به گزارش گروه فرهنگ و هنر یکتاپرس، محمد علی کشاورز در سال 1309 در جلفا به دنیا می آید ، پدرش کدخدا بوده و با اخذ مدرک دیپلم به همراهی خانواده به تهران کوچ می کنند . در رسته پزشکی قبول می شود اما او راهش را بر می گرداند و سر از عالم بازیگری در می آورد .
او در سال 1387 توسط گفتگویی با زاون قوکاسیان و سیمون سیمونیان دارد و فیلم کامل این گفتگو برای ثبت در تاریخ در بخش تاریخ شفاهی موزه سینمای ایران نگهداری میشود. و خودش در این فیلم زادگاهش را كه در بیوگرافی های وی اصفهان ذکر شده ،جلفا عنوان کرده است .
کشاورز مفهوم هنر و دنیای آن را خوب درک کرده بود و به همین علت توانست از پله های ترقی بالا برود و در تاریخ سینمای ما به چهره ای ماندگار تبدیل شود . او در گفتگوی خود به کسانی که می خواهند وارد عرصه بازیگری شوند با کلامی پدرانه می گوید :توصیه من به جواناهایی که میخواهند وارد بازیگری شوند این است که در ابتدا به دنبال دانش این حرفه بروند و فرهنگ غنی ایران که چند هزار ساله است را مطالعه کنند و توجه داشته باشند که به عنوان مثال، 2500 سال پیش هنرمندان برای تخت جمشید و نقش رستم چه زحماتی کشیدند و بر روی سنگها کار کردند. نقشهای برجستهای که بعد از سالها هنوز به همان شکل باقی مانده است و این امر را نباید به حساب فرمانروایان آن زمان بگذراریم بلکه باید به حساب هنرمندانی بگذاریم که زحمات زیادی کشیدند و متاسفانه اسمی از آنها نیست، اما در تاریخ بشری آثارشان برای همیشه ماندگار شده است.
اولین بازی او در تلهتئاتر «خودکشی» به کارگردانی علی نصیریان در سال 1339 بود و سپس در نمایشهایی همچون «ویولنساز کرهمونا»، «آنتیگون»، «آندورا»، «ادیپوس شهریار»، «بازی استریندبرگل» بازی کرد.
کشاورز با فیلمسازان نامداری چون فرّخ غفّاری، ابراهیم گلستان، والریو زورلینی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، نادر ابراهیمی، علی حاتمی، داریوش مهرجویی و عباس کیارستمی همکاری کردهاست و با بازیگرانی غیرایرانی چون آنتونی کوئین و ماکس فون سیدو همبازی بودهاست
چنان که برای نخستین بار در سال 1343 با فیلم شب قوزی ساخته فرخ غفاری بازیگری سینما را نیز تجربه کرد و بعد چنقش های قابل توجهی در فیلم های مانند : رگبار، خشت و آینه، برزخیها، کمال الملک، مردی که موش شد، کفشهای میرزا نوروز، مادر، جستجو در جزیره، ناصرالدین شاه آکتور سینما، دلشدگان، آقای بخشدار، زیر درختان زیتون، روز واقعه و کمیته مجازات اشاره کرد.
او فعالیت های تلویزیونی ماندگاری هم از خود به یادگار گذاشت . در سال 1347 کارگردانی هنری قسمتهایی از سریال خانهٔ قمر خانم را به عهده گرفت. از آثار ماندگار وی میتوان به مجموعههای تلویزیونی داییجان ناپلئون، آتش بدون دود، هزاردستان (در نقش شعبان استخوانی)، سربداران (در نقش خواجه قشیری)، افسانه سلطان و شبان (در نقش خوابگزار اعظم)، پدرسالار و گرگها اشاره کرد.
او در گفتگویی عنوان می کند : کار بازیگر یک نوع ریاضت عارفانه است . فردی که میخواهد وارد بازیگری شود، باید عارف باشد، زیرا اگر کسی از کار لذت نبرد بازیگر هم دیده نمیشود. قطعا اگر کارگردانی مثل علی حاتمی به کارش اعتقاد نداشت کارش مورد اقبال قرار نمیگرفت.
او در باره نقش های مهمی که ایفا کرده بود می گوید :
من شعبان استخوانی را به عنوان یک شخصیت بد نشناختم. زیرا شعبان یکی از آدمهایی است که در آن جامعه سوخته بود. او برای خودش یک زندگی داشت، استخوان جمع میکرد و سریشون درست میکرد و از فروختن سریشون ارتزاق میکرد و ناخودآگاه وارد ماجرایی شده بود. من معتقدم انسانها باید نسبت به شرایط خود آگاه باشند تا وارد اتفاقات بد نشوند. همه ما میدانیم که انسانها زمانیکه به دنیا میآیند شرور، آدمکش و قاتل نیستند، همه در بدو تولد انسانهای پاکی هستند، اما شرایط جامعه آنها را تغییر میدهد
یا در مورد پدر سالار می گوید : در «پدرسالار» چیزی که برای من اهمیت داشت این بود که احترام زن در خانواده نقطه عطف بود و این آدم (اسدالله خان) نسبت به همسرش احترام زیادی قائل بود و هیچ وقت صدایش را روی همسرش بلند نمیکرد.
او می گفت یکی از مهمترین اشکالات در سینمای ما این است که که یکدیگر را قبول نداریم درحالیکه باید با فرهنگ غنیمان به خوبی آشنا باشیم؛ و برای پیشبرد فرهنگ کشورمان زحمت بکشیم.
کشاورز برای بازی در فیلم مادر ساختهٔ علی حاتمی نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.و سال ها بعد در سن 90 سالگی عرصه را به جوانان گذاشت و رفت .
همیشه می گفت: کارهنرمند آشتی بین انسانهای روی کرده زمین و صداقت و راستی بین جامعه بشری است. حاصل عمرم سه سخن بیش نیست؛ خام بودم، پخته شدم، سوختم و کمال در سوختگی است.
انتهای پیام/