به گزارش گروه اجتماعی یکتا پرس، حاکمیت سایبری هر کشوری دارای 4 رکن پذیرفته شده در جامعۀ بین المللی است، رکن اول تحت عنوان حق استقلال سایبری تعریف میشود (سیستم حاکمیت سایبری کشورها باید از نظر زیرساختها،ذخیرهسازی دادهها و قوانین حاکم بر مدیریت این فضا تحت کنترل هیچ کشوری نباشد).
حق اشتراک برابر در فضای مجازی رکن بعدی رژیم حقوقی فضای مجازی است (صرف نظر از برخی کشورها مانند آمریکا که این حق را نقض میکنند، طبق قواعد بین الملل همۀ کشورها حق استفادۀ برابر از این فضا را دارند).
حق دفاع سایبری رکن بعدی است (تمام کشور حق دفاع از جغرافیای سایبری خود در سه سطح پیش، هنگام و پس از تهاجم سایبری دارند) و آخرین مورد حق قضایی است (براساس این حق، به صورت پیش فرض کشورها دارای صلاحیت اعمال حاکمیت بر فضای سایبر خود هستند و از آن استفاده میکنند، همانند اتفاقاتی که بعد از انتخابات 2020 ریاست جمهوری آمریکا شاهد آن بودیم) اما تأمین منافع جریان تحریف در کشور ما از طریق اینترنت رها و فاقد ضابطه سبب شده تا جمهوری اسلامی از حقوق اساسی خود در فضای سایبر محروم باشد.
بر اساس همین قاعده این گروه برای ایجاد اختلال در برخی برنامههای فضای مجازی که پیش از پذیریش حاکمیت سایبری جمهوری اسلامی ایران وارد جغرافیای سایبری ایران شدهاند، دست به وضع جرائم ریالی سنگین برای اپراتورها میزنند!
بر همین اساس در خلال سیصد و سومین نشست کارشناسی تخصصی جبهۀ انقلاب اسلامی در فضای مجازی و اندیشکدۀ فضای مجازی مرکز مطالعات ژرفا که با مشارکت دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه جامع امام حسین(ع)، خبرگزاریهای تسنیم، میزان فارس، میزان و پایگاه خبری جهان نیوز و موسسۀ رسانهای خبر فوری برگزاری میشد از کارشناس این برنامه آقای سید علیرضا آل داوود، کارشناس سیاسی و رسانه سوال کردیم: به طور کلی فضای سایبری در فرآیندهایی مانند انتخابات چه آثاری دارد؟ چطور به رغم وجود شعار دموکراسی انتخاب رای دهندگان در کشوری مانند آمریکا مدیریت میشود؟
یکی از نکات قابل تعامل دربارۀ حاکمیت سایبری، وقایع پس از انتخابات 2020 ریاست جمهوری آمریکا است. دنیا شاهد بود که آمریکا به عنوان کشوری که از طریق آژانس امنیت ملی سایبری خود (NSA)، فضای سایبر جهان را مدیریت میکند حتی به رئیس جمهور مستقر این کشور که دارای حقوقی مانند حق وتو، استفاده از کدهای کیفهای هستهای و فرماندهی کل نیروهای مسلح ایالات متحده است، اجازۀ تعدی به قوانین سایبری کشور را نمیدهد، وی و طرفدارانش به راحتی سانسور میشوند، پیامهای او در شبکههای اجتماعی با عناوینی همچون اخبار گمراه کننده برچسب گذاری میگردد تا آرامش سایبری ایالات متحده آمریکا حفظ شود!
جای تأمل دارد که کشوری مانند آمریکا به عنوان مدعی دروغین آزادی بیان، زمانی که طرفداران دونالد ترامپ پای به خیابانها میگذارند، بدون هیچ اغماضی دسترسی وی به تمام حسابهای خود در فضای مجازی را قطع میکند! در حالی که فراموش نخواهیم کرد، چطور این پلتفرمها تمام امکانات زیرساختی خود را برای بر هم زدن آرامش ایران در ادوار مختلف به کار گرفتند!
خانم هیلاری کلینتون در کتاب خاطرات خود (2013) به صراحت مینویسد؛ «زمانی که معترضین (اغتشاشگران) در خیابانهای تهران بودند ما اجازۀ تعطیلی توئیتر را ندادیم!» خانم کلینتون تصریح میکند که آقای جک دورسی (مدیر شبکۀ اجتماعی توئیتر) آن زمان در شهر بغداد اقامت داشته است! به بیان سادهتر در نزدیکترین فاصلۀ جغرافیایی ممکن برای هدایت عملیات حاضر شده بود! رهبر انقلاب تاکنون 3بار به صراحت از این مسئله یاد کردهاند که شرکت توئیتر در فتنۀ مخملین آن مقطع برای نقش آفرینی در انتخابات ایران بروزرسانی خود را به تأخیر انداخت، این دوگانگی در برخورد آمریکا با دو انتخابات ریاست جمهوری در کشور خود و ایران حقایق زیادی را آشکار میکند. یکی از این نکات جالب توجه اجازۀ محدود آمریکا به فعالیت رسانهها در فضای انتخاباتی این کشور بود، ساختار امنیتی این کشور فقط به 7 رسانه مجوز رسمی پوشش اخبار انتخاباتی کشور را داد! شبکۀ زیرساخت ملی اطلاعات آمریکا (National Information Infrastructure Network) که در سال 1991 میلادی شکل گرفت، این امکان را برای ایالات متحده فراهم کرد که حاکمیت خود را در فضای سایبر گسترش دهد ولی زمانی که در ایران از شبکۀ ملی اطلاعات صحبت میکنیم، عدهای با طرح مسائلی مانند مسدود سازی دسترسی به فضای آزاد اطلاعات مانع راهاندازی این شبکه در کشور میشوند!
