رسالتی که خداوند به دوشم گذاشته را درست انجام میدهم ( بخش دوم)

اختصاصی یکتاپرس؛ رسالتی که خداوند به دوشم گذاشته را درست انجام میدهم ( بخش دوم)

گفتگو: با دکتر علی محسنیان توسط پرستو فولادی نژاد (نویسنده، شاعر و خبرنگار)

شما بنا بر شرایط بیمارتون گاهی مجبور به تجویز دارو هستید.داروهایی که بر مغز اثر می گذارد تا آرامبخش باشد.این داروهای وابستگی ایجاد نمی کند و خطرناک نیست؟

هر داروی شیمیایی که وارد بدن شود به راحتی می تواند وابستگی ایجاد کند. مثل آنتی بیوتیک اگر شما یک داروی مسکن را هم زیاد از حد استفاده کنید براتون وابستگی ایجاد می کند اما اگر تحت نظارت باشد و داروی هایی را که زیر نظر پزشک تان به شما داده می شود درست مصرف کنید و خودسرانه چیزی نخورید، نه وابستگی ندارد.

کسی که برای اولين بار به افسردگی دچار می شود یک دوره شش ماهه درمان و دارو را سپری می کند و روانپزشک در تمام آن مدت حواسش به بیمار و مراجعه کننده اش هست و با نظارت پزشک شروع استفاده از دارو و قطع آن انجام و یا داروها کم یا زیاد می شود. گاهی اوقات داروها جایگزین می شود تا اثربخشی بیشتری داشته باشد. هیچ دارویی هیچوقت وابستگی ایجاد نمی کند اگر درست و بی حد استفاده نشود.

به دور از تمام ملاحظات اجتماعی اگر قرار باشد نصیحتی به تمام کسانی که گوشه دلشان یک غم نهفته دارند چیست؟

اینکه زندگی را جدی نگیرید. زندگی و دنیا راه خودش را می رود و ما هم به دنبال زندگی. زندگی و دنیا برای هیچکدام از ما صبر نمی کند و ما برای دنیا هیچ ارزشی نداریم. دنیا کار خودش را می کند و همه موجودات به دنبال زندگی می روند. با آدم هایی که دوست شان دارید حرف بزنید. حتی وقتی ناراحت هستید یاخوشحال و یا وقتی دلخورید و نمی توایند ببخشید. وقتی غصه امان تان را بریده، وقتی راه چاره ای نیست، آدمیزاد اگر حرف نزند باید تنهایی بار دردهایش را به دوش بکشد .با هم دیگر حرف بزنید، حرف و حرف. حرف زدن انسان را سبک می کند و حال خوب دارد اما با کسی حرف بزنید و درد دل کنید که مطمئن باشید رازدار است و محرم اسرار . گاهی گوش شنوا هست اما قلب امن نه.

موضوعی که این روزها خیلی شایع شده و خیلی زیاد بین مردم مخصوصًا جوانان دیده می شود حالات اضطرابی یا به اصطالح پنیک اتک هست.درباره ی این موضوع هم می گویید؟

پنیک اتک شایع ترین اختالل اضطرابی در دنیاست که بهش (DISODER PANIC ) هم می گویند یعنی اختلال پنیک که خیلی سریع هم به درمان جواب می دهد اما عود کننده است و نیاز به درمان قطعی دارد. پنیک ناشی از عدم تعادل بین سیستم سمپاتیک و پاراسمپاتیک مغز است و خیلی اوقات به مکانیزم های ناخودآگاه ارتباط دارد و یک استعداد ژنتیکی باید درباره ی پنیک وجود داشته باشد.

پنیک یک حمله است.یک حمله اضطرابی که شبیه حتمًا به مرگ قریب الوقوع است ولی هیچکس تا به حال از حمله پنیک نمرده و جانش رو از دست نداده و در واقع حمله های پنیک هیچ ربطی به بیماری های قلبی و عروقی ندارد. پنیک یک حمله عصبی است که از مغز منشأ می گیرد و به خاطر عدم تعادل سیستم اتونومیک بدن است و نگران کننده نیست و گذراست. هيچوقت نگران حمله های پنیک نباشید چون میاد و میره و به هیچ عنوان کشنده نیست.

