به گزارش گروه اجتماعی یکتاپرس، دوربینهای فول فریم بهترند یا کراپ سنسور؟ آیا همه عکاسان حرفهای در نهایت به سراغ دوربین فول فریم میروند؟ قطعا این به مورد استفاده شما بستگی دارد و فقط به این دلیل که دوربینهای فول فریم وجود دارند، به این معنی نیست که شما باید یکی از آنها را بخرید – بسته به نیاز شما یک دوربین جیبی، DSLR کراپ سنسور یا حتی دوربین گوشی موبایل نیز میتواند برایتان گزینه مناسبی باشد. خواه شما یک عکاس حرفهای باشید و خواه یک علاقهمند گاه به گاه، صدها مدل دوربین و گزینه متناسب با نیازهای شما وجود دارد. یکی از رایجترین موضوعات مورد بحث نیز، مقایسه بین دوربینهای فول فریم و کراپ سنسور است. در این مقاله شما عزیزان را با نقاط قوت و مزایای دوربینهای فول فریم و همچنین کراپ سنسور آشنا کرده و سپس به چهار افسانه رایج در مورد دوربینهای فول فریم میپردازم تا به شما در انتخاب دوربین متناسب با نیاز هایتان کمک کنم.
یکی از چیزهای زیبا در مورد عکاسی دیجیتال مدرن، تعداد نجومی انتخابهایی است که در دسترس ما قرار دارد. مهم نیست که شما یک عکاس حرفهای باشید، یک فعال آخر هفته، یا یک علاقهمند گاه به گاه که فقط دوست دارد عکسهای فوری از بچه هایش یا غذا هایش بگیرد – ده ها، و حتی صدها مدل دوربین و گزینههای متناسب با نیازهای شما وجود دارد. دوربینهای اختصاصی برای ثبت ورزشهای شدید، دوربینهای زیر آب برای عکاسی از عمق دریای آبی، و تعداد زیادی لنز برای دوربینهای DSLR و بدون آینه، متناسب با هر موقعیتی که ممکن است در آن قرارگیرید، وجود دارد.
همچنین چند عامل تمایز بین این گزینههای مختلف وجود دارد که برخی از دوربینها را برای شرایط خاص مناسبتر میکند. یکی از رایجترین موضوعاتی که من میبینم در مورد آن بحث میشود، مقایسه بین دوربینهای فول فریم و کراپ سنسور است. برای رفع ابهام در مورد این سوال خاص، من دوست دارم به چهار افسانه رایج در مورد دوربینهای فول فریم بپردازم، با این هدف که به شما کمک کنم دوربینی را انتخاب کنید که متناسب با نیازهای شما باشد.
من میبینم که این افسانه دائما مطرح میشود، به خصوص در فرومهای آنلاین و همچنین هنگام صحبت با افراد. این شرم آور است، چون واقعیت ندارد. دوربین فول فریم قطعا در برخی جنبهها نسبت به دوربینهای کراپ سنسور بهتر است، اما اعلام این که آنها به طور کلی بهتر هستند کاملا گمراه کننده است.
یک قیاس که من دوست دارم در اینجا از آن استفاده کنم وسایل نقلیه هستند، به خصوص ماشینهای پیکاپ یا وانت. هیولایی مانند Ford F-۱۵۰ وانت فوق العادهای است که در حمل و نقل، بکسل، و تمام کارهای سنگینی که معمولا برای آنها چنین ماشینی خریداری میشود، بهتر است. در مقابل، Toyota Tacoma وانت کوچک تری است و به آن اندازه قوی یا توانا نیست، اما در واقع در برخی موراد مانند سنجش گاز بهتر، شعاع چرخش کوچکتر، و چابکی کلی بیشتر در یک محیط شهری تر، همتای بزرگتر خود را شکست میدهد.
