مردم در جنگ فداکاری کردند | یکتاپرس
برخی از نیروهای حزبی مسئله شان منافع ملی نیست و از شخصی که نامه 180 نفر را تدوین کرده بود به عنوان فردی یاد کرد که خود شاخص بی توجهی به مردم است.
کد خبر: ۱۷۸۷۵۷
۱۵:۲۷ - ۱۵ مرداد ۱۴۰۴

فداکاری‌های مردم در جنگ فراموش نشود

یکتاپرس؛در ادامه سلسله نشست های تابناک با چهره ها و شخصیت های سیاسی کشور؛ عباس سلیمی نمین؛ فعال سیاسی اصولگرا، پیشکسوت و فعال رسانه ای و مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران به سوالات تابناک، در ارتباط با مسائل روز کشور، منطقه، جنگ 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه کشورمان پاسخ داد.

سلیمی‌ نمین در ابتدای گفتگو به اهداف رژیم صهیونیستی از به حمله کشورمان اشاره کرد و گفت: به اعتقاد من، بحث تجزیه ایران مطرح است. کما اینکه می بینید در سوریه هم علیرغم اینکه حکومت عوض شده، بحث تجزیه رها نشده و به طور جد، بحث تجزیه را دنبال می کنند. صهیونیست ها همچنین به دنبال پیاده سازی سناریوی بی‌ثبات‌سازی عراق هستند. اما این سناریو با مانع مرجعیت مواجه شده است.

این فعال سیاسی یادآور شد که در ایام جنگ 12 روزه، مردم فداکاری کردند و به خیلی از مسائل خودشان اولویت ندادند. این خیلی مهم است که ما به خواسته ها و مطالبات و آرزوهایمان اولویت ندهیم بلکه به منافع جمعی و ملی اولویت بدهیم. این در حالی بود که متاسفانه برخی سیاسیون درگیر مطالبات جناحی خود بودند.

وی همچنین به بیانیه میرحسین موسوی اشاره کرد و یادآور شد که موسوی قطعا در دوران جنگ به نفع کشور و ملت موضعی نگرفت بعد که دشمنان شکست خوردند، وارد میدان شد. سلیمی نمین گفت که برخی از نیروهای حزبی مسئله شان منافع ملی نیست و از شخصی که نامه 180 نفر را تدوین کرده بود به عنوان فردی یاد کرد که خود شاخص بی توجهی به مردم است.

برخی از نیروهای حزبی مسئله شان منافع ملی نیست

برخی از نیروهای حزبی، مسئله شان منافع ملی نیست؛ بلکه دنبال این هستند تا از این فرصت استفاده کنند برای اینکه شرایط خودشان را بدون پرداخت هیچ هزینه ای عادی سازی کنند. این درست نیست. من اگر خطا انجام دادم حتما باید یک هزینه ای پرداخت کنم. اگر فردی منافع ملی را در نظر بگیرد، بلافاصله باید با یک عذرخواهی این مسئله را ترمیم کند تا بتواند جامعه را در برابر هجمه های دشمن قوی بسازد. اما امروز این مسئله را شاهد نیستیم.

وسط جنگ می گویند مجلس موسسان تشکیل بدهیم!

سلیمی نمین: اینها خواسته دشمن است. یعنی خواسته دشمن در مرحله اول، بحث تغییر نظام است بعد که کشور قدرت دفاعی اش را از دست داد، تکه تکه کردن یکپارچگی ایران را در دستور کار قرار می دهند.