نظرتان درباره ی آلزایمر که این روزها خیلی زیاد شده حتی در بین افراد کم سن و سال چیست؟

ما در علم روانشناسی و خاص تر در روانپزشکی اصطلاحی داریم به نام زوال عقل یا دمانس (DEMENTIA) که آلزایمر یک نوع از زوال عقل است.این اتفاق بعد از شیوع ویروس و بیماری کرونا به وجود آمد و در بین افراد کم سن و سال. حالا این اتفاق یا بعد از زدن واکسن هایی که بوده به وجود آمده یا بعد از مبتلا شدن به ویروس کرونا. البته آلزایمر یا همون زوال عقل یک بیماری ارثی است که این روزها خیلی زیاد شده بین افرادی که زیر ۶۵ سال هستند.خیلی اتفاقات می تواند باعث زوال عقل شود. مثل مصرف الکل،دیابت،فشار خون بالا، مصرف مواد محرک و مخدر، بی تحرکی، نداشتن مطالعه کافی. افسردگی، اضطراب و استرس هایی که درمان نشدند.

ضربه های شدید و متعدد به سر که منجر به بیهوشی شود یا ضربه های متعدد به سر. یک سری از غذاهای فرآوری شده ،رادیکال آزاد و آلودگی هوا در ابتلا به آلزایمر دخیل هستند و راه پیشگیری و درمان ورزش منظم، دوری از مواد مخدر و دخانیات. زندگی سالم. خوراکی های سالم و داشتن روحیه خوب و امید و عبادت.

درباره ی اختلال پیش فعالی در بین کودکان هم می گویید؟

اختلال پیش فعالی در حال حاضر دارد روی لبه تیغ راه می رود و کاریش هم نمی شود کرد. این هم به خاطر َسبک زندگی مردم است. چون این پیش فعالی کودکان خیلی بیش از حد تشخیص داده می شود. در قدیم بچه ها در کوچه بازی می کردند و خانه ها حیاط بزرگ داشتند و بچه ها به راحتی انرژی خودشان را تخلیه می کردند. یک بچه کوچک به میزان زیادی انرژی دارد که همیشه در تلاش است هرجوری می تواند آن انرژی را با بازی کردن ،شادی کردن،تحرک زیاد تخلیه کرد ولی با توجه به افزایش شهرنشینی،مسائل اقتصادی و کوچ به سمت آپارتمان نشینی و خانه های کوچک تر و کم شدن تحمل والدین و اینکه به خاطر نداشتن امنیت بچه ها نمی توانند به راحتی در کوچه بازی کنند و مدام موبایل و گوشی در دست شان هست و این تخلیه انرژی به سختی صورت می گیرد.

وقتی در یک جای کوچک بچه پرانرژی و پر تحرکی رو می بینید بهش ADHD می گوییم. ولی خب اختلال پیش فعالی به طور کلی به خاطر شرایط استرسی محیطی در مادر در دوران بارداری و آلاینده های محیطی و مواد غذایی که افزودنی دارد خیلی بیشتر شده است .بچه ها باید زندگی کنند و بچگی را با همه زیبایی و لطافت و خاطرات قشنگی که دارد بچگی کنند.چیزی که هرگز و هرگز جایگزینی ندارد.

این پیش فعالی بین بزرگترها مخصوصا بچه های مدرسه ای و دانشجویان هم می تواند پیش بیاد؟

بله در علم روانپزشکی اصطلاحی به نام اختلال پیش فعالی و اختلال توجه و تمرکز در بالغین داریم که (ADHD ADULT ) می گویم که خیلی وقت ها در دوران بزرگسالی و در بالای هجده سالگی تشخیص داده می شود و علامت های متفاوتی دارد.مثل اینکه احساس می کنید از زندگی عقب افتاده وتمرکز کافی ندارید. ممکن است بعضی چیزها را فراموش کنید .زندگی تان بی نظم شده و سر وقت کارهای خود را انجام نمی دهید. دیر به خواب می روید و در طول روز خواب آلودگی دارید و زندگی برای شما بی نظم شده و آشفته به نظر می رسید.

