به گزارش یکتا پرس؛ ایالات متحده آمریکا در منطقه خاورمیانه منافع زیادی دارد؛ منافعی که توسط متحدان خود در خاورمیانه دنبال می کند. واقعیت امر این است که واشنگتن در راستای منافع و اهداف خود در خاورمیانه، با دو رویکرد وابسته و بهم پیوسته اتحاد و ترس آفرینی به ایفای نقش می پردازد. بطوریکه در زمینه ایجاد اتحاد، اولویت های هدف گذاری شده نزدیک سازی متحدین خود بهم در حوزه میدان های منطقه ای با خلق تهدیدهای مصنوعی در این باره می باشد. از سوی دیگر نیز باید توجه داشت که اتحاد و گزاره های مبتنی بر آن در یک رابطه همپوشاننده با مفاهیم امنیتی در ابعاد مختلف می باشد که از سوی آمریکا هدف گذاری شده است.
متغیر ترس آفرینی با شاخص های شکل گرفته از دلایل حضور ایالات متحده آمریکا مبنا می گیرد. بطوریکه آمریکا با استفاده از مفاهیم امنیت و چالش های زمینه ای در مسیر ایجاد ترس، به سمت برآورده سازی مطالبات و اهداف خود گام بر می دارد. از این رو آنچه با نام حمایت و یا اتحاد واشنگتن با کشورهای منطقه شناخته می شود عمدتاً با عنصر تهدید مرتبط است. بطوریکه ایران فوبیایی که در منطقه سامان یافته نتیجه نوع نگرشی است که آمریکا در منطقه با کمک مفاهیم ترس و امنیت نهادینه کرده است.
از جمله کشورهایی که در این مسیر نقش عمده ای در درون راهبردهای آمریکا در قالب دو رویکرد مذکور دارد عربستان سعودی می باشد. در واقع ماهیت وابستگی ریاض به برنامه های آمریکا در منطقه به اندازه ای است که ریاض به بخشی از نقشه های واشنگتن در منطقه تبدیل شده است.
قابل ذکر است ریاض در مسیر وابستگی به واشنگتن هزینه های مالی زیادی را در این سال ها متحمل شده، که نمونه آن را می توان در درخواست مالی تازه واشنگتن از ریاض مشاهده کرد. بطوریکه ترامپ علیرغم اینکه چند هفته دیگر مهمان کاخ سفید می باشد از ریاض تقاضای پول کرده است. به بیان جامع تر، اینکه ریاض متحد راهبردی و وابسته واشنگتن است امری بدیهی و غیرقابل انکار می باشد، پس آنچه در این باره نباید مورد غفلت قرار گیرد این است که رابطه ریاض و واشنگتن علیرغم اظهارات چند ماه اخیر، با تغییر افراد در کاخ سفید، تغییر نمی کند و یا اینکه با تهدید مواجه نخواهد شد؛ چرا که این دو کشور در عرصه فعالیت های تخریبی و در راستای منافع صهیونیست ها در منطقه به هم وابستگی ناگسستنی دارند.
یکی از نکاتی که در این باره باید مورد توجه قرار گیرد این است که راهبردهای اتحاد و ترس آفرینی در منطقه که مبنای سیاست رفتاری آمریکا در خاورمیانه می باشد با اولویت ها و درجه بندی هایی همراه است؛ این اولویت ها و درجه بندهای تأثیرگذار با تغییر روسای جمهوری تغییر می کند. بنابراین تغییر در اولویت ها را نباید تغییر در ماهیت سیاست ها و راهبردهای منطقه ای آمریکا قلمداد کرد. چرا که راهبردها و سیاست ها با هر فرد و حزبی که در رأس قدرت سیاسی در آمریکا قرار بگیرد تغییر نمی کند بلکه این اولویت ها است که با تغییر و جایگزین همراه می شوند.
از این رو علیرغم ادعاهای موجود در این باره، آنچه را باید برای منطقه با حضور بایدن متصور بود، تغییر رفتار آمریکا در ارتباط با متحدان منطقه ای نیست، بلکه ادامه رفتار و عملکرد آمریکا در راستای پروژه ایران هراسی و ادامه راهبرد فشار حداکثری بر ایران می باشد که در دوره ترامپ هدف گذاری شده و با شدت هر چه بیشتر دنبال شده است.