به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر یکتاپرس، در خبرها آمده بود که آموزش و پروش چین ، برنامه هایی تدارک دیده است تا دانش آموزان پسر ، با هویت اصلی و مردانه خود آشنا شوند.
در این برنامه توصیه شده که چهره های بازنشسته اما معروف ورزشی را در مدارس استخدام کنند و به منظور "پرورش مردانگی در دانش آموزان" روی "رشد و توسعه جدی" برخی ورزش‌ها از جمله ورزش های رزمی و فوتبال تمرکزبیشتری داشته باشند.
دولت چین مدت هاست ، نسبت به حضورکم رنگ نقش الگوهای مرد در این کشور، مثل قهرمانان نظامی، شخصیت‌های قدرتمند با اندام ورزشکارانه ابراز نگرانی کرده است.
حتی در این رابطه "سی زفو" نماینده نهاد عالی‌رتبه مشورتی چین عقیده خود را چنین بیان کرده است: بسیاری از مردان جوان چینی، ضعیف و ترسو شده‌اند و برای خود ارزش قایل نیستند وعلاقه آن ها به خدمت سربازی، یا استخدام به عنوان ماموران پلیس یا آتش‌نشانان قدرتمند و شجاع کاهش یافته است.
گروهی با این طرح مخالفت بعمل آوردند که : پسرها هم انسان هستند. احساساتی و خجالتی بودن و داشتن رفتار ملایم از جمله ویژگی‌های انسان است.
اما حقیقت رنگ تاسف بار دیگری دارد . و چین کاملا متوجه پیامدهای این فرهنگ آسیب پذیر شده است .به نظر می رسد غالب کشورهای دنیا لازم است در این راستا با کشور چین همگام باشند . چرا که در صورت به هم خوردن نظم و مناسبت های اجتماعی ، اولین خسارت را کانون گرم خانواده ها متحمل خواهند شد و جوان امروزی با از دست دادن هویت اصلی خود نقش تاثیر گذار و مثبتی در جامعه نخواهد داشت .
یادمان باشد، سر چشمه ی همه ی این آسیب ها همان شبیخون فرهنگی ست که مقام رهبری بارها متذکر شده اند که متاسفانه تا امروزهم برای مقابله با این شبیخون اقدامات قابل ملاحظه ای انجام نگرفته است . خوب می دانیم که مقوله بد فرهنگی با مقوله بی فرهنگی فاصله ای بعید دارد .
و جوان امروزی در برابر این تهاجم هیچگونه ابزار دفاعی ندارد . و بدون هیچ مقاومتی تسلیم می شود.بنابراین جا دارد وزارت آموزش و پرورش کشورما هم برنامه ریزی لازم درمورد این امر مهم را داشته باشد.همین که " سوپر من " و" بتمن ها در دهه های گذشته قهرمان های ما را از یاد و خاطره کودکان و جوانان کشور حذف کردند ، رستم ها و آرش ها به شکل بغض در گلوی تاریخ ماندند و جوانان ما با قهرمانی که از جنس خودشان نبود بزرگ شدند و باورهای خود را فدای قهرمان های پوشالی کردند که در چینش روزهای آینده ی آن ها هیچ جایگاهی نداشتند .
تا دیر نشده باید دست جوانان وطن را در دست آرش ها و رستم ها بگذاریم و برای آن ها توضیح بدهیم که رستم ، یعنی هفت شهر تجربه و آرش یعنی یک قهرمان ملی.
باید بپذیریم که دنیا را نمی توان نگه داشت و چندین و چند دور برعکس چرخاند تا بتوان با الهام از گذشته طرح جدیدی برای مردان جوان و فرهنگ آن ها پی ریزی کرد.
انتهای پیام/
