به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر یکتاپرس، در این جلسه ابتدا مسعود فروتن مجری صدا و سیما که اجرای برنامه را بر عهده داشت ضمن خیر مقدم به حاضرین در جلسه ،و صحبت هایی پیرامون توانمندیهای ثروتی و خواندن شعری از کتاب . از احمد پوری به عنوان سخنران اول جلسه دعوت کرد .
احمد پوری مترجم و نویسنده شایسته و نام آشنای کشور سخن خود را با عنوان این که «کتاب اسب ها» کتاب خاصی است و می رود که راه تازه ای را در دنیای شعر ایران باز کند شروع کرد . او و در ادامه حرف خود افزود :این کتاب که اغلب اشعار آن سورئالیستی هست از چهار بخش تشکیل شده که توضیح خواهم داد . ما سابقه شعر سورئالیستی را در ادبیات خودمان کم داشتیم .
درسته که ما از از زمان مولوی هم شعر سورئال در ادبیات خود داشتیم اما بسیار کم و محدود . باید بگویم که شعر سور رئال شعری است که در آن ضمیر ناخودآگاه است که اتخاذ می کند، تاخت و تاز می کند و شعر را به وجود می آورد.
پیش از این هم تعدادی در این راه تلاش کردند اما موفقیت چندانی به دست نیاوردند . در بین این ها موفق ترین آنها هوشنگ ایرانی بود، اما دلیل بر این که قصد او، ساختن شعر بود تا سرودن آن ، در جامعه مورد نامهربانی قرار گرفت و گاهی هم مورد تمسخر واقع شد همانطور که الان هم گاهی برای مقابله با شعر امروز از جیغ بنفش یاد می کنند که همان شعر معروف هوشنگ ایرانی که میگوید غاز کبود می دود جیغ بنفش می کشد .
وی در ادامه سخنان خود با اشاره به آندره برتون شاعر سورئال و خواندن شعر های سورئال از یانیس ریتسوس که معتقد بود رضا ثروتی و یانیس ریتسوس دنیای نزدیک به هم دارند به مقایسه شعر رضا ثروتی و شاعران معروف دنیا پرداخت و از ثروتی به دلیل اینکه قدم های قابل اعتنایی در این راستا برداشته است قدردانی کرد . احمد پوری در بخشی از صحبت‌های خود در مورد شعر هایکو و تعدادی از شعرهای «کتاب اسب» که نزدیک به شعرهای هایکو است اشاره کرد و نزدیکی شعر های کوتاه رضا ثروتی را به هایکو قابل تقدیر دانست.
احمد پوری در ادامه به تعریف شعر هایکو و دلیل این که در ایران نمی شود آن چنان که باید هایکو سرود پرداخت و توضیحات منسجم و قابل استفاده ای را برای حضار تشریح کرد.
سخنران بعدی دکتر حمید رضا شعیر بود که به واژه شناسی در شعرهای این کتاب پرداخت و عنوان کرد که رد پای تئاتر در شعرهای ثروتی به چشم می خورد . شعیر گفت گاهی در شعرهای بلند ثروتی به یک کلمه بر می خوریم ، هر چند کوتاه اما خسته کننده نیست ، چرا که در شعرهای او مدام چیزی به چیزی دیگر تبدیل می شود و خواننده را دنبال خود می کشد.
بنابراین بازی و واقعیت در شعرهای او ادغام می شود و آنچنان ادغام می شوند که نمیدانیم کدام یک بازی است و کدام یک واقعیت . ما فقط رفته رفته در این بازی غرق می شویم . به عنوان مثال ثروتی در شعرهای خود از چهار نوع اسب استفاده می کند ،اسب هایی که هر کدام خصوصیات مخصوص به خود را دارند اما در شعر ثروتی نقش یک پازل را ایفا می‌کنند . اما بدون آن که به اسب اشاره مستقیم بشود این پازل ها در حال تاخت و تاز هستند، یورتمه می روند ، شیهه می کشند ، سم می کوبند ثروتی در چینش پازل ها نهایت دقت و سلیقه خود را به کار برده است تا این اسبها بدون اینکه در کلمات حضور مستقیم و پر رنگ داشته باشند شعر را به پایان برسانند.
بعد از پایان سخنان دکتر شعیر ، مسعود فروتن با خواندن شعری از« کتاب اسب»، حضور کارگردان مطرح کشور ، بهمن فرمان آرا را در جمع خیر مقدم گفته و از رضوان ابوترابی به آخرین سخنران دعوت به عمل می آورد .
ابوترابی در ابتدای صحبت های خود اشاره می کند که رونمایی کتاب همیشه با گفتن تبریک و یک سری مسائل از این قبیل بودهاست اما امروز اتفاق خوبی افتاد و دوستان نگاه های ارزشمندی به این اثر داشتند . وی گفت تا آنجا که من می دانم دنیا از روزی که که متوجه شده است شعر بزرگترین مخرج مشترک بین فرهنگ هاست و امکان ترویج عشق و مهربانی از این طریق امکان پذیر است ،اکثر شاعران را در تنگناهای سختی قرار داده و رفتار مناسبی با آن ها نداشته است . او با اشاره به این که چاپ کتاب شعر در این وانفسا به شجاعت بزرگی نیاز دارد ، از چاپ این کتاب تقدیر کرد.
ابوترابی با مطرح کردن داستان کوتاه ترزا نوشته ایتالو کالوینو گفت : روزی یک نفر در میدانی ایستاده بود و ساختمان چند طبقه ای را نگاه می کرد و با صدای بلند فریاد می زد : ترزا ترزا . شخصی از آنجا رد می شد آن هم به کمک این شخص آمد و ترزا را صدا کرد . چند نفر دیگر رد می شدند آنها هم همراه با این دو نفر شروع کردند با صدای بلند بگویند ترزا ترزا . بعد از کلی صدا کردن ، یک نفر به شخص اولی گفت: چکار کنیم ؟ما که هرچه صدا می کنیم تززا جواب نمی دهد؟ شخص اولی گفت حالا که جواب نمی دهد بیایید یک نفر دیگر را صدا کنیم . درسته طنز در این نوشته هست ،اما پیام مهم این داستان ، شخصیت اصلی داستان یعنی همان ترزاست . ترزایی که اصلا وجود ندارد . یعنی از یک هیچ، همه چیز ساختن و این قدرت و وسعت تفکر نویسنده را می رساند . من اعتقاد دارم رضا ثروتی هم در شعرهای خودش چنین رفتارهایی را نشان داده است وقتی میگوید:
دری هستم
که به سمت جنگل باز می شود
اگر مرا بشکنی
درختان سقوط می کنند.
دری که وجود ندارد. و از آن دری که وجود ندارد ، جنگل ساختن و درختانی را که سقوط می کنند . مشخص است که ثروتی تن به بازی با کلمات نمی دهد و بدنبال اداهای سانتیمانتالیسم نیست . قسمتی از یک شعر ثروتی هست که می گوید :
کره اسب به تنهایی که برای کول کردن ماه
هر شب از تپه‌های تاریکی بالا می رفت
و ستارگان را به یال هایش می کشید
آه از آن شهر خاموشان
که شیهه های مرا در خواب می شنید
با این شعر ها می توان فهمید که شاعر ، ماهیت زیبایی را میداند وکسی که به زیبایی نرسد و به معنی زیبایی دست پیدا نکند، نمی تواند آفریننده اش باشد . بنظر من همین که ثروتی توانسته است صدای شیهه اسب را از لابلای واژه ها به گوش مردم برساند کار کوچکی نیست .
بعد از ابوترابی، رضا ثروتی با دعوت مسعود فروتن پشت میکروفن می آید و برای حسن ختام برنامه برای شعری را از کتاب فوق می خواند.
نگو دوستت دارم
انسان باور می کند ...
بعد از خواندن این شعر زیبا ، نوبت به تهیه کتاب و جشن امضا می رسد .
و ما بعد از سپری کردن یک عصر خوب ، برای درختان سرسبز باغ دیهیم دست بدرود تکان می هیم و باغ را با یک خاطره خوب ترک می کنیم.
انتهای پیام /
