مخترع ۱۵ساله چشم‌بند خواب‌آور را بشناسید | یکتاپرس
هرکدامشان در بالا بردن پرچم پژوهش‌سرای اندیشه پویا سهم و نقش داشته‌اند. یکی در خردسالی حافط‌خوانی می‌کند و مدرس سلول‌های بنیادی است، یکی صاحب اختراع اولین چشم‌بند زیستی ملی است، ۲نفر در زیست‌فناوری خوش‌درخشیده‌اند و یکی هم در نوشتن دست دارد و دارای رتبه داستان‌نویسی ‌است.
کد خبر: ۱۰۵۳۲۸
۰۲:۴۰ - ۱۵ آبان ۱۴۰۱

مخترع ۱۵ساله چشم‌بند خواب‌آور را بشناسید


به گزارش یکتاپرس ۴نفرشان تقریباً هم‌سن و سال و یکی از آنها از بقیه کوچک‌تر است. دخترک ۱۰ساله در این جمع نه‌تنها احساس غریبگی نمی‌کند، بلکه روابط اجتماعی‌اش با همه عالی است؛ در جست‌وجو برای آشنایی با فعالیت‌های دیگر اعضای فعال پژوهش‌سراست و برای صحبت کردن با من هم خیلی محترمانه خودش پیش‌قدم می‌شود.

 

حافظ‌خوان کوچک شهر
«دلارام دوستی» هدیه‌ای است که خدا بعد از ۱۳سال انتظار خانواده‌ به آنها بخشیده. مادر و پدر دلشان می‌خواست دخترشان در کمال آرامش و به دور از هر چالش و سختی، بدون اینکه در دلش آب تکان بخورد، زندگی کند. اما رفتن دنبال دردسر و جست‌وجو برای کشف جواب سئوال‌های بزرگ و کوچک و حضور پررنگ در جامعه در خون دلارام است. از آن دخترهایی است که از کودکی با خوش‌سروزبانی نظر همه را جلب می‌کنند. مثلاً در ۴سالگی از آرزویش برای پروفسور شدن و دلایل این انتخاب حرف می‌زد، شعرهای حافظ و سعدی را از حفظ می‌خواند، اعداد را جمع و تفریق می‌کرد و حالا در پایه چهارم دبستان به یکی از دانش‌آموزان برگزیده تبدیل شده است.

مادرش کمی آنطرف‌تر نشسته، اما خودش برای پاسخ به همه سئوالات آماده است: «از بچگی عاشق انجام آزمایش، یادگیری اعداد، کتاب خواندن و شعر خواندن بودم. بابام ریاضی خوانده و مامانم ادبیات و من هم شیفته هردو رشته شدم. یک کتابخانه شخصی دارم که بیشتر از ۶۰جلد کتاب داخلش است، هرشب ۱۰۰تا ۲۰۰ صفحه کتاب می‌خوانم و بیشتر از ۱۰۰شعر و حکایت را از حفظم. به دلیل این علاقه، از آغاز کرونا نزد یک استاد به صورت آنلاین در دوره شاهنامه‌خوانی و حافظ‌خوانی شرکت می‌کنم و کسب مهارت در این زمینه باعث شده تا علاوه بر دریافت رتبه‌ یک کشوری در مسابقات حافظ‌خوانی، در برنامه‌هایی مثل ترویج فرهنگ آپارتمان‌نشینی، دیدار با شهردار یا شبکه رادیو گلستان هم در کنار چهره‌های برجسته اجرا داشته باشم.»

 

از مبحث تخصصی سلول‌های بنیادین آی‌پی‌اس‌شده با تمرکز کامل و بدون ذره‌ای تپق حرف می‌زند و همین قابلیتش باعث شده این پژوهشگر کوچک، افتخاری دیگر، یعنی رتبه یک استانی در مسابقات سلول‌های بنیادی با گرایش مدرس کوچک، را هم کسب کند: «از وقتی پایم به مدرسه باز شد، هر مبحث یا درسی مثل حروف، اعداد و... را یاد می‌گرفتم. در زنگ‌های تفریح به بچه‌های ضعیف‌تر درس می‌دادم، بین بچه‌های مدرسه و معلم‌ها به معلم‌کوچولو معروف شدم.

همین موضوع باعث شد که این استعداد را هم جدی بگیرم و پس از آشنایی با پژوهش‌سرای اندیشه پویا از سال قبل، وقتی از طرف پژوهش‌سرا به من پیشنهاد شد در این بخش از مسابقات شرکت کنم، برای یادگیری این مبحث وقت صرف کردم و با کمک اساتید پژوهش‌سرا همه‌چیز عالی پیش رفت و در بخش مدرس کوچک مسابقات سلول‌های بنیادین در استان اول شدم و به مرحله کشوری راه پیدا کردم. حالا که با این مبحث و تأثیرش در درمان خیلی از بیماری‌ها و نجات جان انسان آشنا شدم، بیشتر دوست دارم در این زمینه مطالعه و رشد کنم تا بتوانم در آینده به مردمم خدمت کنم.»‌

این دانش‌آموز پایه چهارم ابتدایی، نویسنده هم است؛ او متن‌هایی در قالب دلنوشته در مناسبت‌های مذهبی و مختلف می‌نویسد که چند مورد از آنها در نشریه گلشن مهر استان گلستان منتشر شده است.

