سینما صدای بلند اندیشه است | یکتاپرس
اختصاصی یکتاپرس/ نوشته ای از نادر کله جاهی به مناسبت قتل داریوش مهرجویی و همسرش
مهرجویی اندیشه و دغدغه های‌خاص‌خود را داشت. کارگردان، مولف، دانش آموخته فلسفه. خالق آثاری‌که هر‌کدام راوی موضوعی فلسفی، هستی شناختی و اجتماعی است
کد خبر: ۱۴۳۵۵۰
۰۹:۳۰ - ۲۹ مهر ۱۴۰۲
سینما صدای بلند اندیشه است
 
گروه فرهنگ و هنر یکتا؛ نادر کله جاهی شاعر نام آشنا مطلبی درباره قتل داریوش مهرجویی و همسرش به یکتاپرس ارسال کرده که خواندنش خالی از لطف نیست.
قتل پدر سینمای ایران 

سینما صدای بلند اندیشه است و پرده نقره‌ای‌نقش‌و‌جایگاه ویژه خود را در انتقال مفاهیم و مضامین مختلف دارد. در سینما صدا غالب است و گاه تصویر و زمانی‌طنین موزیک یا ترانه در جریان روایت فیلم.

سینما نمایی‌از دغدغه است. از آنچه وجود را می‌جّوّد و به شکل فیلم بالا می‌آید. به شکل ترسیم پرسش، ‌روایت‌و‌زندگی در خلال جریانی پر تب و تاب بر پرده، بر صفحه نمایش... 

داریوش مهرجویی اندیشه و دغدغه های‌خاص‌خود را داشت. کارگردان، مولف، دانش آموخته فلسفه. خالق آثاری‌که هر‌کدام راوی موضوعی فلسفی، هستی شناختی و اجتماعی است از گاو مشد حسن تا نقد مسائل اجتماعی‌و‌طرح مسائل فلسفی و‌تصویر دردهای انسانی.

در هم تنیدگی زیست آدمی‌ در کنارحیواناتی که در زندگی روستایی نقش بسزایی‌دارند. "گاو" مهرجویی روایت هستی انسان است و زیست انسان نه تنها از نظر مادی، وابسته بدان، که از نظر عاطفی‌نیزکه ازدست دادنش‌ ،از‌دست دادن زندگی است، نابودیِ هستی انسانی‌است. فیلمی‌که در‌زمان‌خود موج نوی سینما ایران را به راه انداخت. برای داریوش مهرجویی سینما محل‌تلاقی‌هنر، اندیشه، فلسفه و‌محل‌طرح پرسش‌گری اجتماعی و سیاسی بود. موقعیت زن در زندگی‌امروز و فمنیسم منطقی و آرام سرشته در آثارش‌چون بانو، سارا، پری و لیلا که هر کدام به نقدِ نقش و جایگاه زن‌در شیوه زندگی ایرانی می پردازد،نمونه ای‌از این دست است.بافتار سنتی که برجسته می شود و تار و پودی که نقش زن در آن بافت به تصویر‌در‌می‌آید. نقشی‌که در تقابل با مرد،کیستی‌ وچیستی‌اش به نقد کشیده می‌شود، در هر اثر از منظری. و نمایش سلطه باورهایی‌که تقدیر زن را در دستان خود گرفته اند و کیستی و چیستی اش را رقم می‌زنند.

در کنار دیگر فیلم سازان، داریوش مهرجویی ، سینما و اندیشه  مختص به خود را داشت. سینماگری‌پرسش‌گر، یا فیلسوفی سینما‌گر، که در جریان فیلم دغدغه‌هایش را طرح می‌کرد. کافی است نگاهی به هرکدام از فیلم هایش بندازیم. 

