به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی یکتا پرس؛ قدرت در ساختار درونی یک کشور به شاخصهای زیاد بستگی دارد و مولفههای دستیابی به اقتدارملی در هر کشوری به یکصورت و باتوجه به ساختار اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی، مذهبی، تاریخی و ... تعریف شده است.
یکی از مهترین ابزار قدرت در هر جامعهای افزایش جمعیت است؛ در واقع یک جامعه پیشرفته به منابع انسانی پویا نیاز دارد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷، جمهوری اسلامی ایران به عنوان مرکز ثقل تشیع و اسلام علوی باید برای تزاید جمعیت ایران به ویژه شکلگیری جامعه جوان مومن انقلابی در آینده برنامهریزی میکرد، اما باوجود نگرش متفاوت سیاسیون در این حوزه و اتخاذ سیاستهای غلط امروز پس از گذشت چنددهه از انقلاب جمعیت کشور رو به کاهش و پیری حرکت میکند.
ایران طی چند سال اخیر به سمت سالمندی در حال حرکت است و مطابق سازمان جهانی بهداشت، جمعیت ایران در سال ۲۱۰۰ میلادی به ۳۰ میلیون نفر خواهد رسید که این موضوع بسیار برای آینده ایران «خطرناک» است.
«مشکلات معیشتی و تهاجم فرهنگی» شاید یکی از مهمترین موضوعاتی است که باعث میشود جمعیت ایران به سمت پیری در حال حرکت باشد، در واقع جوانان ایرانی برای فرار از این مشکلات با خیال خام خود راهی دانشگاهها میشوند تا بتوانند متناسب با رشته تحصیلی شان جذب بازار کار شوند و سپس با دریافت دستمزد بالا ازدواج کنند، اما به گفته مسئولان و روسای دانشگاهی ۴۰ درصد فارغ التحصیلان دانشگاهی بیکار هستند که همین عامل باعث میشود تا آنان ذهن خود را از ازدواج دور کرده و تنها دغدغه شان تامین نیازهای اولیه زندگی باشد، به همین علت جمعیت کشور روز به روز به سمت کهنسالی سوق پیدا میکند.
یکی از معایب ازدواج دیرهنگام این است که افراد دیگر تمایلی به فرزندآوری از خود نشان نمیدهند، منظور از نرخ باروری کل تعداد فرزندانی است که جانشین والدین میشوند.
گذار باروری در ایران متناسب با تحولاتی بوده است که در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و برخی ابعاد سنتی خانواده به وقوع پیوسته و به تغییراتی در نگرشها و ایده آلیهای مرتبط با ازدواج و باروری و همچنین رفتارهای باروری منجر شده است. با توجه به مباحث فوق افزایش زاد و ولد در ایران به یک دغدغۀ سیاستی مهم تبدیل شده است.
دلیل این توجه و حساسیت به چالش احتمالی ناشی از کاهش رشد جمعیت در آینده و کمبود نیروی انسانی کافی و به خصوص نیروی جوان در حوزۀ اقتصاد مربوط میشود به گونهای که انتظار میرود در دهههای آتی، معضل پیری جمعیت و تمام مشکلات مترتب با آن مانند فشار مالی بر دولت برای تأمین حقوق، بیمههای بازنشستگی و تأمین هزینههای بهداشت و درمان سالمندان فزونی مییابد.
لذا باید برنامه ریزی جامعی در سیاستهای جمعیتی کشور صورت گیرد. از این رو، گرایش به سمت اعمال سیاستهای مشوق رشد جمعیت و ترغیب مردم به افزایش باروری از طریق بزرگتر کردن بعد خانواده موجه به نظر میرسد و میتوان در قالب یک برنامه ریزی جامع و کامل به اهداف تعریف شده دست یافت و جامعه را از معضلات احتمالی آتی دور نگه داشت.