برای این معضل راه حلی وجود دارد؟

بله درمان های زیادی برایش وجود دارد. ابتدا باید سبک زندگی تان را درست و منظم کنید. ورزش کنید. خواب کافی داشته باشید و غذای سالم و تازه بخورید.از مکمل های امگا 3 و زعفران استفاده کنید. این ها درمان های خوبی است اما گاهی بنا بر شرایط، درمان دارویی و نوروفيدبک برای رفع این مشکل نیاز است.

چرا صحبت با کودکان، هوش کلامی آن ها را افزایش می دهد؟

برخی از کودکان بیش از آنکه به مدرسه بروند دامنه لغات شان بالاست و به خوبی صحبت می کنند. از طرف دیگر مهارت هایی کلامی در برخی دیگر بسیار محدود است و این امر می تواند مشکل اساسی برای آن ها باشد زیرا معمولا یک معلم از مهارت های گفتاری کودکان به هوش و استعداد آن ها پی می برد. بدین ترتیب اگر کودکی چنین مهارتی را نداشته باشد چه درست چه غلط، کند ذهن محسوب می شود. با رعایت دو نکته ای که می گویم می توان محیطی را فراهم کرد که مهارت های گفتاری کودک در آن به خوبی تقویت شود. اول در دوران جنینی صداهایی را که برای جنین مفید است به گوش او برسانید، مثًال آواز بخوانید ، چیزی را زمزمه کنید و یا موسیقی گوش کنید.

اگر پدر هستید کنار همسر خود بنشینید و با او و فرزندتان مستقیم صحبت کنید. دوم اینکه بعد از به دنیا آمدن فرزندتان در تمامی حالات صحبت کردن، آواز خواندن و گوش دادن به موسیقی را ادامه دهید. در طول روز همین طور که در کنار کودک نوپای خود راه می روید با لغاتی ساده ولی (نه به زبان کودکانه) به او بگویید که مشغول انجام چه کاری هستید،تلفظ درست لغاتی که او به کار می برد را آنقدر تکرار کنید تا خودش آن ها را اصلاح کند. مثال هنگام استفاده ازجارو برقی برایش توضیح دهید که این دستگاه برای چیست و چه کاری انجام می دهد و حتی موتور آن باعث ایجاد مکش و تمیز کردن می شود. بدین شکل هوش و قدرت کلامی کودک به طرز شگفت انگیزی رشد می کند.

شما درباره ی تن آرامی و مدیتشین هم صحبت کردید.مدیتشین باعث چه اتفاقی در روند و بهبود افسردگی دارد؟
مدیتیشن سبب ترشح اندروفین از غده هیپوفیز می شود. اندروفین ها به ما احساس خوب بودن می دهد هم از نظر احساسی و هم از نظر جسمی. مدیتشین همچنین فعالیت ناحیه ای از مغز را افزایش می دهد که با احساسات و تجربیات مثبت همراه است. برخی از مطالعات نشان می دهد که مدیتیشن به مبارزه با افسردگی و اضطراب کمک می کند و همچنین مدیتیشن و تن آرامی منظم ممکن است تحمل درد را بهبود بخشد. شما می توانید در هر زمان از شبانه روز تن آرامی را انجام دهید. اما طبق تحقیقات نشان می دهد که زمان ایده آل برای مدیتیشن اول صبح است. مزایای این کار زمانی افزایش پیدا می کند که ذهن قبل از شروع استرس های روز آزاد و شفاف باشد. یکی از بزرگترین اشتباهات در مورد مدیتیشن این است که زمان زیادی طول می کشد. می توان با زمان اندک هم تن آرامی یا همان مدیتیشن را انجام داد حتی اگر زمان آن پنج دقیقه باشد.

برای انجام و شروع مدیتیشن چه کارهایی باید انجام داد؟

برای انجام آن اول جایی آرام و لباسی مناسب و راحت لازم است که بتواتید هر روز صبح پنج دقیقه در آرامش این را انجام دهید. درجه حرارت اتاق باید مناسب باشد.تلویزیون و گوشی را بیصدا کنید. قبل از انجام مدیتیشن مسواک بزنید.فضایی آرام را به این کار اختصاص دهید.کافیست آن مکان امن و آرام باشد. تکنیکی را پیدا کنید که برای شما مناسب است. روش های زیادی برای مدیتیشن وجود دارد.