برای مثال فیلم هالو‌ با‌بازی‌به یادماندنی‌علی‌نصیریان در نقش‌هالو، روایت موقعیتی است‌ که درآن تقابلِ سادگی و صمیمیت زندگی روستایی‌در مقایسه با زندگی شهری و جذابیت‌های کاذب آن به تصویر کشیده می‌شود. تقابل سنت و مدرنیته،پایان سادگی و صمیمیت زندگی روستایی و آغاز زندگی عاری از اخلاق وماشینی شهری .شهری که در زیر پوست خود زندگی متفاوت و متلاطمی‌با آنچه در ظاهراست دارد. فیلم‌ دست به عارضه هایی‌ می‌گذارد که محصول و نتیجه مدرنیسم و زندگی شهری است. در کنار جذبه، رنگ و نشاط، و رونق و رفاهی که در مقایسه با زندگی سنتی با خود دروغ گویی، دزدی، کلاهبرداری،دورویی،مرگ‌نوع‌ دوستی،به ارمغان می‌آورد 

هامون یکی دیگر از فیلم های مهم داریوش‌مهرجویی است که بعد از انقلاب ساخته شد و تاثیر بسزایی در جریان سینمای ایران‌گذاشت. فیلمی‌که به یکی از مسائل مهم و پیچیده زمان خود می پردازد، بحران روشنفکر ایرانی. 

تدوین غیر خطی فیلم که آشفتگی و به هم ریختگی را تداعی می کند، فلش بک های متوالی‌ به گذشته و گذشته های‌دور،  آغاز فیلم با رویای خسرو شکیبایی‌در نقش هامون که در کنار دریا اتفاق می‌افتد و تداعی تشویش ذهن و ناخودآگاه به هم  ریخته اوست، و پایان بندی فیلم، با نمایی‌از دریا و نجات هامون توسط دوست عارف اش علی ... همچنین بحران روحی‌و جدال‌هامون با خود و عدم سازگاری با موقعیتی‌که در آن گرفتار آمده، و کشمکش با همسری که در‌‌شرف طلاق است، روایت آشفتگی و به هم ریختگی زندگی فکری و زناشویی روشنفکر ایرانی است. و به همین  دلیل است که ساختار غیرخطی فیلم و جریان سیال ذهن توانسته هارمونی و هماهنگی خوبی با موضوع فیلم ایجاد کند... فیلمی‌که روایتگر تناقض های ذهنی و زندگی زیستی روشنفکر ایرانی است. بحران و گره های کوری که زندگی او را سخت تحت تاثیر قرار می دهد‌. ذهن و روان هامون در مقابله با مسائل درمانده و عاجز است. جنگی با خود برای چیره شدن، اما نه در بستر و زمینه ای که در آن زندگی می کند، بحرانی که او را تا مرز خودکشی پیش می‌برد..‌.

مثل بیشتر فیلم های مهرجویی و خلق شخصیت هایی به یاد ماندنی و نمونه، فیلم هامون‌شخصیت محور است و پروردن دنیای ذهنی شخصیت هامون با وفادار ماندن به واقعیت‌های اجتماعی ، سیاسی و فرهنگیِ جامعه کاری‌است سترگ که کارگردان به خوبی از عهده آن برآمده و اثر را ماندگار و تاثیر گذار گرده است. همین خصیصه هاست باعث می شود سینمای مهرجویی و آثارش  هرکدام به نحوی، جنبه ای از  زندگی امروز ما را تحت تاثیر قرار دهد. پرداختن به مسائل کلان اجتماعی و موقعیت آدم ها و فرهنگ حاکم، نمایش و مواجهه با بحران و عارضه های متنوعی‌که ریشه در باورها دارد، وجهی‌است که تماشای آثارش شناختی‌عمیق از زندگی می‌دهد. زندگی ‌در احاطه مسائلی از این نوع...

داریوش‌مهرجوری‌در فیلم سنتوری، موضوع اجتماعی دیگری را مطرح می‌کند که جامعه در گیرِ آن است. اعتیاد و نگاه منفی جامعه سنتی به موسیقی. داستان زوال و تباهی. رویدادهایی که هر کدام به واسطه اعتیاد علی، او و هنرش را و منبع درآمدش‌را که نواختن سنتور و خوانندگی است تحت تاثیر قرار می‌دهد و بتدریج به سوی تباهی و زوال پیش می برد. پدر علی بازاری وازخانواده ای مذهبی‌است و با نوازندگی و خوانندگی علی مخالف‌ است. چرا که موسیقی در تضاد با باورهای سنت زده خانواده پدری است. قدرت سنتی که باعث طرد علی‌ از خانواده و روی‌آوردنش به اعتیاد می‌شود، اعتیادی که باعث می شود همسرش‌ او را رها کند. پیامدش تنهایی‌ علی، بریدن از کار و در آخر کارتن خوابی‌است، روایت هزاران هزار جوان با سرنوشتی مشابه. مات شدگانی که از خانواده و  جامعه طرد، کنار گذاشته و فراموش‌ می‌شوند، اما با استثنایی‌که مهرجویی برای علی در نظر می‌گیرد، واین امکان را به اومی‌دهد که زندگی دوباره ای‌را آغاز کند. شاید خوش‌بینی‌دراحتمال‌چیره شدن به معضلی‌این چنین بزرگ.

