به گزارش گروه فرهنگی یکتا پرس، معبد دلفی نوعی معبد مذهبی و فرهنگی مختص پرستش آپولو در دنیای یونان باستان است. بنای اصلی این معبد در قرن 6 هجری در نزدیکی جنگلی به نام دلفی ساخته شده است. پس از پونصد سال یعنی در سال های 1903 الی 1906 کلیسای اصلی معبد بر اساس هنر امپراتوری روم شرقی (بیزانس) طراحی شد.
یونانیان باستان مکان های مقدسی را برای نیایش و پرستش خدای یگانه اختصاص می دادند. در میان معبد های متعدد، مشهورترین پرستش گاه، معبد دلفی بود.
خدای معبد دلفی شخصی به نام آپولون بود. همچنین زنانی در مرکز دلفی به برقراری با خدای واحد مشغول بودند و به سیاست مداران و ثروتمندان شهر برای انجام امور مختلف پیشگویی هایی عرضه می داشتند. لذا به کاهنان غیبتگوی عبادتگاه، پوتیا و اوراکل می گفتند.
در واقع پوتیاها در معبد دلفی تکنیک هایی را برای تصمیم گیری و حل مسئله در موقعیت های ابهامی به کار می بردند.
معبد دلفی بر روی دامنه ی کوه پارناسوس در ده کیلومتری خلیج کورینت قرار دارد. این معبد توسط پادشاه لاپیتس به سبب کشته شدن دختر و دامادش تخریب شد.
هم اکنون تنها جزئیاتی از بنای گذشته برجای مانده است. بنای اصلی معبد دلفی در بالای تراسی قرار داشت و توسط دیوار چند ضلعی احاطه شده بود.
اهالی آتن در ساخت این بنا از سنگ های مرمر جزیره ی پاروس بهره گرفتند. آن ها در این مکان نذری های خود را پیششکش آپولو می کردند. همچنین دو محراب آتنا و آپولون را به وسیله ی ستون هایی باریک و کوچک تعبیه کرده بودند.
در قرن چهارم تغییراتی در شکل ظاهری معبد اعمال شد. در طی این تغییرات تئاتری به گنجایش 5000 نفره برای تماشای مسابقات موسیقی در بازی «پایثین» ساخته شد. لازم به ذکر است این بازی از سال 590 قبل از میلاد در این منطقه برگزار می شد.
سقراط یکی از دانشمندان و فلاسفه در قرن پنجم بوده است. این شخصیت برجسته ی یونانی کتابی با مضمون دانش های خود به نگارش در نیاورده است و تنها یکی از شاگردان او به نام "افلاطون" کتاب هایی بر اساس دانش های سقراط نوشته است.
آتنی های یونان باستان معبدی به نام معبد دلفی داشتند که معتقد بودند خدای این پرستگاه، آپولون، قادر به پیش بینی آینده است.
بر سر در ورودی این معبد جمله ی " خودت را بشناس! " حکاکی شده است.
براساس روایت ها روزی یکی از دوستان سقراط به معبد دلفی رفت و پرسید داناترین شخص در میان اهالی آتن کیست؟
آپولون در جواب او پاسخ داد: سقراط
سقراط با شنیدن این خبر روانه ی بیرون از شهر شد و به دنبال فردی دانا در میان مردم گشت.
او معتقد بود کسی که داناست با وجود علم فراوانی که دارد هیچ گاه اظهار دانایی نمی کند، وی با جست و جوی فراوان جوابی برای سئوال خود نیافت. لذا به راست گویی معبد دلفی پی برد.
انتهای پیام/