهد برد»، تأثیر عمیق سپهری بر سینمای کیارستمی را به عیان دیدم.
وی در ادامه به نگاه کیارستمی به مفهوم «مرگ» گریز می‌زند و معتقد است کیارستمی متفکری «مرگ آگاه» بود و در تعریف مفهوم «مرگ آگاهی» چنین می‌آورد: «این جماعت نه در مقام انکار مرگ‌ هستند، نه مرگ هراسند؛ بلکه دو گانه «زندگی/ مرگ» را توأمان و با هم می‌بینند و عجالتی و موقتی و گذارا بودنِ فرصتی را که بدان‌ها داده‌شده تا چند صباحی روی کره خاکی بزیند و نقش‌آفرینی کنند، به نیکی دریافته، چشیده و در پی آنند تا زندگی اصیل و سنجیده‌ای پیشه کنند» و تأکید می‌کند که کیارستمی این نوع مواجهه با مرگ را به زیبایی در آثاری نظیر «زندگی و دیگر هیچ» و «طعم گیلاس» به تصویر کشیده است.

دباغ همچنین در دلنوشته خود به مقدمه داریوش شایگان بر مجموعه عکس‌های کیارستمی تحت عنوان «درهای خانه‌های متروک» و اشتیاقش برای دیدن این مجموعه عکس‌ها اشاره می‌کند و می‌نویسد که شایگان «درهای خانه‌های متروک» کیارستمی را درهایی خسته و خراب و پوسته پوسته شده و فرتوت و فرسوده زمان توصیف کرده است و این توصیف شایگان باعث شد تا من درباره مفاهیم «زمان»، «زوال» و «فنا» در آثار و آرای کیارستمی تأمل کنم.

محمد تاجیک، خبرنگار سینمایی هم که سابقه گفتگو با کیارستمی را دارد گفت :من از بین سالهای 80تا85 در خبرگزاری کار کرده ام و در آن سالها از آقای کیارستمی خبرهای زیادی گذاشته ام  هرچند که ایشان زیاد اهل مصاحبه با خبرگزاری های داخلی نبود. اما یک روز به خبرگزاری آمد و برای تشکر، مجموعه عکسی از خودشان را به هدیه داد که این نشان از قدرشناسی ایشان دارد.تاجیک با بیان اینکه در رسانه های داخلی کمتر از وی یاد می شود گفت: سینمای ایران را در جهان با کارهای عباس کیارستمی می شناسند و در جهان خبرها و بزرگداشت های زیادی در گوشه و کنار دنیا برای ایشان برگزار شده است اما در رسانه های داخلی همانند کارگردانانی مانند حاتمی کیا و یا  مجیدی مورد توجه قرار نگرفته است و آنچنان که باید از ایشان صحبت نشد.

وی با ذکر خاطره ای از کیارستمی گفت: یادم می آید یکبار هم درباره فیلم «باد مارا خواهد برد» با وی مصاحبه کرده بودم و ایشان برای سانسورهایی که در آن فیلم اعمال کرده بودند به کنایه گفت: (این فیلم را اینقدر سانسور کرده اند که تبدیل به فیلم کوتاه شده است و از آنجا که فیلم کوتاه را در سینما اکران نمی کنند من دیگر نمی توانم این فیلم را به نمایش بگذارم). خبرنگار سینمایی سبک کیارستمی را نسبت به سایر سبک های موجود در سینما متفاوت دانست و گفت: در زمان عباس کیارستمی فضای خاصی در سینما بوجود آمده بود که همین سبب شد ایشان طرفداران زیادی را پیدا کنند چراکه ایشان ساختارهای متداول سینما و آن درام های پرسوز و گداز را کنار گذاشته و برخلاف آن جریانات و عملکردها رفتار کرد و قواعد حرفه ای سینما را دگرگون کرد.

وی در مورد فیلم های عباس کیارستمی  اظهار کرد: ایشان در فیلم هایشان بیشتر به واقعیت و زندگی می پرداختند و آقای کیاستمی قصد داشتند قالب های کلیشه ای را بشکنند و چیزهای جدیدی را خلق کنند از همین رو صاحب سبک نامیده می شود. در مصاحبه ای هم از ایشان خوانده ام که گفته اند برایم اهمیتی ندارد که تماشاگر در هنگام تماشای فیلمم بخوابد.تاجیک درآخر گفت: من به شخصه از کارهای ایشان حس و حال خیلی خوبی را دریافت می کنم چراکه در فیلم هایشان امید به زندگی زیاد است خصوصا در فیلم هایی مثل «طعم گیلاس» و یا «زندگی و دیگر هیچ» این نگاه امیدوارانه را به وضوح مشاهده می کنیم که به عقیده من مهم ترین ویژگی دید کیارستمی است و سینمای بسیار تاثیرگذاری را بوجود آورد.

انتهای پیام/

برچسب ها: اخبار روز

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: