به گزارش یکتا پرس، گفتگوی بخش فرهنگی یکتا پرس با الهه عبادی شاعر و مترجم جوان را در ادامه می خوانید
الهه عبادی هستم متولد ۱۳۷۵،تهران.از کودکی و دوره دبستان شعر و متن و داستان مینوشتم و تا کنون ادامه دارد.
شیمبورسکا شاعر توانمند و بزرگیست.اینکه ترجمه دفاتر دیگر او پیش در نشرهای تخصصی ادبیات به چاپ رسیده و مورد استقبال فراوانی واقع شده بود.شعر شیمبورسکا شعری ترجمهپذیر است زبانی ساده دارد و میتوانیم با حداقل دگرگونی در ساختار زبانی آنرا به زبان مقصد برگردانیم.علاقه شخصی هر دو ما به شیمبورسکا نیز دلیل مهمی بود که دست به ترجمه یکی لز دفاتر این شاعر لهستانی زدیم.
وقتی فردی مینویسد، به اعجاز کلمات ایمان دارد اگرنه هیچگاه نویسنده یا شاعر نمیشد.کلمات زندهاند،در همهی لحظات ما جریان دارند و شاید خیلی وزن سنگینتری ازین جهان بر روی دوش آنهاست برای یک شاعر یا نویسنده، کلمات از جان هم عزیزترند.
حالا اگر اختصاصا به ترجمه نگاهی داشته باشیم، مترجم اگر تنها با زبان خاص هر اثر که مالک آن نویسنده یا شاعرش است ارتباط برقرار کند و جهان واژگان آن را بتواند به زبان مقصد تشخیص دهد احتمالا بتواند اثری قابل قبول و خواندنی را تحویل زبان مادریاش دهد.
من فکر میکنم برای ترجمه شعر، آشنایی کامل با زندگی شاعر و نقد فنی و زیبایی شناسانه آثار او کمک شایانی به برگرداندن هرچه عالیتر اثر میکند.
نکته اصلی در خصوص این کتاب این است که ما تنها یکی از دفاتر شیمبورسکا را ترجمه کردیم.که پیش از آن چهار شعرش به صورت گزیده در نشرهای دیگر به انتشار رسیدهبود.همکار من آقای عظیمی عهدهدار انتخاب این دفتر بودند.
پیش از خاتمه ندارد ایشان کتابی با عنوان "نمک " در نشر آنیما چاپ نمودند که به چاپ دوم هم رسید و با استقبال خوبی از سوی مخاطبان ادبیات مواجه شد.البته من درین کتاب با ایشون همکاری نداشتم.
بنابراین دفتر بعدی ما خاتمه ندارد بود که اکثر شعرها با تفاوت آشکاری از نظر زبانی و محتوا سروده شده بودند.کار آسانی پیش رو نداشتیم.
دنیای شیمبورسکایی معرفی شده به خواننده ساده و روان بود،مدرن بود و آمیخته به طنز و اعجازو کشفهای سهل و ممتنع.
ما بُعدی دیگر را نشانه گرفتیم و فکر میکنم توانستیم تا جایی که امکان داشت ترجمه و بازسرایی این دفتر را درست و دقیق به فارسی برگردانیم.
در حال حاضر من و آقای عظیمی هر دو مشغول پرداختن به مجموعه شعرهای مستقل خود هستیم .اگر پیشنهاد کاری از سوی ناشران داشته باشیم چرا که نه، ترجمه بسیار چالش برانگیز و لذتبخش است.
بله ولی هر دوی ما قبل تر در کتابهایی شعرهای چاپ شده داریم.عظیمی در کتاب برگزیدگان شعر جایزه خبرنگاران و من در کتاب منتخب دفتر شعر جوان.اما بصورت جدیتر پیگیر هستیم و مینویسیم.البته اگر وسواس و سختگیری بگذارد!
بله،نظر شخصی من آقای احسان مهتدی مترجم توانمند و پرکاری در زمینهی شعر هستند و بهترین کتاب ترجمهای که من درین سالها خواندم کمی بالاتر از تمام کائنات از فرناندو پسوآ ست.ترجمههایی از آقای سینا کمالآبادی خواندم و دوست داشتم که معرف حضور هستند.
قبل از ترجمه ما با نسخهای از شعر او مواجه بودیم که پس از ترجمه و بازسرایی انگار که به زبان کتاب روحی بخشیده باشیم.من خودم بعد از ترجمه با اشعار مخصوصا با شعر مونولوگی برای کاساندرا
از اینکه وارد دنیای ترجمه شدم خوشحالم.ادبیات جهان آنقدر خواندنی و درخور توجه هست که ما تا فرصت داریم باید بخوانیم و بیاموزیم .از آقای عظیمی هن که به من کمک کردند و تجربهی کار بر روی این کتاب را به من هدیه دادند.، متشکرم امیدوارم تا انتها بتوانم برای ادبیات مفید واقع شوم و اثری که از من به یادگار میماند انگشتهای شعر را بگیرد.
از بخش فرهنگ و هنر ِ سایت محترم یکتا پرس هم بخاطر این گفتگو تشکر می کنم