یک نامه 180 نفره هم داشتیم که افرادی مثل آخوندی، پیگیر و امضا جمع می کردند. آخوندی را باید در راستای تفکر مرحوم هاشمی تلقی کنیم. شما به عنوان کسی که مقداری هم به عنوان منتقد آقای هاشمی شناخته می شوید، فکر می کنید اگر مرحوم هاشمی در این برهه در قید حیات بودند، موضع گیریشان چطور بود؟ آیا اصولا این مدل کارها را تایید می کردند یا خیر؟

سلیمی نمین: در مسائل تاریخی، نمی توانیم روی اگر تاکید کنیم. چون امکان دارد بگویید اگر مرحوم شریعتی امروز بود، اینگونه عمل می کرد؟ یکی هم درست نقطه مقابل را بگوید. لذا در مسائل تاریخی کار دقیقی نخواهد بود که ما منویات خودمان را با یک اگر به یک شخصیتی نسبت بدهیم و سعی کنیم موضع خودمان را به این ترتیب بیان کنیم. مثلا فرض کنید اگر این شخصیت ها زنده بودند حتما حرف من را می زدند. این یک نوع عاریت گیری از تاریخ است که خیلی منطقی نیست.

نامه 180 نفر را شخصی تهیه کرد که خودش شاخص بی توجهی به مردم بود

اما نامه 180 نفر واقعا محل تاسف بود از این جهت که فردی آن را تهیه کرده بود که خودش شاخص بی توجهی به مردم بود. یعنی بنده به عنوان یک فعال رسانه کاملا از این قضیه متاثر و متاسف بودم که یک وزیری بر ملت منت بگذارد که مثلا من لطف کردم که وزارت را پذیرفتم و بعد از ساعت 2 هم با تبختر بگوید که من دنبال کارهای خودم می روم و هرگز با من تماس نگیرید!

یک اتفاق تلخی افتاده بود حتی دفتر ریاست جمهوری هم دنبالش بود نتوانست او را پیدا بکند چون او می گفت که نباید مزاحم من باشید باید دنبال کارهای خودم باشم. شما می توانید کارنامه او را بررسی بکنید، کارنامه او تاسف بار است. بعد این آدم اگر مدعی شود خیلی محل تامل است.

آخوندی صرفا به دلیل نسبت با یک روحانی برجسته که قبلا رئیس یکی از قوا بود، وزیر شد. آن موقع می گفتند که ایشان سهمیه فلان شخصیت برجسته روحانی است! بعد امروز او مدعی شود که بخواهد اصلاحات اینگونه را دنبال کنم، طبیعی است این برای کسانی که فهم دارند، برخورنده است!

قطعا اینها با آقای هاشمی فرق دارند. درست است که آقای هاشمی برخی از تفکراتش قابل نقد بود، اما آقای هاشمی واقعا برای کار برای جامعه، زندگی را برای خودش سخت می کرد. هر روز پیگیر پروژه ها بود و در این زمینه تلاش می کرد. ایشان با افرادی که می گویند لطف کردند که آمدند وزارت را قبول کردند قابل مقایسه نیست.

تفکر مرحوم هاشمی در برخی جنبه ها قابل نقد است، اما اگر ایشان نبودند، ما امروز مترو و خیلی دیگر از امکانات را نداشتیم، پیگیری هایی که ایشان انجام داد، در شرایط بسیار سختی بود. مرحوم هاشمی شخصیتی تلاشگر بود و سعی داشت جامعه را رو به جلو ببرد، سرعت پیشرفت جامعه را بیشتر کند، با این افراد قابل مقایسه نیست. این افراد می خواهند در هر فرصتی خودشان را تبرئه و جایگاه خودشان را رفیع تر بسازند. اینها اصلا قابل مقایسه نیستند.

یکی از مواردی که در رفتارها و کنش رهبر انقلاب هم خیلی بروز و ظهور پیدا کرد، سرود ای ایران و پیوند ایران و اسلام بود که در شعر محمود کریمی هم بروز و ظهور یافت. از یک طرف در صحبت ها و بیانات رهبر انقلاب هم در آن ایام، کلمه ایران، کلمه کشور و ملت دائما طنین پیدا می کرد. این اتفاق مثبتی بود. اما از آن طرف شاهدیم که برخی دستگاه های رسمی رسانه ای کشور، نه تنها یک مسیر ندیدن این موضوع را پی گرفتند بلکه به نقد آن هم می پردازند. از جمله اینکه در صداوسیما این موضوع نقد شد و کارشناسی هم که دائما در صدا و سیما به عنوان کارشناس حضور دارد موضوع ای ایران را زیر سوال برد. با مثالی که در دوران جنگ زد و نقل قولی هم که از آیت الله جوادی آملی بیان کرد، زیارت عاشورا را در مقابل ای ایران گذاشت، یک حس و واکنش های منفی در رسانه و میان مردم ایجاد کرد. تحلیل شما چیست؟ اینها اتفاقی است یا ناشی از فکر یک نفر است؟ یک جای کار در صدا و سیما نمی لنگد؟