حتی اپلیکیشن های مختلف که می توانید از آن ها کمک بگیرید. برخی با تمرکز بر تنفس خود تن آرامی انجام می دهند. برخی مانتراها را تکرار می کنند و بعضی با یوگا. این کار با تمرین و تکرار درست اثرگذار است.احتمالا به آسانی نخواهید توانست درست مدیتیشن کنید و این اشکالی ندارد. سعی کنید با تمرین زیاد به نتیجه مطلوب برسید و یک مدیتیشن خوب داشته باشید.

درباره ی افسردگی پنهان نظرتون چیست؟

افسردگی پنهان یک مشکل و بیماری شایعی است این روزها خیلی هم زیاد شده و در مورد اشخاصی است که خودشان هنوز به این باور نرسیدند که به افسردگی مبتلا شدند و معتقد به این موضوع نیستند ولی علائمی دارند که این موضوع را مشهود می کند.علائمی مثل اختلال عملکرد در محیط کاری و بین فردی و این که مثل سابق نمی توانند فعالیت کنند و رفتار و توانایی سابق را ندارند. اصولا مثل قبل خوشحال نیستند و چیزهایی که قبلا برایشان لذت بخش بوده دیگر اینجوری نیست و کاری نمی توانند انجام بدهند. گاهی هم با همان حال در در بین مردم هستند. کار و فعالیت می کنند حتی می توانند آدم های موفقی باشند اما افسردگی پنهان هم دارند که نیازمند درمان اساسی هستند.

 چه عواملی باعث اضطراب می شود؟

یک سری عوامل برمی گردد به مسائل اجتماعی و می تواند همه چیز را درگیر کند؛ مثل تنها شدن انسان ها، پرسه زدن در فضای مجازی که مهم ترینش اینستاگرام هست که همه را درگیر خودش کرده و مدام در پی اخبار فیک، شایعه و دروغ به مردم است و این درگیری و ُمدام پرسه زدن در فضای مجازی باعث اضطراب می شود. یکی دیگه از عواملی که باعث اضطراب می شود عوامل اقتصادی است که در حال حاضر بخش مهمی از جامعه درگیر همین مشکل اقتصادی هستند و بعد هم بی تحرکی. بی خوابی یا شاید پرخوابی افراطی داشته باشد.

چطوری می شود این استرس افسردگی و اضطراب را مدیریت کرد؟

برای کنترل استرس یکی از چیزهایی که به شدت موثر هست و خیلی اهمیت دارد این است که باید بخواهیم  خودمان به خودمان کمک کنیم. بعد ورزش منظم هم برای کنترل و مدیریت استرس تاثیر مطلوبی دارد حتی یک پیاده روی ساده هم می تواند شدت استرس حاکم بر بدن را کم می کند. تکنیک هایی مثل ریلکسیشن و تمرین و آموزش آرام سازی بدن ویا همان ذهن آگاهی.افزایش اعتقادات مذهبی به طور دقیق منظورم این است که اگر هر شخصی به خدا،مذهب و چیزی که در سرشت و سرنوشت خودش دارد مقید و معتقد باشد قطعًا اضطراب کمتری را تحمل خواهد کرد.

مسئله بعدی رفت و آمد با کسانی است که دوست شان دارند. از فامیل بگیر تا یک دوست خوب که می تواند برای ساعتی تأثیر خوب روی آن ها بگذارند.  فرار نکردن از احساساتی که چه خوب باشد چه بد نیز اهمیت دارد

دکتر درباره ی آپنه خواب هم می گویید؟

بله آپنه خواب مشکلی است که خیلی دیر بهش رسیدگی و تشخیص داده می شود. بیشتر مردان میان سال قد بلند سفید پوست درگیر این معضل می شوند و کمی هم می توانند افزایش وزن داشته باشند که خُرّوپف می کنند و در پنج ثانیه دچار آپنه خواب می شوند که اون پنج ثانیه به شدت خطرناک است.