براساس نتایج به دست آمده از این پژوهش اگر مداخلات و برنامه ریزیهای جمعیتی موثر واقع شود و رشد جمعیت کشور از آهنگ رشد آهسته پیروی کند و از وقوع رشد منفی جمعیتی پیشگیری شود در نهایت به یک رشد متعادل جمعیتی دست خواهیم یافت. در صورت جلوگیری از کاهش بیشتر باروری و ارتقاء متناسب آن به کمی بیش از حد جانشینی، هرگز با رشد بی رویه جمعیت مواجه نخواهیم شد در این صورت است که میتوان از به هم خوردن موازنه ساختار سنی جمعیت جلوگیری کرد.
بر اساس نتایج مرکز آمار ایران و سازمان ملل متحد، در سال ۱۳۸۵ این رقم برای کل کشور ۸ / ۱ فرزند بود به این معنا، ۱۸ فرزند با ۲۰ نفر از والدین جایگزین میشد که ۲ نفر کمتر از حد جانشینی است. این میزان در سال ۱۳۹۸ به حدود ۷ / ۱ فرزند برای هر مادر رسید و همچنان در حال کاهش است.
به تدریج تمامی کشورهایی که وارد انتقال جمعیت میشوند «پیری جمعیت» را تجربه خواهند کرد، در حال حاضر کشورهای اروپایی و کشورهای توسعه یافته و کشورهایی که با تاخیر بیشتری دچار گزار جمعیتی میشوند، مانند: ژاپن و کشورهای اروپای شمالی دارای جمعیت سالخورده هستند.
بحث پیری جمعیت یک مسئله جهانی بوده و تنها مختص ایران نست که در مسیرگذار جمعیتی اتفاق میافتد.
تا سال ۲۰۵۰ جمعیت کشور به بالای ۶۵ سال خواهد رسید که با آمادگی لازم میتوان این موضوع را مدیریت کرد، در غیر اینصورت با معضل بزرگ در کشور مواجه خواهیم شد.
اگر با اتخاذ سیاست گذاریهای مستقیم و غیر مستقیم میزان باروری کل را همانگونه که در سیاستهای کلان جمعیتی کشور وجود دارد، در سطح جانشینی یا فراتر از آن حفظ کنیم، میتوانیم ساختار جمعیتی خود را در بلند مدت به سوی توازن و تعادل ساختاری برسانیم؛ بنابراین با تعادل ساختاری جمعیت و حفظ باروری و سیاستهای پیشرفتانه برای مقابله با سالخوردگی جمعیت میتوان قدم برداشت.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی درباره تاثیر تحصیلات بر سوق پیدا کردن ازدواج دانشجویان گفت: هم اکنون تحصیلات در کشورما از موانع فرزند آوری شده است، اکثر افراد به خصوص بانوان تمایل زیادی به ادامه تحصیل برای ارتقای موقعیت اجتماعی خود دارند و به دنبال تحرک اجتماعی صعوی هستند؛ بنابراین اگر بتوانیم شرایطی را فراهم کنیم تا افراد بتوانند با مدارک تحصیلی پایینتر به خواستههای اقتصادی خود دست پیا کنند، در اینصورت تعدیل در کاهش سن ازدواج و کاهش در سن باروری اثر مثبت خواهد گذاشت.
دفاع درباره سیاستهای جمعیتی مبتنی بر طیف متنوعی از موضوعات مهم مانند تحلیل داده ها، برنامه ریزی استراتژیک، برآورد هزینه ها، تولید دانش از طریق تحقیقات عملیاتی است که مسئولان باید با فراهم کردن زمینه اشتغال دانشجویان و تحقق سیاستهای درست آنها را به سمت و سوی ازدواج و در نهایت فرزند آوری سوق دهند.
لازم است تا با فراهم کردن شرایطی استفاده از مدارک تحصیلی فوق دیپلم هم برای اشتغال کارساز باشد و دیگر نیازی به مدارک کارشناسی و ارشد نباشد تا دانشجویان بتوانند در سنین مناسب ازدواج کنند و فرزند آوری داشته باشند، متناسب سازی مدرک تحصیلی با موقعیت شغلی برای دریافت حقوق و دستمزد خوب راهکاری مناسب در جهت جلوگیری از پیری جمعیت است.
انتهای پیام/