نماز، نذر، صلوات | یکتاپرس
آیت الله محی الدین حائری شیرازی از ماجرای زندان و گفتگویش با خدا می گوید.
کد خبر: ۲۸۳۰۶
۰۳:۰۰ - ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۰

نماز، نذر، صلوات

به گزارش گروه فرهنگی یکتا پرس، آیت الله محی الدین حائری شیرازی نقل می کند :
سال ۴۵ زندان بودم اولین بار بود گرفتار شده و من هم طلبه جوانی بودم . بسیار پیگیر بودم که زود آزاد شوم و حق الناس برایم پیش نیاید.
نکند اسم کسی را در اثر فشار و شکنجه ببرم که دستگیر و زندانش کنند. بالاخره بازجویی است و ممکن است دهان انسان باز شود و چیزی بگوید.
مدام دنبال آزادی بودم دعا می کردم نماز نذر صلوات الی ماشالله ولی خاصیت صفر.
گریه و التماس می کردم به خدا اما نه در حضور مامورین. بلکه در سلول انفرادی. آنقدر شور زدم که دست هایم دانه زد.
اینست که می گویم انسان در زندگی از آیات الهی چیزی می فهمد و در یک حالاتی چیز دیگری.
همه شما آیه «لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا... را خونده اید. اگر جز خدا خدایان دیگری بود آسمان و زمین فاسد شده بود.
نتیجه اینکه چون آسمان و زمین فاسد نشده پس یک خدا بیشتر نیست.
در آن شرایط من از این آیه نکته دیگری متوجه شدم. این نکته خیلی از زمین تا آسمان با این معنا فرق میکند.
و آن اینکه این آیه در تمام آسمان و زمین که مصداق دارد درست است. در گوشه گوشه عالم و ذره ذره آن هم این آیه حکم می کند.
حالا می خواهیم این آیه را زمینی کنیم. گفتم منم جزء آسمان و زمینم. منم مصداق این آیه هستم.
لو کان فیهما - فی اجزاءهما هم معنا می دهد. منم عضو آسمان و زمینم.
با خودم گفتم الان در این شرایط تو وضع خودت را فاسد می بینی که می خواهی خلاص بشوی ولی نمی شوی یا وضع خوبی است که داری؟
گفتم وضع بدی است که دارم. گفتم آیه می گوید پای الله و خدای دیگری در کار است که وضعیت فاسد است.
گشتم پیدا کردم.
خداوند می خواهد من در زندان بمانم و تربیت بشوم، من میخواهم بی تربیت خارج بشوم.
خدا می خواهد من پخته شوم، من می خواهم خام خارج بشوم.
بعد به خودم گفتم یا تو باید کوتاه بیایی یا خدا...
گفتم رویت می شود به خدا بگویی کوتاه بیا؟! او می داند مصلحت من در چیست. آینده چطور می شود.
گفتم من منصفانه باید به نفع خدا کنار بروم. و خدای دیگری در وجودم حاکم نباشد گفتم خدایا قول میدهم درخواست آزادی نکنم...
دیدم تمام ناراحتی ها برطرف شد این دانه های روی پوست صاف شد.
ساواک برایم شده بود جهنم ولی الان شد بهشت. دیگه اصلا نگران مامورین نبودم زندان برایم راحت راحت شده بود.
بعداز فهم این آیه خنده از لبهام کنار نمیرفت.
خدا رحمت کند مرحوم آقای طالقانی را مبحثی داشت در صدا وسیما با موضوع قرآن در صحنه. در زندان ایشان متوجه برخی نکات و معانی در آیات شده بود که بیرون انسان متوجه آن ها نمی شود.

انتهای پیام/

برچسب ها: موفقیت

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: