به گزارش یکتاپرس بیتردید، این آثار در حفظ و اشاعه خصائل پهلوانان نقشی قابلتوجه داشته و دارند. با «کاظم چلیپا»، فرزند استاد مرحوم «حسن چلیپا»، که از شاگردان پدر و دارای دکترای پژوهش و هنر است و در طول ۶۵ سال عمر خود اندوختههای ارزشمندی در این زمینه کسب کرده، در این باره مصاحبه کردهایم.
اگــر بخـواهیم بـروز و ظــهور نخستین نشانههای پهلوانی و جوانمردی را در عرصه نقاشی جستوجو کنیم، به چه برهه تـاریخی و چــه آثــاری میتوان اشاره کرد؟
نقاشی قهوهخانهای یا خیالینگاری، به دلیل ویژگیهایی که دارد، به نوعی ادامه نقاشی سنتی ایرانی و آخرین نمونه آن محسوب میشود. با روی کارآمدن صفویان، این نوع نقاشی رواج بیشتری پیدا کرد و از اواخر دوره زندیه و اوایل دوره قاجاریه به اوج خود رسید و به همین شکل تا دوران معاصر پیش رفت. در ابتدا، نقاشی خیالی (قهوهخانهای) توسط میرزا «مهدی شیرازی» و سپس «علیرضا قوللرآقاسی» شکل گرفته است، اما بنیانگذار این سبک نقاشی را نقاش معروف، «حسین قوللر آقاسی»، دانستهاند. نقاشانی همچون مرحوم حسین قوللرآقاسی، مرحوم «محمد مدبر»، مرحوم «عباس بلوکیفر»، مرحوم «حسن اسماعیلزاده (حسن چلیپا)»، مرحوم «حسین همدانی»، مرحوم «فتحالله قوللرآقاسی»، مرحوم «محمد حمیدی»، مرحوم «محمد فراهانی»، مرحوم «علیاکبر لرنی»، مرحوم «احمد خلیلی» و... هم جزو استادان برجسته این حوزه هستند. قدیمیترین آثاری که با نگاه به پهلوانان ایران تصویر شده، نقاشیهای منطقه «پنجکند» است که با موضوعاتی مثل رستم، قصه سیاوش و داستان نجات سیاوش و روایتهایی اینچنینی روی دیوارها نقاشی شده است و نقاشانی همچون «حسین قوللرآقاسی»، «محمد مدبر»، «عباس بلوکیفر»، «حسن اسماعیلزاده(حسن چلیپا)»، «حسین همدانی»، «فتحالله قوللرآقاسی»، «محمد حمیدی»، «محمد فراهانی»، «علیاکبر لرنی»، «احمد خلیلی» و... در این حوزه فعالیت داشتند.
ناحیه پنجکند در قسمت باختری جمهوری تاجیکستان واقع است.
به نظر شما چرا اخلاق و فرهنگ پهلوانی به آثار نقاشی بزرگان راه پیدا کرد؟
آن روزها پهلوانان با الگوبرداری از مرام و منش اخلاقی ائمه اطهار(ع)، با انجام اقداماتی مثل مبارزه با پلشتیها، رسیدگی به امور و اشخاصی مثل خانوادههای بیبضاعت، ایتام و... در محلهها و بین مردم جایگاه خاصی پیدا میکردند و مورد احترام و ارادت آنها قرار میگرفتند. خلق تصاویری با هدف تحسین و تمجید از این افراد توسط نقاشان قهوهخانهای و ارائه سفارش از طرف مردم، قهوهخانهها، زورخانهها و... باعث شد پهلوانان به آثار نقاشی بزرگان راه پیدا کنند.
پهلوانانی که بیشتر مورد توجه نقاشان قهوهخانهای بودهاند و در آثار نقاشی آنها جای میگرفتند، چه کسانی هستند؟
پوریای ولی، حاج سید حسن رزاز، پهلوان حمزهعلی پهلوانپور، سیدعلی حقشناس کمیاب (معروف به پهلوان سیدعلی) پهلوان مصطفی طوسی، پهلوان احمد وفادار، پهلوان نایب، پهلوان غلامرضا تختی و... جزو افراد مورد احترام و اعتماد استادان نقاشی قهوهخانهای بودند.