متفاوت، اما نه لزوما بهتر
هیچ دو ماشین وانتی از لحاظ عینی بهتر از یکدیگر نیستند؛ هر دو به خوبی با نیازهای افرادی که آنها را میخرند مطابقت دارند. همین امر در مورد دوربینها نیز صادق است؛ دوربینهای فول فریم (full-frame) از بسیاری جهات خیلی خوب هستند. اما این که بگوییم آنها بهتر هستند، برخی از مزایای منحصر به فرد دوربینهای کراپ سنسور (crop-sensor) کوچکتر را نفی میکند.
به طور کلی، مدلهای فول فریم نقاط قوتی مانند قابلیتهای ایزوی بالاتر، محدوده دینامیکی بهبود یافته، و کیفیت ساخت بهتری دارند. اگر این چیزها برای شما مهم است، یک دوربین فول فریم ممکن است متناسب با نیازهای شما باشد. با این حال، دوربینهای کراپ سنسور کوچکتر و ارزانتر نیز مزایای منحصر به فردی دارند، مانند:
– نقاط فوکوس خودکار که تا لبههای منظره یاب میرسند.
– سرعت همگام سازی شاتر سریع تر.
– دسترسی بلندتر – یک لنز ۲۰۰ mm بر روی یک دوربین کراپ سنسور در واقع مانند عکاسی با یک لنز ۳۰۰ mm بر روی یک دوربین فول فریم است.
– به طور کلی ارزان تر.
البته همه اینها کلیات هستند و همیشه استثنائاتی وجود دارند. اما کافی است بگوییم که:
فقط به این دلیل که دوربینهای فول فریم وجود دارند، به این معنی نیست که شما باید یکی از آنها را بگیرید.
این افسانهای است که ارتباط نزدیک با GAS یا «سندرم خرید تجهیزات» دارد – شرایطی که بسیاری از عکاسان را مبتلا میکند، و اغلب باعث میشود که آنها دائما دوربین ها، لنزها، و لوازم جانبی بیشتری بخرند، به این امید که این چیزها به بهبود عکاسی آنها کمک کنند. گرفتن یک دوربین فول فریم مطمئنا به شما اجازه خواهد داد تا از مزایای منحصر به فرد آنها بهرهمند شوید، اما به هیچ وجه کاری برای بهبود کیفیت عکسهای شما نخواهد کرد.
مهم نیست چه دوربینی دارید، چه دوربین گوشی موبایل باشد، چه دوربین جیبی، یا DSLR کراپ سنسور، بهترین کاری که میتوانید انجام دهید تا خودتان را عکاس بهتری کنید این است که بیشتر در مورد عکاسی یاد بگیرید، نه این که پول خرج تجهیزات جدید کنید. در واقع، چسبیدن به تجهیزاتی که دارید و یادگیری کار با محدودیتهای آنها میتواند تاثیر عمیقی بر عکاسی شما داشته باشد و کمک شایانی به پیشرفت شما خواهد کرد.
تنها با کمی تعمیم دادن استعاره وسیله نقلیه، خرید یک اتومبیل Formula ۱ به طور خودکار شما را راننده بهتری نخواهد کرد. قطعا، این کار به شما این امکان را میدهد تا به قابلیتهای منحصر به فرد چنین اتومبیل خوبی دسترسی پیدا کنید. اما فقط پارک کردن یک ماشین مسابقه F۱ در گاراژتان به هیچ وجه توانایی شما در اداره یک وسیله نقلیه موتوری را ارتقاء نمیدهد. برخی از عکاسان به اشتباه فکر میکنند که خرید یک دوربین فول فریم باعث تقویت عکاسی آنها خواهد شد. اما در واقع، تمرین روزمره اصول عکاسی مانند ترکیب بندی، نورپردازی، رنگ، کنتراست و ... است که منجر به پیشرفت خواهد شد.
اگر تصمیم گرفتید که میخواهید بر روی دوربین تمام فریم سرمایه گذاری کنید، میتوانید از این بابت آسوده خاطر باشید که آن مانعی که در گذشته بوده، دیگر وجود ندارد. اولین دوربین فول فریم Canon ۵D بود، که در آگوست سال ۲۰۰۵ وارد بازار شد و قیمت آن حدود ۳۵۰۰ دلار بود، که برای همه به جز اکثر افراد حرفهای و متخصص و علاقهمندان جدی، بسیار گران بود. دوربینهای کراپ سنسور بسیار ارزانتر بودند، که آنها را به یک راه حل پیش فرض برای بسیاری از عکاسان در سراسر جهان تبدیل میکرد. تا به امروز، آنها هنوز هم تقریبا برای هر نوع عکاسی گزینه بسیار ماندگاری هستند.
