یادی از کامران کاتوزیان بعد از یک ماه درگذشت | یکتاپرس
خانه هنرمندان ایران برگزار می کند:
یادبود کامران کاتوزیان به همت انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، آموزشگاه آزاد هنرهای تجسمی ویژه و خانه هنرمندان که روز 25 اسفند 1403 از دنیا رفت
کد خبر: ۱۷۷۸۴۵
۱۴:۴۳ - ۲۲ فروردين ۱۴۰۴

یادی از کامران کاتوزیان

به گزارش گروه فرهنگ و هنر یکتا از خانه هنرمندان ایران، آیین یادبود کامران کاتوزیان از ساعت 17 تا 19 یکشنبه 24 فروردین 1404 در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار خواهد شد.

این مراسم به همت انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، آموزشگاه آزاد هنرهای تجسمی ویژه و خانه هنرمندان ایران انجام خواهد گرفت.

زنده یاد کاتوزیان که در کارنامه هنری خود:

برنده چهارمین بی ینال تهران (1343)

شرکت در بی ینال پاریس (1344)

شرکت در بی ینال ونیز (1345)

شرکت در جشنوارة بین المللی هنر- واشنگتن (1356)

برگزاری پنج نمایشگاه انفرادی

مؤسس گالری صبا (1343)، شرکت تبلیغاتی آوانگارد (1350) و شرکت تبلیغاتی کارپی (1365)

تدریس گرافیک در دانشکده هنرهای تزئینی (1346- 1348) و دانشگاه آزاد (1369- 1371)

تاسیس گالری صبا

شرکت تبلیغاتی آوانگارد

را ثبت کرده درباره خود گفته بود: چرخش دیدگاه من به طرف نقاشی [مدرن] در سال 1962 اتفاق افتاد؛ یعنی زمانی که من ویلیام ‌هانت را- که فکر می‌کنم یکی از بهترین نقاشان معاصر امریکا است- ملاقات کردم. او به عنوان یک معلم، فلسفة واقعی هنر را به من آموخت و سبب پختگی تفکر من دربارة هنر شد. از نقاشان مورد علاقه‌ام در زمان تحصیل، بیش از همه کلاین (نقاش امریکایی/ 1910- 1962)، که هنوز هم با من است، بود. او که عمری چندان طولانی نداشت، دورة کوتاهی درخشید. نقاشی‌هایش به قدری قرص و مسلط بود که آدم مقابل کار له می‌شد. در دوره ای ماجراجویی جکسن پالک(نقاش امریکایی/ 1912- 1956) من را مسحور خودش کرد. همچنین نقاشان دیگری مثل مارک روتکو (نقاش 1903- 1970) و مارک توبی (نقاش امریکایی/1890- 1976) که کارهای خیلی درخشانی داشتند.

در نیویورک آن سال‌ها، وقتی به گالری‌ها سر می‌زدی، آثاری را می‌دیدی، بسیار قرص و بی‌نظیر، و از نقاشانی که اصلاً معروف نبودند. بعد از آن دیگر کارهایی به آن محکمی‌ و درخشندگی ندیدم. بدی نقاشی آبستره این است که خیلی سریع، اول صدها، و بعد هزاران نفر به آن پیوستند و چون چشم مخاطب به این نوع کارها عادت نداشت، بنابراین، در تشخیص هم دچار اشکال می‌شدند. شارلاتانیسم خیلی سریع در این سبک رخنه کرد، در حالیکه کمتر آدم خُبره ای قادر به تشخیص درستی و نادرستی و اصالت آن بود.

به طورکلی من یک نقاش آبستره کار هستم. اگر در مقطعی پاپ را تجربه کردم مربوط به دوره ماجراجویی و تجربه بود؛ دوره ای شیرین که چندان هم دور از نقاشی‌های آبستره نبود. و وقتی که مجدداً به آبستره برگشتم، طبعاً کارهایم پخته تر شده، و فرمالیسم و ترس و واهمه ای (معمولاً فرمالیسم نتیجة ترس و واهمه است) که قبلاً بود، به تدریج ول شد. حالا آزادی کامل را در هنگام کار احساس می‌کنم و همة آن مسائلی را که قبلاً از نظر تکنیکی باید رعایت می‌کردم تا کار درست از آب درآید، دیگر ناخودآگاه اتفاق می‌افتد. قبلاً باید حواسم کاملاً جمع می‌بود تا کار خوب پیش برود، همة زور تابلو یک طرف نیاید، رابطة رنگ‌ها ، فرم‌ها و نورها با یکدیگر درست باشد، ولی الآن آن دقت خودبه خود هست و در کار شکل می‌گیرد. هر کاری که می‌کنم، دیگر به نظرم درست می‌آید و تا جایی آن را ادامه می‌دهم که کار تمام شود.

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: