به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی یکتاپرس؛ اعتیاد و مصرف مواد مخدر زمینهای برای بروز سایر آسیبهای اجتماعی است و آگاهی، پیشگیری و اجتماعی کردن اصلیترین راهبرد در حوزه مبارزه با مواد مخدر و اعتیاد محسوب میشود. توسعه مشارکتهای مردمی و سازمانهای مردم نهاد در مقابله و پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر از دیگر ضرورتها در این بخش است.
آموزش و آگاهی گروههای در معرض خطر از پیامدهای سوء مصرف موادمخدر یکی دیگر از راهکارها در پیشگیری از اعتیاد است که با توجه به این اهمیت، سازمانهای دخیل در آموزش از قبیل آموزش و پرورش و دانشگاهها نقش و جایگاه مهمی در پیشگیری از این بلای خانمان سوز دارند.
ناصر اصلانی، معاون مقابله با عرضه و امور بینالملل ستاد مبارزه با مواد مخدر در گفتگو با خبرنگار میزان گفته بود که، قانون مبارزه با مواد مخدر نقض دارد؛ توضیح داد: پیش از این قانون اینگونه بود که اموال قاچاقچیان به استثنای هزینه متعارف زندگی شامل یک خانه و ماشین به نسبت درآمد و عرف، مصادره میشد. متاسفانه با تغییراتی که در قانون اعمال شد، اثبات کسب اموال ناشی از جرم مواد مخدر بر عهده نیروهای انتظامی و گذاشته شد؛ کاری سخت و طاقت فرسا که به نوعی مانع برخورد جدی با قاچاقچیان است. ضعف دیگر قانون در مورد طول دوره نگهداری معتادان است. در برخی از کشورهای جهان معتادان تا دو سال نگهداری میشوند واگر معتاد اصلاح شد به جامعه بازمی گردد. اما در قانون ما، مدت نگهداری معتاد سه ماه است و اگر نهایتا مجموعه درمان که در مراکز ماده ۱۶ مستقر هستند به این نتیجه رسیدند که معتاد هنوز نیاز به ادامه درمان دارد سه ماه دیگربه این دوره افزوده میشود.
قوانین: فقدان قوانین جدی منع تولید، خرید و فروش، حمل و مصرف مواد، موجب فراوانی و ارزانی آن میشود که خود عامل گسترش وحل نشدن معضل اعتیاد در جامعه شده است.
قیمت مواد در بازار مواد فروشان: میزان مصرف مواد با قیمت آن رابطه معکوس دارد. هر چه قیمت مواد کاهش یابد تعداد افرادی که بتوانند آن را تهیه کنند، افزایش مییابد و میزان مصرف آن نیز افزایش مییابد. همچنین سهلالوصول بودن مواد به تعداد مصرفکنندگان آن میافزاید.
افزایش بیکاری، از دیگر عوامل اعتیاد است. افزون بر آن، در کشورهای عقب مانده، امکانات تفریحی و رفاهی کافی فراهم نیست و همین موارد نقش تعیین کنندهای در گرایش جوانان به اعتیاد ایفا میکنند.
مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعی: در جوامعی که مصرف مواد نه تنها ضدارزش تلقی نمیشود، بلکه جزئی از آداب و رسوم جامعه و یا نشان تمدن و تشخص و وسیله احترام و پذیرایی است، مقاومتی برای مصرف آن وجود ندارد و سوءمصرف مواد شیوع بیشتری دارد.
کمبود امکانات فرهنگی و ورزشی و تفریحی: کمبود امکانات لازم برای ارضای نیازهای طبیعی و روانی و اجتماعی نوجوانان از قبیل کنجکاوی، تنوعطلبی، هیجان، ماجراجویی، مورد تأیید و پذیرش قرار گرفتن و کسب موفقیت میان همسالان، موجب گرایش آنان به کسب لذت و تفنن از راه مصرف مواد و عضویت در گروههای غیرسالم میشود.
عدم دسترسی به سیستمهای خدماتی، مشاورهای و درمانی: در زندگی افراد، موقعیتها و مشکلاتی پیش میآید که آنان را در معرض خطر قرار میدهد. فقدان امکانات لازم یا عدم دسترسی به خدماتی که در چنین مواقعی بتواند فرد را از نظر روانی، مالی، شغلی، بهداشتی و اجتماعی حمایت نماید، فرد را تنها و بیپناه و بدون وجود سطح مقاومت اجتماعی رها میکند. توسعه صنعتی جامعه، مهاجرت، کمبود فرصتهای شغلی و محرومیتهای اقتصادی و اجتماعی توسعه صنعتی، جوامع را به سمت شهری شدن و مهاجرت از روستاها به شهرها سوق میدهد. مهاجرت باعث میشود تا فرد برای اولین بار با مانعهای جدیدی برخورد نماید.
جدایی از خانواده، ارزشهای سنتی و ساختار حمایتی قبلی، به انزوا و ناامیدی فرد میانجامد. کمسوادی، فقدان مهارتهای شغلی، عدم دسترسی به مشاغل مناسب و به دنبال آن محدودیت در تأمین نیازهای حیاتی زندگی و تلاش برای بقا، فرد را به مشاغل کاذب یا خرید و فروش مواد میکشاند و یا برای انطباق با زندگی سخت روزمره و شیوه جدید زندگی به استفاده از شیوههای مصنوعی مانند مصرف مواد سوق میدهد.
انتهای پیام/