با این حال، با کاهش قیمتها در طی سال ها، اکنون خرید دوربین فول فریم در مقایسه با گذشته بسیار امکان پذیرتر شده است. دوربینهای فول فریم جدید مانند Nikon D۶۱۰ یا Canon ۶D حدود ۱۵۰۰-۱۴۰۰ دلار (در زمان نوشتن این مقاله) هستند، که نسبت به چند سال پیش خرید بسیار به صرفه تری است؛ و اگرچه مدلهای گران قیمتتر مانند Canon ۱DX Mark II یا Nikon D۵ به راحتی میتوانند به اندازه یک ماشین دست دوم قیمت داشته باشند، اما قطعا شما نیازی به مدلهای رده بالا ندارید تا از مزایای عکاسی با یک دوربین فول فریم بهرهمند شوید.
مزیت دیگر گذر زمان این است که دوربینهای فول فریم که چند سال پیش آخرین مدل بودند، اکنون که توسط مدلهای جدیدتر جایگزین شده اند، قیمت بسیار ارزان تری دارند. دوربین Canon ۵D Mark II را در نظر بگیرید، دوربینی که آنقدر خوب بود که برای فیلمبرداری فصل آخر سریال تلویزیونی House در سال ۲۰۱۰ مورد استفاده قرار گرفت. اگرچه این دوربین نمیتواند با عملکرد ایزوی بسیار بالا و سایر ترفندهای همتای جدیدتر خود رقابت کند، اما هنوز هم دوربین فوق العادهای است و میتوانید دست دوم آن را در اینترنت بسیار ارزانتر از مدلهای جدید درخشان آن خریداری کنید.
دوستان و اعضای خانواده اغلب موقع خرید دوربین و تجهیزات آن از من مشاوره میخواستند، و این مشاوره به دلیل تصور این که عکاسان واقعی همیشه در نهایت دوربینهای فول فریم خریده اند، تا حدودی پر ریسک بود. بنابراین، توصیه به یک فرد برای خرید دوربین کراپ سنسور بازی خطرناکی است، چون بعد از چند سال آن شخص ممکن است متوجه شود که تجهیزاتش در دنیای عکاسی درجه دو هستند و بهتر بود که از اول یک مدل فول فریم میخرید. خوشبختانه امروزه اصلا این طور نیست.
تکنولوژی سنسور در دوربینهای امروزی آنقدر خوب است که شما چه دوربین فول فریم داشته باشید، چه کراپ سنسور، فرمت متوسط (medium format)، میکرو چهار سوم (micro-four-thirds)، یا در برخی موارد حتی یک گوشی موبایل، میتوانید عکسهای حرفهای بگیرید.
تجهیزات دوربین دیگر عامل محدود کنندهای که زمانی بود، نیست؛ بنابراین اگرچه بسیاری از افراد حرفهای قطعا دوست دارند با دوربین فول فریم عکس بگیرند، عده زیادی نیز وجود دارند که ویژگی ها، اندازه، راحتی، و قیمت مدلهای کوچکتر را به خصوص در دنیای دوربینهای بدون آینه مانند Olympus OM-D EM۱ Mark II یا Panasonic GH۵ ترجیح میدهند.
اگر شما نیازهای خاصی دارید که توسط دوربین کراپ سنسور شما برآورده نشده اند، ممکن است ایده خوبی باشد که خرید یک دوربین فول فریم را در نظر بگیرید. اما در غیر این صورت، دوربینی که دارید احتمالا به اندازه کافی خوب است و بهتر است که پول خود را به جای یک بدنه دوربین جدید، بر روی لنزها، نورپردازی، و آموزش عکاسی سرمایه گذاری کنید.
انتهای پیام/