دغدغه های معیشتی مردم را از شعر و کتاب دور کرده است | یکتاپرس
جوادزاده در گفتگو با یکتاپرس:
یک شاعره جوان معتقد است: دغدغه های معیشتی سبب شده مردم از شعر و کتاب دور باشند.
کد خبر: ۲۲۲۴۷
۱۴:۳۰ - ۰۸ فروردين ۱۴۰۰

شعر

ستاره جوادزاده کارشناس حوزه ادبیات در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و هنز شرکت کرد و با اشاره به دغده های حوزه شعر گفت: وقتی شعرهای اعتراضی یا مردمی مجوز نمی‌گیرند، و فقط باید عاشقانه نوشت، پس کتاب از سبد خرید مردم حذف می‌شود. 

در ابتدای گفتگو از خودتان برای خوانندگان ما بگویید ؟

ستاره جوادزاده، شاعر و نویسنده و کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی هستم از حضور گرانبهای اساتیدی چون زنده‌یاد قیصر امین پور،  شفیعی کدکنی، اسماعیل امینی و پروین سلاجقه و دیگر اساتید عزیز بهره برده‌ و آموخته‌ام.

مجموعه شعرتان را معرفی می کنید ؟

دو مجموعه شعر چاپ شده دارم: «چند کلمه قرمز روی آینه» که در سال 93 و توسط نشر فصل پنجم  و مجموعه دوم «سرخی مایل به کوری» که در سال 98 و توسط نشر آنیما به چاپ رسید  همچنین دو مجموعه شعر آماده چاپ دارم، که یک مجموعه شعر کودک و یک مجموعه شعر سپید است.

تحول در شعر امروز ما ، که سرشار از چشم اندازهای تازه و دگرگونی در تصاویر و معنا بود ، از چه زمانی و از طریق چه کسانی پایه ریزی شد ؟

به عقیده من شعر امروز ما بازتابِ زیستن در زمان و مکان و ساخته و پرداخته یک یا چند نفر نیست و مثل یک اثر هنری که هر کسی سرانگشتی را بر آن زده باشد، نتیجه تفکر و عاطفه شاعران زیادی ا‌ست و مسیر اثرگذاری تا رسیدن ثمره آن را نمی‌شود نادیده گرفت. اما درباره شعر سپید قطعا شاعرانی چون اخوان ثالث و شاملو و فروغ فرخ‌زاد و در ادامه نصرت رحمانی و... در زمان خود مسیر ناشناخته‌تری را پیموده‌اند و سهم به سزایی در سبزی و باروری این درخت داشته‌اند. در زمان ما شاعرانی که بیشتر خوانده و شنیده می‌شوند در حقیقت میوه‌های رسیده‌ این درخت هستند.

چه علت هایی در این چند سال اخیر ، بین مردم و شعر امروز فاصله انداخت ؟

حقیقت این است که مردم ما خسته‌ و ناامیدند و خواندن شعر شکمشان را سیر نمی‌کند. دغدغه ها تغییر کرده است و در این اوضاع، انگار که دعوت به خواندن شعر، تمسخر مردم است. روزگاری شعر زبان حال مردم بود و با خواندن بیت یا سطری حرف دلشان را می زدند. امروز اما وقتی شعرهای اعتراضی یا مردمی مجوز نمی‌گیرند، و فقط باید عاشقانه نوشت، پس کتاب از سبد خرید مردم حذف می‌شود و دیگر کسی دل و دماغ شعر یا داستان هم ندارد که بخواند.

چه سبک شعری کار می کنید و چرا ؟

بیشتر سپید می نویسم، در ابتدا با غزل و ترانه شروع به نوشتن کردم و همچنان دستی بر غزل و ترانه دارم اما با سپید رفیق‌ترم. چرا سپید؟ چون فکر می‌کنم سپید قالب زندگی امروز ماست، ما برای گفتن حرف‌هایمان و رفع نیازهای زندگی، نیاز به فضای بازتری داریم که در قالب های دیگر کمتر نمود پیدا می‌کند. در شعر سپید باید حتما کشف و شهود و اندیشه ای اتفاق بیفتد تا کلمات به شعر مبدل شوند و به واسطه وزن و قافیه و آهنگ نمی‌شود تمامش کرد، که البته همین، سپید نوشتن را سخت می‌کند.

شعر امروز باید چه خصوصیاتی داشته باشد ؟

شعر امروز باید درمانگر باشد. نوشتن خودش یک نوع تراپی است، خواندن هم همینطور. می شود با نزدیک شدن به دغدغه ها و عواطف واقعی مردم، شعر را به زندگی مردم برگرداند. یک بیت یا یک سطر شعری که زبان حال مردم باشد، می‌تواند شعار زندگیشان باشد حتی اگر با ایراد وزن و قافیه یا جا انداختن کلمات به خاطر سپرده شود. می‌تواند مثل یک قرص یا داروی قبل از خواب تسکین‌بخش، یا مثل یک تلنگر برای بیداری باشد. شعر تراپی است و زمزمه شدنش زیر لب مثل قرص زیرزبانی شفا دهنده است.

و حرف آخر ؟

حرف آخر اینکه علاقه‌مندان برای نوشتن زمان بگذارند. نوشتن مثل نواختن پیانوست، اگر انگشتانتان را روی کیبورد تکان بدهید و تولید صدا کنید، به معنای نواختن اهنگ نیست، بلکه باید آموزش ببینید، تمرین کنید و نواختن را بیاموزید، نوشتن هم همینطور است،  قلم در دست گرفتن و کلمات را نوشتن کافی نیست. برای شعر یا داستان نوشتن،  علاوه بر ذوق و قریحه، به آموزش و کسب مهارت نیاز است. تلاش کنید و به تلاشتان ادامه بدهید. زیبایی هنر در این است که  تمام شدنی نیست و خوشبختانه هیچکس جای دیگری را تنگ نمی‌کند.

انتهای پیام/

برچسب ها: شعر و ادب

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: