یکتاپرس؛اینجا هیئت کودکان اوتیسمی تهران است. اینجا، در هیئت روضه گرهگشا، _زیر سایه خیریهای به همین نام "گرهگشا" که از سال ۹۸ جوانه زده_، همهچیز بوی سادگی و صداقت میدهد. از سال ۹۹، وقتی هیئت در این خیریه پا گرفت، بیصدا و بیهیاهو، مداحان نامآشنا آمدند و در این جمع کوچک، اشک ریختند.
نوید براتی، مدیر هئیت با همان لحن که انگار از دل بچه های اوتیسم برخاسته، میگوید: «اولین هیئت سندروم داونی کشور را ساختیم. نه برای نام، که برای آن نگاههای معصوم. برای بچههایی که شاید کلمه حسین (ع) را کامل نگویند، اما عشقشان به او از هر کلامی کاملتر است.»
اینجا، پنجشنبهها، روز دیگری است. کودکان، با شوق هفتهای که در انتظارش بودند، میآیند. خانوادهها، که گاه بار سنگین روزگار شانههایشان را خم کرده، در این گوشه از شهر آرام میگیرند. براتی مدیر هیئت میگوید: «مادران میگویند بچهها عوض شدهاند. حالشان بهتر است، اخلاقشان نرمتر. انگار این هیئت، دارویی است برای روحشان.» و مگر جز این است؟ وقتی کودکی که دنیا به او سخت گرفته، در سایه پرچم حسین (ع) لبخند میزند، انگار زمین و آسمان به هم گره میخورند.
گرهگشا، فقط هیئت نیست؛ علاوه بر بیماران اوتیسمی خانهای است برای یتیمان، برای مادرانی که گاه نمیتوانند همراه فرزندانشان باشند، برای دخترکانی که بیماری، راهشان را سخت کرده. اینجا، بستههای معیشتی، لباس عید، لوازمالتحریر، و هر آنچه کودکی را خوشحال کند، با دستهای مهربان خیرین به دستشان میرسد. براتی میگوید: «هر که برای این بچهها گلی بزند، به سر خودش زده. هر که دستی بگیرد، دست خودش را گرفته.»
و حالا، این هیئت، که انگار پل میان زمین و آسمان است، در منطقه خزانه تهران خانه امید خیلی هاست. براتی دعوت میکند: «بیایید، یک بار از نزدیک ببینید. این بچهها، این عشق، این حال را با هیچ کلامی نمیشود گفت.»
انگار در این گوشه از شهر، جایی که کودکان سندروم داون با قلبهایشان عزاداری میکنند، زندگی معنایی دیگر پیدا کرده است.
انتهای پیام/