 

مخترع چشم‌بند خواب‌آور و مؤلف ۱۵ساله ۶ کتاب
همه بچه‌ها به این جمله باور دارند: «کافی‌ است یک بار مسیرت به پژوهش‌سرا بیفتد؛ اگر اهل پژوهش باشی، دیگر راه برای رشد و پیشرفتت هموار می‌شود.» به‌خصوص «نازنین‌زهرا امیری» که سابقه حضورش در این پژوهش‌سرا از همه بیشتر است و همه او را به عنوان اولین نوجوان ۱۵ساله‌ای که در سطح ملی ثبت اختراع داشته، می‌شناسند.

این دانش‌آموز پایه یازدهم رشته علوم‌تجربی مسیر رشد در استعدادها و علایقش را از دوران کودکی پیش گرفته و حالا با کسب موفقیت‌های متعدد در جای درست ایستاده است: «خودم خوب یادم است از دوران مهدکودک عاشق دانستن درباره علوم و مباحث زیستی بودم، وقتی خانواده متوجه این موضوع شدند خیلی خوب حمایتم کردند. مادرم که این‌روزها در مقطع دکترای رشته مدیریت تحصیل می‌کند، مؤلف کتاب است و از ششم ابتدایی و آغاز دوره متوسطه در ترغیب من برای نوشتن کتاب خیلی تلاش کرد. همین دلگرمی‌ها باعث شد ۶ کتاب درباره دستگاه‌های بدن برای گروه سنی نوجوان و جوان بنویسم که در انتشارات «نگارش شرق» منتشر شد.»

 

علاقه‌اش به زیست‌شناسی بهانه‌ای شد برای گرایش او به شرکت در مسابقات علمی و پژوهشی: «طی این‌ سال‌ها در مسابقاتی مثل خوارزمی، امیرکبیر، جام زیست‌فناوری، مسابقات علمی و پژوهشی سلول‌های بنیادی رتبه استانی و کشوری کسب کردم. با کمک معلمان مقالاتی در موضوعات مختلف نوشتم و از همین‌طریق با پژوهش‌سرا و فعالیت‌هایش بیشتر آشنا شدم. در سال ۱۳۹۸-۹۹ اولین دوره از مسابقات خلق ایده زیست‌فناوری، ایده «اولین چشم‌بند زیستی ملی» را دادم و از این طریق رتبه اول بین دانش‌آموزان باشگاه زیست فناوری را در سطح ملی کسب کردم و این اختراع را به ثبت رساندم.

خودم از کودکی شب‌ها به سختی به خواب می‌رفتم و همیشه به همین دلیل دنبال راه چاره‌ای برای رفع این معضل بودم که پرورش چنین ایده‌ای به ذهنم رسید. عملکرد این دستگاه از طریق رایحه‌درمانی سینوس‌های داخل صورت است که باعث خواب‌آوری می‌شود و در رفع مشکلات اختلال خواب می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد. این چشم‌بند دارای فیلتر گیاهان دارویی است که هر فرد پس از قرار دادن چشم‌بند به مدت ۱۵دقیقه روی چشمش خوابی راحت را تجربه می‌کند.»

او اولین نوجوان ۱۵ساله‌ای است که ثبت اختراع در سطح ملی داشته و اختراعش را در سازمان مالکیت معنوی قوه قضاییه به ثبت رسانده و از دانشگاه طب سنتی دانشگاه تهران تأییدیه گرفته. کارش هنوز به صورت صنعتی به تولید انبوه نرسیده، اما خودش تا حدی از تأثیر آن بهره‌مند شده است.

امیری می‌گوید اگر با کمک باشگاه زیست‌فناوری فعالیتش آغاز شود، قرار است اولین تولید صنعتی را داشته باشد: «ماحصل ایده من چون هنوز به تولید انبوه نرسیده بیشتر شبیه ماکت است، اما خودم تا حدی از تأثیر آن بهره‌مند شده‌ام. از نظر جهانی نسبت به چشم‌بندهای دیگر پیشرفته‌تر است.» امیری با نوشتن مقاله‌ در زمینه بیوتکنولوژی و ۲مورد نانو و یکی در حوزه ادبیات، افتخارات دیگری هم برای پژوهش‌سرا به همراه داشته است.

۲ «مبینا» در مسیر اکتشافات زیست‌فناوری
فقط نام کوچکشان به هم شباهت ندارد. خیلی از ویژگی‌ها و علایقشان مانند هم است. در وجود «مبینا علی‌زادگان» و «مبینا یوسف‌وند» ۱۸ساله کنجکاوی برای باز کردن اسباب‌بازی‌ها، امتحان مباحث مختلف، قانع نشدن در برابر جواب‌های ساده و روحیه کمک کردن به هنوعانشان دیده می‌شود. اما چه شد که برای کمک به همنوعان، پردازش یک ایده به ذهنشان رسید که با ارائه آن در مسابقات زیست‌فناوری، گرایش پیشنهاد پژوهش، رتبه اول استان و کشور را کسب کردند.

علی‌زادگان همه‌چیز را به رهایی‌ ذهنش در کودکی ربط می‌دهد: «هیچ وسیله سالمی در بین اسباب‌بازی‌هایم دیده نمی‌شد؛ برای سردرآوردن از سازوکارشان همه را از بیخ و بن باز می‌کردم و حتی شاید به شکل دلخواه خودم دوباره روی هم سوارشان می‌کردم. با این حال تا کلاس دهم هیچ قدم خاصی در حوزه پژوهش برنداشته بودم. بعد از ورود به دبیرستان علاقه من روزبه‌روز به زیست بیشتر و بیشتر شد و وقتی با گرایش زیست‌فناوری آشنا شدم، فهمیدم شاخه‌های خیلی زیادی دارد و واقعاً علم شیرینی است. از همین نقطه فعالیت در این رشته را شروع کردم.»

 

برچسب ها: دانش آموزان

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: