در حالی که جمعیت کشور هر روز رو به سالمندی می رود اقبال نسل جدید به فرزندآوری کاهش چشمگیری داشته، امری که می تواند چالش فردای خانواده های ایرانی باشد.
کد خبر: ۲۶۹۴۱
۰۸:۳۰ - ۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۰
به گزارش گروه اجتماعی یکتا پرس، از ابتدای شروع زندگی، تشکیل خانواده و فرزند آوری به عنوان ویژگی اولیه انسانها در جریان بوده است، اما این روزها برای بسیاری از زوجین تک فرزندی انتخابی است که به صورت یک اجبار تحمیل میشود. از علل موثر در این انتخاب میتوان به بالا رفتن سن ازدواج، شرایط اقتصادی خانوادهها و هزینههای بالای زندگی، شاغل بودن مادر، مهاجرت، ترس از مسئولیتهای بیشتر، کوچک شدن محیط خانواده و نداشتن حمایتهای لازم در مسیر فرزند پروری اشاره کرد.
بسیاری بر این باورند که تک فرزندی دارای معایبی بی شمار برای فرزند است که البته بیشتر ناشی از باورهای سنتی و فرهنگی میباشد، حال آن که تک فرزندی دارای مزایا و همچنین معایبی میباشد که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:طبق مطالعات انجام شده در روانشناسی کودک، تک فرزندها معمولا افرادی مرتب، منظم و وظیفه شناس هستند و اغلب اعتماد به نفس بیشتری دارند. این فرزندان ممکن است پر توقع، کمال گرا و غیر قابل انعطاف باشند. این کودکان فرصت کمتری برای همدلی کردن و گذاشتن خود جای بقیه دارند. فرزندان درخانوادههای گستردهتر از مزایایی همچون تعاملات بیشتر، حمایت و الگوهای رفتاری بیشتر برخوردارند، چراکه تک فرزندها بیشتر از والدین خود الگوبرداری میکنند. در خانوادههای دارای چند فرزند، پویاییهای ارتباطی بیشتر و تعامل اعضای خانواده و فرزندان با یکدیگر بیشتر است. از مشکلات تک فرزندان میتوان به نداشتن همبازی، احساس تنهایی، و گاهی نداشتن احساس حمایت و پشتیبانی نام برد. هرچند این افراد در مهارت دوست یابی هیچ تفاوتی با سایر کودکان ندارند.
نکته قابل تامل این است که تمامی کودکان دارای ویژگیهای منحصر به فردی هستند و خصوصیات ذکر شده، نسبی میباشد یعنی هستند تک فرزندانی که خصوصیات بالا را ندارند و یا برعکس فرزندانی هستند که در خانوادههای پرجمعیت پرورش مییابند، ولی احساس تنهایی میکنند.
بسیاری از مطالعات بر اهمیت و نقش عواملی مانند ویژگیهای والدین، شیوههای فرزند پروری، خصوصیات خلقی کودکان، تعاملات درون خانواده، شیوه زندگی و تعامل این فاکتورها در شکل گیری ویژگیهای کودکان اشاره دارد.
با تمام این توضیحات، والدین با سوالات بسیاری روبرو هستند. برای مثال بسیاری از والدین از خود میپرسند آیا به خاطر فرزند اول، باید بچهی دوم را به دنیا بیارند؟ و آیا این دلیل، دلیل موجهی هست یا خیر؟
پاسخی که به این سوال والدین داده میشود این است که شما به خاطر خودتان فرزند دوم را بیاورید نه به خاطر فرزند اول. چرا که اگر شما شرایط جسمانی، روانی، و اجتماعی داشتن فرزند دوم را دارید قطعاً فرزند دوم به پویاییهای خانواده کمک میکند و موجب رشد هیجانی و اجتماعی بهتر کودک اول میگردد، اما اگر شما به عنوان والدین دارای ویژگیها و شرایط مناسب نیستید، برای مثال مشغول درس خواندن هستید، تازه مهاجرت کرده اید، مشکلات فراوان یا چالشهای حل نشده با فرزند اول دارید و در کل شرایط مناسب فرزندآوری را ندارید، تصمیم به آوردن فرزند جدید ممکن است چند نفر را تحت تاثیر قرار دهد. در درجه اول اینکه به بچه اول توجه کمتری تعلق میگیرد، در درجه دوم به عنوان والدین، تحت فشار بیشتری قرار گرفته و فرصت رسیدگی به رابطه زناشویی، فعالیتها و مراقبتهای فردی را نخواهید داشت و مجموع این فشارها بهداشت روانی خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد.
اگر شرایط فرزند دوم در خانواده و در درون شما مهیا باشد، این تصمیم میتواند مزایای بسیاری برای کل اعضای خانواده داشته باشد. اما به یاد داشته باشید، کودک دوم، یک کپی از کودک اولتان نیست. سعی کنید سختیها و مشکلات ماههای اول تولد فرزندتان را به یاد بیاورید. به خصوص اگر کودک اول شما حالا بزرگ و مستقل شده، ممکن است با تولد فرزند دوم از حجم مشکلات روزهای اول تحت تاثیر قرار گرفته. اگر فرزند اول شما دوران نوزادی آرامی داشته، خوب میخوابیده، بیقراری نمیکرده و خوش غذا بوده، و در کل فرزند راحتی بوده، ممکن است کودک دومتان با خصوصیاتی متفاوت شما را غافلگیر کند. پیش از تصمیمگیری در مورد فرزند دوم، موضوعات مهم ذکر شده را مد نظر قرار بدهید. قطعا برای این تصمیم مهم به دلایل بیشتر و منطقی تری به غیر از “به خاطر فرزند اول” نیازمندید.