اما وجه دیگر فیلم موسیقی‌آن‌است. در سینمای فارسی فیلم موزیکال زیادی تولید نشده است. از اولین‌فیلم موزیکال حسن کچل ساخته مرحوم حاتمی در سال ۴۸ تا امروز فیلم های معدودی تولید شده که از این میان می‌توان به فیلم خواهران غریب مرحوم کیومرث پوراحمد و فیلم مکس سامان مقدم اشاره کرد .

سنتوری فیلمی موزیکال است و مهرجویی با بهره گرفتن از ترانه های زیبایی که انتخاب شده به زیبایی فیلم افزوده است. بخصوص آهنگ سازی اردوان کامکار و قطعات فراوانی که در طول فیلم با سنتور نواخته می شود فیلم را از وجه موسیقیایی غنی می‌کند. آثاری که به زیبایی، در ترکیب فیلم جا می‌افتد. 

...از میهمانی مامان بر می گشتیم با صورتی سرخ از سیلی، در پذیرایی‌از مهمان، مهمان عزیز است و باید گرامی داشته شود. با هر تلاش و ایثاری، نگرانی و دلهره، و پچ پچ هایِ از سر نداری پس پرده. سفره شاخصه و هویت خانواده ایرانی است. حتی با کمک گرفتن از همیاری و کمک همسایه، سفره باید گسترده شود. سفره برکت است، قداستی از جنس ایرانی، که رنگ و غنای اش‌از احترامی می‌گوید که بر این خان گسترده به زبان می‌آید، سفره صمیمیت و صداقت میزبان است و با آن آبروی اش پهن می‌شود در مقابل مهمان، مهمانی غریب که صفا و رضایش غرور میزبان است. و میزبان...

خبر هولناک بود، عادت به خبرهای هولناک داریم. و این از آن خبرها بود. ‌از آن خبرها که شنیدنش، شکل و شیوه وقوع اش شوک وارد می‌کند. قتل با چاقو، سلاخی، به شکلی شنیع وغیر انسانی، سلاخی قرون وسطایی. آیا پیش‌گوییِ یک حادثه بود؟ یا تعبیر خواب؟  حمید هامون می‌گفت: خواب می بینم که در یک سردابه قرون وسطایی سلاخی می‌شوم . شکل و شیوه فجیعی که زمان اش سرآمده. دورانی‌که گذشته اما به حیات شنیع خود ادامه می‌دهد. قتل و سلاخی با چاقو، شکل غیرانسانی که هنوز ا هنوز هست، چنگال خود را بر قلب و روح امروز فرو برده و می برد، به شکل گذشته ای که از اکنون می‌ترسد و پنجه بر فردا می‌کشد ...

مرگ. پایان انسانی از تبار اندیشه، سرشار از چرا و مطالبه. در جستجوی پاسخی و جواب؟عصبانیت و بغضی که در سکوت با لب های بسته در گلو خفه می‌شود. انسانی که تاثیر آثارش در فرهنگ و شکل زندگی انسانی ، ادامه خواهد داشت... 

نه فقط سینما، فرهنگ وانسانیت، انسان بزرگی را از دست داد‌. انسانی که انسانیت و هستی منتشر در آثار به یادماندنی اش غنای فرهنگ ایران و ایرانی است.  

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر:
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۹
یک متن سالم ودور از ظاهر انگاری
بررسی ها جامع واصولی
واقعن خسته نمانید فرهییختگان در یکتاپرس
واحد فرهنگ وادبیات....