چون در اون پنج ثانیه نفس قطع می شود و به اصطلاح عضلات شل شده و حلق و حنجره می ریزد و به راحتی می تواند کشنده باشد. چون ما انسان ها در حالت بیداری اگر نفس خود را حتی به مدت دو دقیقه هم حبس کنیم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و شاید به راحتی هم این کار را انجام بدهیم ولی در خواب به خاطر فعال شدن مکانیزم هایی در ساقه مغز وجود دارد پنج ثانیه وقفه تنفسی می تواندبه شدت عوارض خطرناکی داشته باشد 

چطور می شود در برابر افسردگی که این روزها خیلی ها را درگیر کرده تسلیم نشد؟

اصطلاحی است به نام (TAILK LEST) یعنی بیا حرف بزنیم. از افسردگی نباید فرار کرد.اصولا از هیچ چیزی نباید فرار کرد. انسان زاده شده تا از پس مشکلاتش بر بیاد و براشون بجنگد. وقتی درباره ی مشکلات حرف بزنیم. تقریبا احساس سبکی و آرامش زیاد می شود. اصولا درباره ی افسردگی نباید ترسید و مطمئن بود که این هم مثل هر بیماری دیگه ای قابل حل شدن است. حرف زدن حلال تمام مشکلات است. خیلی وقت ها حرف نزدن و تخلیه نکردن افکار موجب گسترش رنج ها می شود.

نظرتون درباره ی تکنیک صندلی خالی چیست؟

گاهی اوقات در زندگی اتفاقات ناگواری می افتد که باعث می شود احساسات شدیدی مانند خشم، ترس، اضطراب، غم و ناباوری را تجربه کنیم. تجربه کردن این احساسات کاملا طبیعی هستند. اگر این احساسات را سرکوب کنیم یا نتوانیم به نحوی آن ها را تخلیه کنیم،بار سنگینی از احساسات منفی درون ما ذخیره می شود در آن صورت ما به انباری از احساسات منفی تبدیل خواهیم شد که سلامتی روح و روانمان را تحت تدثیر قرار می دهد.

احساسات سرکوب شده،می توانند به سادگی با تغییر تون سمپاتیک و پاراسمپاتیک به بیماری قلبی و عروقی تبدیل شود.اگر این احساسات به صورت مدام در بدن سرکوب شوند و نادیده گرفته شوند حتی این قدرت را پیدا می کنند که به توده های خوش خیم و بدخیم تبدیل شوند.

برای مهار این احساسات باید به سراغ تکنیک صندلی خالی رفت؟

بله،درواقع تکنیک صندلی خالی نوعی تکنیک ابراز احساسات به صورت کنترل شده و بی خطر است. این تکنیک بر پایه ابزار بدون خطر و کنترل شده احساسات عمل می کند.اگر نمی توانید برای جلسات روان درمانی مراجعه کنید در این روش می توانید در اتاقی خلوت و تنها بنشینید و رو به روی خودتان یک صندلی خالی قرار دهید و فرض کنید که روی آن سوژه ی شما نشسته است. مثال کسی که از دست او عصبانی هستید یا عزیزی را از دست داده اید. حالا باید شروع کنید با صندلی خالی صحبت کنید.

شاید کمی عجیب به نظر برسد اما وقتی با صندلی خالی حرف می زنید و فرض را به این می گذارید که این صندلی همان کسی نشسته است که باید احساسات سرکوب شده شما را بشنود به طرز عجیبی خالی می شوید. حتما تجربه کنیدحس و حال خوبی دارد.

درمان افسردگی بدون دارو هم امکان دارد؟

بله اما در موارد خفیف و متوسط افسردگی روان درمانی موثر خواهد بود ولی در موارد شدید یک روشی را بایداستفاده کرد که تغییرات شیمیایی مغز را دوباره جایگزین کند حالا یا با دارودرمانی و چه با تغییر شیوه و سبک زندگی و در موارد شدیدتر یا با تحریک مغناطیسی مغز که اون هم روش های خاص خودش را دارد. ولی در هر صورت چه با دارو چه با رواندرمانی افسردگی خوب می شود.