به اینترتیب، میشود نمونههایی از آثار نقاشی را مثال زد که مشخصاً و به شکل بارز شخصیتها و پهلوانان نامدار در آنها نقش محوری داشتهاند؟
بیشتر آثار نقاشی قهوهخانهای مدام در حال تکرار بود. همه هنرمندان این حوزه در ستایش مرام و منش پهلوانی و اخلاق متعالی ائمه اطهار(ع) به آنها میپرداختند و یکی از دلایل مهم در ذهن ماندن این آثار هم تکرارشان بوده است. جدا از آثار مهم حماسی، همچون «رستم و سهراب»، «جنگ هفتلشکر»، «گذشتن سیاوش از آتش»، «جنگ فرامرز با گرازها» و «هفتخان رستم»، پدر خودم در یکی از آثار مهم خود به نام «قهوهخانه پهلوان نایب» بهطور کلی تمام آرزوها و آمال و خیال خودش و هرچه را از جوانی در عرصه مورد بحث ما به یاد داشت ترسیم کرده بود و تابلوهای بسیاری در این سبک به یادگار از پدرم را در کلکسیون خانگی نگه داشتهایم.
به طور کلی چه المانها و عناصری در نقاشی قهوهخانهای وجود دارد که با دیدن آنها میتوانیم تشخیص بدهیم این اثر حماسی است؟
همه پهلوانان موجود در آثار نقاشی بدون استثنا تعلق به جهان نور دارند و جوانمردی در مبارزاتشان مشهود است و گویا همه این داستانها برای پالایش و تربیت روحیه پهلوانی در ایران است. نکته مهمی که در این نقاشیها دیده میشود این است که پهلوانان در این نقاشیها پیر نمیشوند. نقاش نمیخواهد پیر شدن پهلوان را نشان بدهد. مثلاً رستم مدام در یک سنی با همان حالات همیشگی باقی میماند و ریش سیاه و چهره فراخ او حفظ میشود. این درحالی است که هریک از پهلوانان حالت و ویژگی ظاهری خاصی داشتند. مثلاً، چشمان گیو حالت اشکگونه دارد، موی سپید شاخصه زال است، شاخصه رستم کلاهخود و دیو سپید، ریش دوشاخ، ابروهای بلند و سبیل بالارفته است. در چهره پهلوانان نورِ الهی و فضل ایزدی دیده میشود و برعکس آنها اشقیا چهرههای خشن و نفسانی دارند.
چرا قهوهخانه؟
علاوه بر نقاشانی که خودشان به سبب ارادتشان به پهلوانان، نقاشی آنها را میکشیدند، نقاشان به سفارش خود پهلوانان، صاحبان قهوهخانه و زورخانه یا حتی مردم هم چنین آثاری را قلم میزدند. سفارشهای نقاشی در خانهها، مغازهها، کنار خیابان و از همه مهمتر قهوهخانهها و زورخانهها که محل تردد و گفتوگوی مردم بود به نقاشان میرسید. از سوی دیگر، تابلوهای حماسی و پهلوانی بیشتر در قهوهخانهها نصب میشدند و تابلوهای مذهبی در تکیهها قرار میگرفتند.
نقاشی قهوهخانهای را میشود تقسیمبندی موضوعی کرد؟
این نوع نقاشی در ۳ محور «حماسی»، «مذهبی» و «تغزلی» خلاصه میشود. بخش حماسی برگرفته از داستانهای شاهنامه فردوسی و داستانهای پهلوانان بود. موضوعات مذهبی برگرفته از وقایع عاشورا و داستانهای جنگهای حضرت محمد(ص) و حضرت علی(ع)، واقعه عاشورا و... و محور تغزلی هم به داستانهای عاشقانه پهلوانها و جنگیدن برای محبوبشان با دیوها و نیروهای پلید مربوط میشود.