جمله ای از شکسپیر را خیلی دوست دارم و تاثیر زیادی در من داشت که می گوید: «سخن تا با اندیشه ای همراه نباشد، به آسمان دسترسی ندارد»
کد خبر: ۱۶۱۰۰۴
۰۰:۰۲ - ۲۰ فروردين ۱۴۰۳
گروه فرهنگ و هنر یکتا؛ به بهانهی چاپ مجموعه شعر "درختی که بیافتد" گفتگوی کوتاهی داشتیم با محب بابایی شاعر این کتاب که به اتفاق می خوانیم:
.بعد از سال ها شاهد چاپ اولین مجموعه شعرشما هستیم، حالا وقتش رسیده است که از شعر برای ما صحبت کنی؟
باید عنوان کنم شعر را با کتاب سهراب سپهری شروع کردم و از انجمن شعر نیما کنار استاد اسمعیل امینی در شهرری. ذوق و شوق نوجوانی، که همیشه همراهم بود و حالا هم هست مرا به اینجا کشاند، شعر همیشه مرا چون پدر، مادر، برادر در آغوش گرفته و رها نمیکند. بعد در جلسات استاد علیمحمّد مودّب در حوزه هنری شهرری حضور پیدا کردم که سرآغاز سرودن شعر شعر من از راهنمایی های این دو استاد گرامی بود.
و بعد؟ مخصوصا حضور در جلسات شعر هنگام که احساس می کنم نقش سکوی پرتاب را برای شما داشت؟
بله، با تعدادی پاره کاغذهایی که هنوز یاد نگرفته بودم میتوانم همه را در دفتری کنار هم داشته باشم، و یکی را اینطرف رها میکردم و یکی را آنطرف، چون هنوز آن رنگ و بو را از شعر نگرفته بودم که به واسطه کار و تغییر محیط کاری با مجموعه جلسات شعر فرهنگسرای سلامت(هنگام) و فرهنگ سرای اشراق در شرق تهران آشنا شدم و استاد محمدرضا احمدی، استاد مرحوم کریم قنبری و سایر دوستان. گمانم سال ۱۳۸۵ بود که برای اولینبار در جلسات شعرِ شرق تهران شعر خواندم و سالها با تمرینهای اساتیدم چون محمدرضا احمدی، رضوان ابوترابی و کوروس احمدی مشق کردم.
اهل مطالعه هستی؟
وقتی که جمله ای را از نیما یوشیج خواندم که نوشته بود:« در آینه ی جهان، از همه ناشناس تر خود ماست» به فکر افتادم تا بدانم این ناشناسی که در وجود من دائما در تقلاست کیست؟ تا این که فهمیدم، شعر حاصل باطنی ترین احوال یک شاعر است و باید با آینه یکی شد تا ناشناس نماند. حالا سال هاست که سرم را روی شانه ی آینه گذاشته ام تا نه خودم را گم کنم نه چشم هایم را در تاریکی از دست بدهم.
و زمانش رسید تا به فکر چاپ کتاب افتادی؟
بی تردیدحاصل این مشق کردنها، تمرین پاره کردنها کاغذها و گوش دادن به توصیههای امیدرضا چاوشی، شد این دفتر شعر که اولین میوهی سال ها شاعریست به چاپ رسید تا امروز بعد از یک سال خون دل خوردن، استرس کشیدن، حرص دادن و زحمت دادن دوستانم چون امیدرضا چاوشی، محمد علینوری و الهام قریشی بابت بازخوانی و ویرایش شعرها، اولین فرزند معنوی ام را در آغوش بگیرم.
یک جمله خوب که برایت راهگشا بوده؟
جمله ای از شکسپیر را خیلی دوست دارم و تاثیر زیادی در من داشت که می گوید: «سخن تا با اندیشه ای همراه نباشد، به آسمان دسترسی ندارد»
حرف یا پیام آخر؟
از زحمات ناشر محترم، جناب آقای داود سوران و تیم کاری نشر آثار برتر کمال تشکر و قدردانی را دارم. و در پایان امیدوارم وزن سبک روی دستهایتان که سنگینی کوهی روی شانهها و دل من بود، پاسخگوی عواطف شما بعد از ۱۹ سال شاعری باشد.