دوگانگی در برخورد آمریکا به حدی است که امکان نادیده گرفتن آن وجود ندارد. کنگرۀ آمریکا فقط چند ساعت در کنترل معترضین بود اما بعد از تسلط نیروهای امنیتی، هیچ خبری در سطح جهان مخابره نشد که عوامل شناسایی شدۀ این تهاجم دچار چه سرنوشتی شدند! نهادهای حقوق بشری هیچ یک مدعی نشدند که اینها معترض بودند و حق اعتراض به حاکمیت کشور خود را داشتند! اما در ایران زمانی که حاکمیت مجبور میشود برای حفظ آرامش کشور مدتی دسترسی به اینترنت را محدود کند، تمام نهادهای حقوق بشری خارج از کشور دست به اعتراض میزنند! دلیل ایالات متحده برای سکوت خبری بسیار کوتاه است، حاکمیت سایبری کشور آمریکا به حاکمیت آن ارتباط دارد بنابراین نیازی به اطلاع دیگران از فرآیند اعمال حاکمیت در آمریکا نیست، هر شخصی قصد تخریب این امنیت را داشته باشد، حتی اگر رئیس جمهور آمریکا باشد، تحت پیگرد قرار خواهد گرفت.
چرا آمریکاییها در سال 2020، اشتباه خود در سال 2016 میلادی را مرتکب نشدند؟
ایالات متحده آمریکا پیش از انتخابات 2016 اطلاعات حدود 50 میلیون نفر از شهروندان این کشور را برای تحلیل در اختیار یک اندیشکدۀ انگلیسی قرار داد. بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ بارها سناتورهای دموکرات مدعی شدند که روسیه با استفاده از اطلاعات این اندیشکده انگلیسی انتخابات آمریکا را هدایت کرده است و به دنبال طرح این مسئله چند بار تلاش کردند تا ترامپ را استیضاح کنند.
مستندی تحت عنوان (Big hack) تلاش کرد تا ابعاد این مسئله را موشکافی کنند. این مستند مدعی میشود که دادههای 50 میلیون آمریکایی در اختیار رقیب ایالات متحده قرار گرفت، آنها ضمن تحلیل این دادهها توانستند بر ابعاد مختلف انتخابات آمریکا اثر قرار دهند و نهایتاً دونالد ترامپ در سال 2016 میلادی رئیس جمهور آمریکا شد .
یکی از چالشهایی که در آینده گریبان ما را خواهد گرفت به طور قطع خروج تدریجی اطلاعات کاربران ایرانی از طریق پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، توئیتر و واتساپ است.
آنها از طریق این اطلاعات میتوانند، سطوح مختلف عادات، رفتارها و عملکرد مردم ایران را ارزیابی خواهند کرد و با استفاده از Big Data در آیندۀ کشور ما اثر خواهند گذاشت.
گروهی از مدیران اجرایی کشور با طرح موضوعات واهی مانند افزایش سرعت اینترنت مردم را دچار خطای راهبردی کردند، آنها این تلقی را برای مردم به وجود آوردند که افزایش سرعت اینترنت به معنای توسعۀ شبکۀ ملی اطلاعات است!
این رفتار صرفاً توسعۀ پهنای باند بود. پهنای باند به این دلیل در جهان مورد توجه قرار گرفت که ذیل توسعۀ آن امکان گسترش نظم نوین جهانی مدنظر کشورهایی مانند آمریکا تحت عواملی مانند ویروس بیوسایبرنتیک کرونا فراهم میشود. جالب است بدانید که سه کشور امکان خروج از تلۀ هژمونی آمریکا برای ایجاد نظم نوین جهان به سهولت رهایی پیدا کردند؛ چین، کرۀ جنوبی و روسیۀ که دارای شبکۀ ملی اطلاعات بودند، چالشهای کمتری در این زمینه پیدا کردند .
جریان تحریف از تعابیری مانند اینکه شبکۀ ملی اطلاعات مانع آزادی بیان و گردش آزاد اطلاعات است! برای استمرار رها بودن فضای مجازی استفاده میکند، شما تصور میکند که راهکار مواجهه با آنها چیست؟
واقعیت این است که امروز به کار بردن دو گانههایی مانند «فیلترینگ، آزادی» نوعی پاره حقیقت گویی در سطح جامعه خواهد بود. جریان تحریف صرفاً به بیان بخشهایی از حقیقت که قابلیت بهره برداری سیاسی دارد، بسنده میکند! کشوری در جهان وجود ندارد که کاربران فضای مجازی تا این حد به هر نوع اطلاعاتی دسترسی داشته باشند، برای مثال آلمان پس انتخابات دهمین دورۀ ریاست جمهوری ایران با تجربهای که از وضعیت ایران به دست آورد، هنگام برگزاری انتخابات کشور خود دسترسی به پلتفرم فیس بوک را محدود کرد یا رفتار خانم مرکل پس از افشای شنود مکالمات وی در آمریکا، توسط ادوارد اسنودن را ناشی از وادادگی در فضای مجازی میدانید؟ وی بعد از افشای این حقایق به فرانسه سفر کرد و طی ملاقاتی با رئیس جمهور این کشور صراحتاً از لزوم راهاندازی اینترنت اروپایی سخن به میان آورد تا مانع جاسوسی آمریکا از سران اروپایی شود! قانون Gdpr (مقررات عمومی حفاظت از داده) مصوب سال 2018 میلادی، تلاش دیگر اتحادیه اروپا برای حفاظت از دادههای خود در مواجهه با آمریکا است.
آیا کشورهای غربی که از سال 1960 میلادی لوایحه مربوط به گردش آزاد اطلاعات را تصویب کردند، امروز امکان طرح این ادعا را دارند که شهروندان آنها امکان دسترسی به هر اطلاعاتی را دارند؟! مسلماً پاسخ منفی است، در این کشورها مطابق مقررات عمومی حفاظت از داده، کاربران زیر 16 سال اجازۀ دسترسی به واتساپ را ندارند. طبق همین قوانین پلتفرمهای غیربومی مانند اینستاگرام برای فعالیت در کشورهای اتحادیه اروپا ملزم به راهاندازی دفاتر حقوقی در کشورهای میزبان هستند، از طرفی باید قواعد مربوط به گمنام سازی اطلاعات را رعایت کنند.
طبق قواعد گمنامسازی اطلاعات به معنای مصنویت صاحب اطلاعات از دسترسی مجرمان فضای سایبر است تا اگر اطلاعات وی به هر دلیلی در این فضا افشا شد، امکان دسترسی به صاحب اطلاعات برای فرد یا افراد مهاجم وجود نداشته باشد بنابراین شاهد اهمیت ویژۀ قانونمداری در استفاده از فضای مجازی در کشورهای مدعی گردش آزاد اطلاعات هستیم، در حالی که جریان تحریف مطالبۀ همین قوانین را مخالفت با گردش آزاد اطلاعات و آزادی بیان معرفی میکند!
آزادی بیان تا جایی توسط جریان تحریف تحمل میشود که تعارضی با منافع آنها نداشته باشد، حتی تعاریف مرسوم این واژه نیز برای آن ها معنایی ندارد.
آیا میتوان گفت یکی از معضلات فضای مجازی رها، انتشار اخبار غیرموثق و پیرو آن احساس ناامنی توسط جامعه است، در حالی که جامعه امنیت دارد؟
این امر به پروتکلهای انتشار اخبار بر میگردد؛ رهبر معظم انقلاب در بیانیۀ گام دوم انقلاب اسلامی میفرمایند؛ «امروز هزاران رسانۀ صوتی و تصویری وجود دارد که فعالیت آنها در راستای مأیوس سازی مردم از آینده است». اخبار دروغ، سکوت در برابر پیشرفتها و تکنیکهایی از این دست راهبرد دشمن برای مأیوس کردن ما خواهد بود، رهبر انقلاب در ادامه تأکید میکنند که جوانان باید در شکست حصر تبلیغاتی دشمن پیشگام باشند.
ایشان سپس میفرمایند «در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید». شکستن حصر تبلیغاتی دشمن و توجه به حکمرانی سایبری تنها بخشی از بیانیۀ گام دوم انقلاب اسلامی است که رهبر معظم انقلاب در آن به صراحت از واژۀ جهاد یاد میکنند.
رفتار آمریکا میتواند الگویی از اعمال حاکمیت سایبری دولتها بر فضای مجازی باشد، روزانه دهها هزار اخبار جعلی در فضای مجازی منتشر میشود که یگانه هدف آنها مأیوس ساختن مردم از شرکت در فرآیند مردم سالاری دینی است بنابراین این فضا لاجرم باید از آشفتگی رهایی پیدا کند. امروز بیش از 60 درصد مردم ایران کاربر پیام رسانهای غیرایرانی هستند که همین مسئله لزوم مدیریت این فضا را بیش از گذشته برای ما آشکار میکند. رهبر انقلاب بیش از هرکسی در کشور فضای سایبر را بر اساس اصول علمی فهم کردهاند و نسبت به مدیریت صحیح آن دغدغه دارند.
انتهای پیام/