 دکتر، جلو نشخوار فکری را چطور می شود گرفت؟

یکی از راه هایی که می شود جلو این نشخوار فکری را گرفت اینکه بنویسم. نوشتن همه ی احساسات منفی را تخلیه می کند. حتی درباره ی افکار مثبت وقتی می گویند بنویسید تا اتفاق بیافتد. درباره نشخوار فکری هم ماجرا به همین شکل می تواند باشد. انسان تنها موجودی است که می تواند درباره ی فکرهای که دارد باز هم فکر کند. وقتی ما افکارمون را به چالش بکشیم به راحتی می شود اون نشخوار فکری را از بین برد.

البته می شود از روان درمانگر هم کمک گرفت اما هیچ چیزی بهتر از نوشتن نیست. اتفاقات خوب و مثبت را بنویسد تا اتفاق بیافتد. نوشتن و تخلیه احساسات حتی خشم جلوی اون نشخوارهای فکر را می گیرد.

جرأت نه گفتن و قاطعیت رو چطور باید یاد گرفت؟

 همیشه قاطعیت به این معنی نیست که بی ادب باشیم یا فقط به خودمان فکر کنیم. وقتی قاطعانه رفتار می کنیم، بدون این که تحت تأثیر هیچ شخص یا موقعیتی قرار بگیریم، به احساسات و عقاید خودمان احترام می گذاریم. در مورد بسیاری از افراد اتفاق می افتد که وقتی برای خرید می روند یک یا دو دوست خود را همراه خود می برند و پس از امتحان لباس هایی که انتخاب کرده اند و از آنها خوششان آمده از دوستان خود نظرخواهی می کنند که ظاهرشان چگونه شده است.وقتی چیزهای که دوست دارید را انتخاب کرده اید، فقط شما می توانید بگویید خوب است یا نه،اگر آنها بگویند خوب نیست پشیمان می شوید و این یعنی شما چیزهایی را خریداری می کنید که دوست ندارید اما دوستان شما دوست دارند. تربیت خود برای قاطع بودن به شما کمک می کند تا با احترام و باورمندی زندگی کنید و تصمیمات مهمی را در زندگی خود بگیرید بدون این که تحت تأثیر هیچکس قرار نگیرید.

دکتر تلخ ترین جمله ای که از بیماراتون شنیدین که ذهنتون رو درگیر کرده چی بوده؟

اینکه من هیچ وقت خوب نمی شوم و دیگر نمی خوام زندگی کنم. وقتی بهش فکر می کنم که چرا باید یک جوان باید به این حد از ناامیدی برسد عمیقًا  ناراحت می شوم. انسان به دنیا آمده تا زندگی کند و از زندگی با تمام کاستی هایش لذت ببرد اما این حس سرخوردگی ناامیدی های مطلق که به خودکشی منجر می شود و هزار اتفاق تلخ دیگرکه همیشه هم برای من سوال بوده و هم ذهنم را درگیر می کند.

به کسی که سلامت روانش درگیر هست چه چیزهایی را نباید گفت و بعکس چه چیزهایی رو باید گفت؟

نباید روی بیمار انگ گذاشت و برچسب زد که تو دیوانه یا افسرده ای و برو داروهات را بخور. به ِجد می گویم تمام آدم ها می توانند به افسردگی دچار شوند و این اجتناب ناپذیر هست. اما وقتی کسی سلامت روانش درگیر هست کارهایی مثل امید دادن، حرف زدن و هزار راهکار دیگه وجود دارد. چون اختلال سلامت روان برای هرکسی می تواند اتفاق بیافتد اما قابل حل است. از افسردگی فرار نکنید. ترسناک نیست.

در روانشناسی و دقیق تر در روانپزشکی چیزی به عنوان افسردگی پنهان هم داریم؟

بله امابه صورت علمی چیزی به عنوان افسردگی پنهان نداریم. ولی در تحقیقاتی تازه که انجام شده افسردگی خفیف را افسردگی پنهان می گوییم که خب این هم برای خودش راهکار خاص خودش را دارد.

گاهی که غم به سراغ مان می آید تلاش می کنیم که آن غم را نادیده بگیریم.این تلاش تا کجا باید پیش برود؟

بهتره که غم را بپذیریم و بفهمیم. از غم نباید فرار کرد. وقتی غمی به سراغمون میاد حتما یک فکری پشت به تنهایی که نمی شود این سرش هست. اگر غم را بفهمیم و سعی کنیم که حلش کنیم مشکلات هم حل می شود. قطعًا این اتفاق می افتد. اگر از غم فرار کنیم این غم میاد و گریبان کار را کرد با کمک یک تراپیست قابل اعتماد حتمًا آدم را می گیرد و نتیجه اش می شود افسردگی و افسردگی شروع هزار و یک ماجراست. از غم فرار نکنید.حرف به یک تراپیست بزنید کمک بگیرید.کتاب بخوانید و مطمئن باشید که قدرت دارید همه چیز را حل کنید و حتمًا مراجعه کنید.

چرا وقتی کسی دچار افسردگی می شود بیش از حد می خوابد یا بیش از حد می خورد یا حتی دچار بیخوابی و بی اشتهایی مفرط می شود؟

دقیقا افسردگی به همین شکل است. به خاطراختلال درمتابولیسم سروتونین مغزکه در بعضی از افراد بیخوابی زیاد می آورد و برای بعضی ها پر خوابی های زیاد طوری که شخص اصلا دوست ندارد رختخواب را رها کند. حتی برای بعضی ها که پرخوری های عصبی دارند و عده ای که هیچ میلی به هیچ ماده غذایی ندارند که این اختلال هم با دارودرمانی و گاهی رواندرمانی قابل حل است و نگرانی ندارد. فقط کافی است به این باور برسیم که افسردگی مثل تمام بیماری ها درمان و حل می شود.

درمان غیر دارویی به اندازه درمان دارویی می تواند موثر باشد؟

بله اما فقط در موارد خفیف و متوسط افسردگی رواندرمانی موثر خواهد بود ولی در موارد شدید یک روشی را باید استفاده کرد که تغییرات شیمیایی مغز را دوباره جایگزین کرد حالا یا با دارودرمانی یا با تحریک مغناطیسی مغز که اون هم روش های خاص خودش را دارد.

حالا درمان غیر دارویی چه چیزهایی است؟

روان درمانی،درمان تحریک مغناطیسی مغز. درمان الکتریکی مغز مثل و درمان شوک الکتریکی مغز که من در مطب خودم از این روش ها استفاده می کنم که خدا رو شکر تا به امروز موفق بوده و هیچ ضرری برای بیمار نخواهد داشت.

با دیدن چه علائمی باید به افسردگی، استرس و اضطراب شک کرد؟

اینکه شخص درخودش فرو برود. کم حرف شود. سطح انرژی اش افت کند.دلشوره شدید داشته باشد.پرخاشگر باشد و تحمل شرایط برایش سخت باشد. اعتماد به نفس شخص کاهش یابد و اینکه شخص خودش را مدام سرزنش کند. وقتی فرو عملکردی که سابق داشته را دیگه نداشته باشد. سطح انرژی اش آفت پیدا کند.فردی که قبال آرام بوده و حالا تحریک پذیر شده و مدام در انتظار یک اتفاق بد است باید به اضطراب و افسردگی شک کرد. حتی به کسی که قبلا روی پا بند نبوده و حالا گوشه گیر و منزوی شده هم باید شک کرد که حتما دچار اضطراب و افسردگی است.

در مورد حقایق زندگی باید تسلیم بود یا بی تفاوت؟

درباره ی حقایق زندگی که بی تفاوت نباید بود. حتی تسلیم هم نباید بود. زندگی می گذرد و ما باید حقایق زندگی را بفهمیم. باید یواش یواش به این پذیرش رسید و در مقابل با حقایق روبرو شد و حقایق را از غیر حقایق تشخیص داد و به آن بها داد و برایش ارزش گذاشت.گاهی حقیقت های تلخ زندگی هم می تواند چاره راه باشد .ممکن است فهمیدن و شنیدن اون حقیقت و اون اتفاق ما رو بهم بریزد، اما این خوبی را دارد که دروغی را باور نکردیم. حقیقت ممکن است گاهی تلخ باشد اما حتما مزه شیرینی خواهد داشت. از هیچ حقیقتی در زندگی تان فرار نکنید حتی اگر به ضررتان بود.