وطن‌پرستی امام؛ گذشتن از تضادها برای دفاع از ایران/ماجرای پیام امام به صدام چه بود؟

وقتی که درگیری بین ایران و عراق ایجاد شد، امام برای صدام پیامی فرستادند که این نشان می دهد که مرجعیت و رهبری ما نسبت به ملیت چگونه است؟ امام به صدام پیام دادند که اگر این جنگی که الان مقدماتش فراهم می شود صورت بگیرد، من علیرغم همه تضادهایم با پهلوی ها به ایران می روم و علیه شما می جنگم!
سلیمی نمین: اجازه بدهید که پاسخ این بحث را با نقل خاطره ای از امام بدهم. یک دورانی در انتهای دهه 40، درگیری هایی بین ایران و عراق حاد شد. عمدتا هم به طرح صهیونیست ها بر می گشت. امام حکم اعدامش در دوران پهلوی صادر شده بود، بعد با مخالفت جدی مردم مواجه شد نتوانستند آن را اجرا بکنند و امام را تبعید کردند. امام را به عنوان یک مجتهد برجسته با او برخورد بسیار حادی صورت دادند. اما وقتی که درگیری بین ایران و عراق ایجاد شد، امام برای صدام پیامی فرستادند که این نشان می دهد که مرجعیت و رهبری ما نسبت به ملیت چگونه است؟ امام به صدام پیام دادند که اگر این جنگی که الان مقدماتش فراهم می شود صورت بگیرد، من علیرغم همه تضادهایم با پهلوی ها به ایران می روم و علیه شما می جنگم!

یعنی امام برای میهن، اینقدر اهمیت قائل هستند که حاضر است موقتا همه تضادهای سیاسی خودشان را کنار بگذارند و از میهن دفاع شایسته بکنند.

در گذشته، دشمنان سعی داشتند تا یک بحث نزاع کاذبی را بین انقلاب اسلامی و ملی گراها ایجاد کنند. این نزاع، نزاع کاذبی بود. نه به ملی گرایان وارداتی ها. پهلوی ها بحث ملیت وارداتی را مطرح می کردند و در حاشیه همان ملیت وارداتی هم بحرین را می دادند می رفت، سایر قسمت های ایران را هم می رفت و اصلا برایشان هم مهم نبود. یک بحث شعار وارداتی بود و یک مصرف خاصی هم داشت.

اما ما ملی گرایانی داشتیم که اینها واقعا می خواستند برای کشور کار کنند. منتها در همان حد دریچه شناختی خودشان. آیا از نظر اسلام این ارزش دارد؟ بله ارزش دارد. ائمه ما در این قضیه بحث هایی مطرح کردند که اگر دین ندارید آزاده باشید. یعنی آزادگی ارزش است. یعنی به عنوان یک ملاک ارزشی به آن نگریسته می شود. نمی گویند که اگر دین نداری هر چه داری باز هم عبث است! اگر دین ندارید، دستکم آزاده باشید.

حالا اگر از منظر دینی از میهن دفاع نمی کنید از این منظر که خانه و کاشانه شماست دفاع کنید.

