تمامی روزها یک روزند | یکتاپرس
اختصاصی یکتاپرس/ نگاهی به شعری ار استاد شمس لنگرودی: مریم گمار
یاکوبسن می گوید: سویه دگرگون کننده شعر همان آشنازدایی است
کد خبر: ۱۷۴۸۵۰
۱۰:۳۹ - ۰۳ دی ۱۴۰۳

تمامی روزها یک روزند

گروه فرهنگ و هنر یکتاپرس؛ نگاهی به یک شعر از شمس لنگرودی/ مریم گمار
 
 
(تمامی روز ها یک روزند
تکه‌تکه
میان شبی بی پایان )
شمس لنگرودی
 
 
( تمامی روزها یک روزند )
شعر با همین یک سطر شروع می شود. یا بهتربگویم با همین یک جمله. جمله ای متشکل از چهار کلمه که  معنایی بزرگ و تاویل های سور رئالی را در خود گنجانده است. روایتی استوار بر یک محور که بیانگر انسجام و استحکام  شعر است. چنانکه به سطرهای دوم و سوم هم که می رسیم با چینش کلمات و مفاهیمی روبرو می شویم که تفکیک آن ها غیر ممکن می نماید ، چرا که  سطر دوم وسوم از سطر اول جدا ناپذیرند و همگی یک روایت محسوب می شوند
در قسمت دوم وسطر دوم وسوم شاعر می گوید
تکه تکه
میان شبی بی پایان‌
در اصل به این صورت بوده
(میان‌شبی بی پایان تکه تکه اند)
 
اگر از خود بپرسیم چه چیزی میان شب بی پایان تکه تکه اند باید بگوییم( روز) که با ایجاز و مجاز حذف شده پس این قسمت وابسته به سطر بالاست
و روز که حذف شده
در میان شب تکه تکه شده
  که بعد با حذف( اند)  از آخر
تکه تکه و ایجاز رعایت شده وشده؛
(تکه تکه
میان شبی بی پایان)
و از لحاظ معنی یک محور و هسته رو  داره
 
فرم روایی ساده دارد
 
وسه سطر است به این صورت؛
تمامی روز ها یک روزند
تکه‌تکه
میان شبی بی پایان
 
درسطر دوم (تکه تکه) جابجایی ارکان هستش در اصل  این قسمت سطر سوم بوده  جابجایی ارکان انجام شده آمده سطردوم ،
 
در واقع به این‌شکل بوده
(میان شبی بی پایان
تکه تکه اند)
 
ایجاز انجام شده( اند) حذف شده
و(تکه تکه) به سطر دوم رفته
وشده...
 
(تمامی روز ها یک روزند
تکه‌تکه
میان شبی بی پایان)
 
 
دقیقا تعلیق انجام شده تعلیق یعنی مخاطب را در انتظار  آخر شعر خود بگذاری و او را دنبال شعر بکشانی تا اخرین سطر یعنی انقدر مخاطب را جذب شعر خود کنی که او ناخوادگاه تا اخرین سطر آن‌را بخواند. وقتی شاعر می گوید:
تمامی روز ها یک روزند
تکه تکه
هنوز شعر و سطر دوم‌ ناتمام است و شاعر، مخاطب را  به سطر سوم می کشاند تا بییند چه چیزی  تکه تکه شده و در واقع سطر آخر، اصلی ترین قسمت شعر می باشد که مخاطب منتظر آن می ماند وبه آن تعلیق می گویند.
 
یاکوبسن می گوید: سویه دگرگون کننده شعر همان آشنازدایی است
و آشنازدایی در این‌شعر به وضوح نمایان است چرا  که  همین که روز ها رو تکه تکه کرده یعنی آشنازدایی انجام شده چرا که ( در زبان عامیانه ومعمولی یک روز هرگز داخل شب تکه تکه نمی شود ) و شاعر آن را به سمت سورئال کشانده و آشنازدایی و کشف انجام‌ داده هرچند از کلمات عینی مانند شب و روز  استفاده کرده اما از آن کار کرد ذهنی کشیده  واین یعنی شاعر خلاقیت خوبی داشته وشاعرانگی شاعر را می رساند
 
در  فضای شعری او  غم و ناامیدی حکم فرماست ،او روزها را تکه تکه داخل شب قرار داده  یعنی روز و شب او یکی شده وتمام زندگی او شب است ِ آن هم شبی  بی پایان و این یعنی راوی در اوج ناامید ی و غم،زندگی را یکنواخت غرق در سیاهی می داند.
 
خوب می دانیم نماد ها از فرهنگ هر سرزمین گرفته می شود  و به استحکام شعر کمک می کند در این شعر  (روز نماد روشنایی)و(شب نماد تاریکی) است اینجا با آوردن‌ این کلید واژه ها ارجاع برون متنی انجام شده شاعر با نشانه های عینی مانند روز و شب ارجاع برون متنی را انجام داده و به تبع آن ارجاع درون متنی  هم به خاطر ارتباط این دو و معنای درونی شعر انجام می شود وهم تضاد در نشانه های (روز  و شب)دیده می شود
 
همچنین راوی با آوردن نشانه های عینی و زبانی رئالیسم مانند روز و شب همزاد پنداری  با مخاطب را  انجام داده که باعث می شود ارتباط خوبی با  مخاطب برقرار کند.
 
در واقع شعری تاویل پذیر و دارای ایهام و نماد است و برخلاف نشانه های عینی تاویل پذیر است و سورئال و معنای دیگر در پس خود دارد.
 
آرایه ها؛ ایجاز، تعلیق، تکرار و جابجایی، ایهام، نماد، مراعات نظیر بین شب و روز انحام شده، (نشانه های روز  و شب )تضاد داشته و همچنین جابجایی ارکان دارد و با بازی زبانی و تکرار موسیقی هم‌ ایجاد شده که باعث زیبایی شناسی می شود.
 
انتهای پیام/
 

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: