به گزارش خبرنگار اجتماعی یکتاپرس؛ آموزش و پرورش به معنای نهاد آموزش و پرورش که وزارت آموزش و پرورش فقط بخشی از آن است، نگاه میشود، ۵ تا واقعیت دردناک در نهاد آموزش و پرورش میبینم. نهاد را به معنای جامعهشناختی آن در اینجا به کار میبرم که مثلاً شامل وزرات آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری، وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند؛ بنابراین فقط وزرات آموزش و پرورش یک نهاد آموزش و پرورش است. اما شک نیست که در نهاد آموزش و پرورش، مهمترین سهم از آنِ وزارت آموزش و پرورش است. به جهت اینکه از سالیان سال است که در چنگ خود دارد و پس بیشترین نقد هم معطوف به وزارت آموزش و پرورش خواهد بود.
آموزش ما مبتنی بر استدلال نیست. مبتنی بر تعبد است یعنی به مخاطب ما نشان نمیدهد که تو چرا باید این مدعا را بپذیری، اگر بخواهد نشان بدهد که چرا باید این مدعا را بپذیری، باید دلیل این مدعا را بیاورد. البته دلیل انواع دارد و در این شکی نیست، اما برای هر مدعایی باید دلیلی ارائه کرد.
اما به جای این، میگویند این را بپذیر، چون فلان کس گفته است. حالا آن کس از خود مربی کودک و معلم شروع میشود تا برسد به بالاتر و بالاتر و بالاتر.
طبق اصل طبقه بندی مسائل آموزش و پرورش به طبقه بندی مسائل بر اساسا هدف و مقاصد تربیتی؛ طبقه بندی بر اساس عوامل پدیده آورنده آنها؛ طبقه بندی بر اساس ماهیت این مسائل؛ طبقه بندی بر اساس مقاطع و مراحل تحصیلی؛ طبقه بندی بر اساس عمدهترین مسائل امروز و فردای نظام آموزشی اشاره شد. همچنین چالشهای ناشیاز جهانی شدن بر تعلیم و تربیت و برنامه درسی بر شمرده شدند و به شناسایی مسائل و مشکلات آموزش و پرورش از منظرهای دیگرنیز پرداخته شد.
این پژوهش از نوع تحلیلی، استدلالی است. بدین معنی که مفاهیم کلیدی از پایگاههای اطلاعاتی مثل اریک و نیزآخرین کتابها و مقالات منتشر شده مربوط به موضوع جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که درقلمرو آموزش و پرورش مسائل و مشکلات متعدد و متنوع و در عین حال پیچیدهای وجود دارد که اگر بموقع و سریع شناسایی و حلنشوند ممکن است منشاء بروز عوارض و دشواریهای اجتماعی، اقتصادی و فنی در جامعه شوند.
درک نقش آموزش و پرورش؛ تغییر در شیوه یادگیری؛ مبارزه با مشکلات آموزش و پرورش؛ توجه به اهداف آموزش و پرورش نوین؛ بها دادن به نقش معلم؛ انتخاب شیوههای بهتر در برنامهریزی آموزش و پرورش؛ توجه به انگیزهها و ارزشها و ارج نهادن به ارزشهای اخلاقی و معنوی.
یادگرفتن و یادگیری کلید بالا بردن کیفیت منابع انسانی است. این کلید وقتی بهکار میآید که آموزش، مجموعهای از فرایندها تلقی شود.
فرایندهایی که نه تنها مهارتهای حرفهای را شکل میدهند، بلکه فرد را قادر میسازند تا استعدادهای بالقوه خویش را برای مشارکت هوشمندانه و پذیرش مسؤولیت و احترام به بشریت شکوفا کند.
عدم جذابیت محیط مدرسه و کلاس
یکی دیگر از عواملی که موجب دلزدگی دانش آموزان از مدرسه میشود محیط خشک و بدون جذابیت آن است.
بسیاری از مدارس محیطی فرسوده و با معماری خشک دارند و از نظر فضای سبز، تزئینات و رنگ آمیزی و نورگیر بودن کلاسها در وضعیت نامطلوبی به سر میبرند.
اما مهمتر از اینها فضای خشک و یکسویه کلاس هاست، تدریس به شیوهای سنتی، تک گویی معلم، الزام پذیرش بیچون و چرای دانش آموز و برگزاری کلاس بدون گفتگو و نشاط جمعی از بزرگترین ضعفهای سیستم آموزشی کشور است.
به اعتقاد کارشناسان آموزشی عدم تعامل دو جانبه معلم و دانشآموز در این روش باعث میشود دانشآموز زود خسته و بی حوصله شود و دیگر درس و مدرسه برایش جذاب نباشد.
در سالهای اخیر برخی مدارس به زیباسازی محیط پرداخته اند و برخی از مدارس غیر دولتی با عنوان مدارس شناختی و... سعی کرده اند کمی از این فضای آموزش یکسویه سنتی دور شوند، اما در کلیت آموزش و پرورش هنوز همان سیستم پابرجاست و همچنان بچهها از مدرسه فراری اند و جذابترین زنگ برای آنها "زنگ خانه" است.
آموزش در فضایی پر از استرس
یکی دیگر از دلایلی که موجب بی انگیزهگی دانش آموزان برای حضور در مدرسه میشود ایجاد استرس و اضطراب توسط روشهای نادرست آموزشی و محیط مدرسه است.
بر اساس تحقیقاتِ کارشناسان آموزشی انتظارات غیر واقعی آموزگاران از دانش آموز، ایجاد رقابتهای ناسالم بین دانش آموزان، محیط نامناسب مدرسه، مقررات خشک مدارس و عواملی که پیشتر هم بیان شد در ایجاد استرس بین دانش آموزان موثر است.
اما در کشور ما شاید بارزترین مسالهای که موجب ایجاد استرس و اضطراب در بین دانش آموزان میشود الزام به انجام تکالیف سنگین و سیستم امتحان محور است که در دوره دبیرستان در غالب امتحانات نهایی و غول کنکور بیش از پیش خود را نشان میدهد.
دانش آموز به جای یادگیری علم و مهارت، وظیفه انجام تکالیف سنگین و خواندن حجم بالایی از مطالب برای امتحانات را بر دوش دارد و استرس اجرای درست آنها همواره همراه او است.
بحث تکراریِ حذف کنکور که همچنان در گیرودار تصویب و اجرا است، اما به منظور کاهش استرس ناشی از سیستم نمرهدهی در مدارس اقداماتی برای تغییر سبک ارزشیابی در قالب "ارزیابی توصیفی" انجام گرفت، اما به اعتقاد معلمان و خانوادهها این طرح هم موفق نبوده است.
برخورد یکسان با دانش آموزان بدون در نظر گرفتن تفاوتهای ذاتی
آخرین ضعفی که از آموزش و پرورش کشور در اینجا بیان میشود بی توجهی به تفاوتها و استعدادهای گوناگون دانش آموزان است.
بچههایی که وارد مدرسه میشوند از طبقات اجتماعی متفاوت و با استعدادهای گوناگون هستند، اما در مدارس کشور امکان پرورش بسیاری از تواناییهای هنری، ورزشی و ... دانش آموزان وجود ندارد.
همین امر سبب میشود دانش آموز با درسهای مشترکی که همه دانشآموزان وادار به یادگیری آن هستند، با بی میلی برخورد کند و در صورت توانایی مالی و ... علاقه خود را در موسسات خصوصی دنبال کند.
محسن اسماعیلی معلم و جامعه شناس در این زمینه با توجه به تجربیات خود به میگوید آنچه که در نظام آموزشی ما به آن توجهی نمیشود، تفاوت افراد با یکدیگر است.
قالب کتابهای آموزشی ما این تفاوت را در نظر نگرفته است. مثلا این تفاوت را خیلی خوب در میان کودکان اول دبستان میتوانید ببینید، آنها هرکدام در یک یا چندچیز مهارت بیشتری دارند، که خیلی ایدهآل میشد اگر معلم بر روی آن مهارت تاکید میکرد تا کودک در آن زمینه شکوفا شود. اما عملا این اتفاق نمیافتد و ما میبینیم که بعد از گذشت یکی دوسال در نظام آموزشی، بچهها شبیه به یکدیگر میشوند.
انتهای پیام/