دروغ هایی که روانشناسی زرد در انتخاب هدف به آدم می دهد چیست؟

روانشناسی زرد بیشتر به دنبال امیدهای واهی به انسان است. اینکه اگر این کار را بکنی به بهترین نتیجه در کوتاه مدت میرسی یا اینکه موفقیتت را با چند کاری که بهت می گویم رو می توانی تضمین بکنی. در کل روانشناسی زرد می تواند شما را از اهداف تان و چیزی که به آن معتقد هستین دور کند.

درباره ی خواب خوب و با کیفیت صحبت شد. این خواب چقدر برای انسان اهمیت دارد؟

خیلی زیاد. خواب بهترین نعمت خداست این را جدی می گویم. قبل از ساعت دوازده شب بایدخوابید. بیشترکسانی که شب زنده داری می کنند زندگی کم کیفیت تری دارند و خواب خوب نشانه سلامت مغز است و خواب خوب با سلامت مغز به شدت مرتبط است. در علم روانپزشکی ثابت شده که خواب زیر شش ساعت و خواب بالای دوازده ساعت می تواند ریسک سکته های مغزی را افزایش دهد. خواب خوب یعنی بین شش یا هشت ساعت و به صورت پیوسته.

دکتر برای کسانی که مبتال به اختلال خواب هستند چه توصیه ای دارید؟

 طبق تعریف انجمن روانپزشکی آمریکا اگر سه روز درهفته و به مدت سه ماه مشکل کمبود خواب داشته باشید. مبتلا به اختلال خواب هستید و حداقل سی درصد افراد جامعه درگیر این مشکل هستند و به طبع با عوارضی هم همراه است. مثل خستگی روزانه، تحریک پذیری، مشکل در تصمیم گیری، اختلال تمرکز در روز بعد که این ها عوارض کوتاه مدت است و در دراز مدت مشکلاتی مثل دیابت، فشار خون، آلزایمر و پارکینسون را به همراه خواهد داشت.

و درمانش؟

اول اینکه سعی کنید نزدیکی های شب از مصرف چای و قهوه جلوگیری کنید. در زمان خواب که می خواهید به رختخواب بروید از فضای مجازی دوری کنید. با شکم ُپر نخوابید و حداقل سه ساعت قبل از خواب غذای سنگین نخورید. خوردن شیر سرد می تواند مؤثر باشد و از داروهای گیاهی مثل سنبل الطیب یا گیاه والریان و بابونه استفاده کنید و مصرف مکمل هایی مثل منیزیم.

برای سوال آخر اگر یک تابلوی سفید داشتید که می شد اول از همه به عنوان یک انسان و بعد به عنوان یک روانپزشک جمله ای،کلامی روی آن بنوسید که بتواند حاِل دل را خوب کند اون جمله و کلام چیست؟
 ای برادر تو همان اندیشه ای/ مابقی خود استخوان و ریشه ای.

سعی کنید روی افکارتون کار کنید. همیشه حال دلتون خوب باشد کنار تمام دغدغه هایی که در زندگی تمام انسان ها وجود دارد. زندگی را آنقدر جدی  نگیرید.زندگی راه خودش را می رود و ما هم به دنبال زندگی.پس زندگی را نه سخت بگیرید نه جدی. عبادت کردن را فراموش نکنید.در پناه امن خداوند باشید و ازقلب پاکی که خدا به ما هدیه داده مراقبت کنید. قلب تان را صاف وصیقلی نگه دارید و یادتان نرود دنیا با آدم های امن و صادق قطعا جای زیباتری است از ازل تا ابد و هرگز اجازه ندهید غباری روی دل تان بنشیند.

و ممنون از تو به خاطر این گفتگوی خوب.

انتهای پیام/