باید بین ملی گرایانی مثل دکتر مصدق و ملی گرایان کاذب تفاوت قائل شد

این در بیانات رهبری هم بود. تجلیل ایشان از دکتر مصدق در نماز جمعه سال 64 که انفجاری در آن نماز جمعه رخ داد، آنجا رهبر انقلاب در خصوص بحث دکتر مصدق صحبت می کرد که دکتر می خواست خدمت کند اما انتظار ما از دکتر مصدق نباید یک مبارز پیشتاز باشد. خیلی تعریف دقیقی است که از جمله با خاطرات خود دکتر مصدق هم تطبیق داشت. خود مصدق هم مدعی آن مبارز پیشقراول نیست اما می گوید که من قول دادم که نفت را ملی بکنم و بر این قضیه می ایستم و واقعا روی این قضیه هم ایستاد این برای ما ارزش دارد. باید احترام بگذاریم بین ملی گرایانی مثل مصدقی که سختی های فراوانی را متحمل می شود که نفت را ملی بکند و آن ملی گرایان کاذبی که تمام توانشان را در برابر نهضت ملی شدن صنعت نفت مثل دربار و ... گذاشتند.

جریاناتی مثل دکتر آیت دچار کج فهمی بودند

در ابتدای انقلاب، جریاناتی قطعا دچار کج فهمی بودند، به نظر من دکتر آیت دچار کج فهمی است. اگر بحث های دیگری را مطرح نکنیم، او تا سال 42 حتی عضویت در حزب زحمتکشان را دارد و حزب زحمتکشان همه هدفش این است که بین ملی گرایان و مذهبیون ایجاد اختلاف کند.

این صحبت را جای دیگری مطرح کرده اید؟ آیا تکفیر نشدید؟

سلیمی نمین: تکفیر هم بشوم مسئله ای نیست. من به عنوان یک کارشناس تاریخ این موضوع را بیان می کنم. ادامه این روند آیت، امروز وجود دارد. قطعا در جامعه ما این موضوع وجود دارد که به هیچ وجه حاضر نیستند که بپذیرند که ما اشتباه کردیم در زمینه ای که همه ملی گرایان را یک گونه نگاه کردیم. ملی گرایان وارداتی، اینها نه تنها به نفع جامعه نیستند بلکه به شدت ضد منافع ملی عمل می کنند اما ما ملی گرایان زیادی در تاریخ داشتیم که اینها آدم های مفیدی بودند و در مسیر مصالح جامعه حرکت کردند.

امروز به گونه ای شده که نمی توانیم اینها را نادیده بگیریم. در تظاهرات مختلف افراد مختلفی می آیند و اعلام می کنند که ما حاضر هستیم همه هستی مان را بدهیم در جهت صیانت منافع ملی. آیا می توانیم اینها را به لحاظ اینکه مثل ما نمی اندیشند طرد بکنیم؟ قطعا این غلط است.

اینها جریان سوپر انقلابی هستند

نباید اجازه بدهید جریان تندرو و سوپرخودخواه الگوی جوانان شوند

سلیمی نمین: اینها را جریان سوپر انقلابی خطاب نکنیم. اینها آدم هایی هستند که سوپر خودخواه هستند. شاید سوپر انقلابی گفتن خیلی تعبیر دقیقی در مورد اینها نباشد. یک عده ای به گونه ای سخن می گویند که فهمشان از فهم رهبری جامعه بالاتر است. یعنی تصمیمات عاقلانه ای که اتخاذ می شود برای خنثی کردن طرح های دشمن، اینها یا کشش ندارند یا خودشان را برتر می دانند. اینکه رسانه ملی گاهی به اینها فرصت می دهد، دلیل آن این است که با اینها همبستگی فکری دارد یا می خواهد فضا را باز کند، اما اینها خیلی تبحر و تسلطی در این عرصه ندارند، را نمی توانم در این زمینه قضاوت دقیقی داشته باشم.

اما در هر صورت این افراد که قدرت تشخیص مسائل تاریخی و جاری، قدرت تشخیص مسائل بین المللی و جهانی را ندارند، نمی فهمند که نقش ما در مسائل جهانی چقدر تغییر یافته و مطابق با آن فهم داشته باشند، نمی گویم اینها را منزوی کنیم اینها باید بتوانند حرفشان را در جامعه بزنند، اما قطعا نباید اجازه دهیم که اینها الگوی جوانان شوند.

