به گزارش یکتاپرس به نقل از همشهری آنلاین بیلبوردهای بزرگی هم ازسخنان همین بزرگان درباره کرامات و مقام و منزلت این نواده امام جعفر صادق(ع) در بسیاری از میدانها و معابر شهرری نصب شده تا حق همسایگی این سید با نام و نشان را که بر شانه اهالی و زائران شهرری گذاشته شده، به آنها یادآوری کند. اما اگر فارغ از همه القاب و کرامات حضرت و از سر اتفاق هم، گذرمان به آستان امامزاده ابوالحسن(ع) بیفتد، احساس خوشایندی که از این خلوت معنوی و به دور از هیاهوی شهر نصیبمان میشود، در لحظههای دلتنگی بارها و بارها ما را به سوی بارگاهش خواهد کشاند. ما ساعتی زائر آستان این امامزاده بودیم و در حوالی آن گشت وگذاری داشتیم که گزارش زیر نقل حال و هوای این سیاحت و زیارت کوتاه است.
از خیابان شهید رجایی که وارد روستای آباندرمان میشویم، گنبد فیروزهای حرم امامزاده ابوالحسن(ع) نگاهمان را پر میکند. تصویر گنبد درخشان امامزاده پس زمینهای میشود برای منظره مزارع سرسبز و خرمنهای طلایی گندم و جو که برای رسیدن به حرم از میان آنها عبور میکنیم. کنار جادهای که در یک سوی آن ساختمانهای مخروبه و گلی قلعه آباندرمان قرار دارد، در آهنی و پرنقش و نگار حرم با سادگی فاخری جلب توجه میکند. رنگ سفید و آبی نقوش اسلیمی روی کاشیهای لاجوردی که درگاه هلالی آستان را زینت دادهاند، جلوهای خاص دارند و نمای آجری دیوارها و درگاه حرم، حس نوستالژیک خوشایندی را به ذهن میکشاند.
آرامشی دلنشین
شبستان و تربتخانه حرم وسط باغ سرسبزی واقع شده که سایه و شاخ و برگ درختان انبوه و کهنسالش از پشت دیوارهای آجری آستان پیداست. وقتی به داخل حرم پا میگذاریم، جیک جیک گنجشکان تنها صدایی است که لابهلای سکوت آرامش بخش فضای امامزاده به گوش میرسد. چشممان که از نزدیک به گنبد و گلدستههای فیروزهای حرم میافتد، بیاختیار پایمان به طرف ضریح کشیده میشود. کنار در شیشهای جلو حرم، سنگ مزار و تصویر شهید محمدحسن کلهر قرار دارد. او فرزند یکی از پیرغلامان و خادمان مرحوم آستان بوده که افتخار همجواری با مزار حضرت نصیبش شده است.
بنایی تاریخی
کتیبهای به خط ثلث که روی در چوبی رواق حرم نقش بسته، از قدمت چند صد ساله بنا حکایت میکند. بر اساس این کتیبه در قرن پنجم هجری شمسی ضریح چوبی بزرگی به سبک خانه مربع خراطی و در زمان قاجار در تربتخانه حرم نصب شده است. این در، پس از ثبت بنای آستان در فهرست میراث فرهنگی کشور، به محل دیگری منتقل شده و فقط تاریخ نگاشتهها از وجود آن در حرم حکایت میکنند. اشعار و مرثیههایی که با خط نستعلیق روی گچبریهای ایوان ورودی حرم حک شده، با مرمت و بازسازی حرم در سال ۱۳۷۱، رنگ و لعابی تازه پیدا کرده است. کیسههای گچ ردیف شده کنار دیوارها و تیرآهنهای نمایان سقف شبستان زنانه و مردانه، ناتمام بودن ساختوساز بنا را نشان میدهند.
خلوتی دلنشین
در گوشهای از شبستان مردانه امامزاده چند جوان نشستهاند و در حالی که دانههای تسبیح را لای انگشتانشان میغلطانند، بیتوجه به رفت وآمد اطرافشان مشغول ذکر و نجوا هستند. یکی از آنها که محمد لطیفی نام دارد، با پرسش ما، از حال خوشش جدا میشود. از او میپرسیم: «به امامزاده زیاد سر میزنید؟ » جواب میدهد: «بله، گاهی همراه دوستانم به اینجا میآییم.» لطیفی و دوستانش اوقات فراغتشان را در بارگاه بزرگانی مانند حضرت عبدالعظیم(ع) و امامزاده ابوالحسن(ع) میگذرانند. او ساعتی خلوت کردن در این مکان معنوی را سبب احساس آرامش خود میداند: «من اهل تبریز هستم و برای تحصیل به تهران آمدهام. گاهی که دلم میگیرد، به زیارت امامزاده ابوالحسن(ع) میآیم تا سبک شوم.»