اینها به لحاظ عدم صداقت اصلا شایسته الگو شدن را ندارند. چون اگر کسی صداقت داشته باشد، طبیعتا خودش خیلی بزرگنمایی نمی کند. عاشق خودش نمی شود. اینها عاشق خودشان هستند. خودشان را خیلی خیلی بالا می بینند در حالیکه شما در یک مواجه ای می بینید که به لحاظ فهم، خیلی پایین هستند، بسیار درک پایینی در مسائل دارند. اما باید به گونه ای عمل کرد که اینها به تدریج در جامعه رشد کنند.

درخواست استیضاح رئیس جمهور نامشروع است

دشمن در این شرایط می خواهد جامعه را بهم بریزد، بعد ما بگوییم که رئیس جمهور باید استیضاح بشود، این قطعا یک خواسته نامشروع است چون دشمن این را می خواهد. یعنی باید بفهمیم آنچه که دشمن دنبال می کند را دنبال نکنیم. اگر این فهم را نداریم خودمان مقداری خودمان را به حاشیه برانیم و بعد خودمان را بازسازی بکنیم و به جامعه برگردانیم.

رسانه ملی در این زمینه باید دقت لازم را مبذول داشته باشد. چون شرایط بسیار پیچیده ای است. بنابراین ما باید در مورد نیروهای افراطی دو طیف حتما تدبیر داشته باشیم. اینها در مورد هر مسئله ای یک ساز دیگری می زنند. وقتی بحث مذاکرات مطر می شود، بحث فریب خوردن رهبری را مطرح می کنند. البته جرات نمی کنند اینگونه حرف بزنند اما می گویند کسانی که مذاکره را دنبال کردند فریب آمریکا را خوردند. ما نه تنها فریب آمریکا را نخوردیم بلکه تدبیری اندیشیدیم که افکار عمومی جهان را با خودمان همراه بسازیم. یعنی علیرغم همه تجربیاتی که داریم باز هم اگر یک درصد هم احتمال بدهیم که مذاکره می تواند جلوی جنگ را بگیرد، ما از آن دریع نمی کنیم.

مردم جهان خیلی بهتر می فهمند این مطلب را. چون آنها می فهمند که ما چندین بار وارد مذاکره شدیم اما آنها اساس مذاکره را زدند. البته در این مسئله، مردم خودمان هم مد نظر است. اگر می بینید که این دوره اتحاد چشمگیری شکل گرفت به خاطر اینکه یک عده که قبلا منتقد بودند دیدند که اینجا هر امکانی که می توانست یا محتمل بود در کاهش تنش موثر باشد، ما از آن رویگردان نبودیم ولو اینکه تجربه ای داشتیم که قبلا تلخ بوده باشد. برای احترام به افکار عمومی، باز یک فرصتی ایجاد کردیم که این قضیه کاملا روشن شود که آمریکایی ها اهل مذاکره نیستند.

اصلا نژادپرستان اهل مذاکره نیستند. شما باید ابتدا با طرف مذاکره کننده خودت را برابر بدانید. اما آن طرف خودش را برابر نمی داند و خودش را برتر می داند و به شکل نژادپرستانه رفتار می کند. بنابراین نگاه درست و مقبولی به مذاکره ندارد. امکان دارد نگاه فریبکارانه داشته باشد اما قطعا ما نگاه هوشمندانه به مذاکره داشتیم و توانستیم افکار عمومی جهانی را به این جمع بندی برسانیم، ما اصلا دنبال تنش در مسائل جهانی نیستیم بلکه دنبال مهار هستیم. اما اینها هستند که با زورگویی بر ملت ها می خواهند ملت ها را از حقوق خودشان محروم کنند.

پیش بینی شما از ادامه تنش میان ایران و اسرائیل چیست؟ باز برخورد مستقیم خواهیم داشت؟

جنگ اخیر رسوایی بزرگی برای صهیونیست‌ها و آمریکا رقم زد

یک رسوایی الان برای صهیونیست ها رقم خورده است و نمی توانیم این را نادیده بگیریم. این رسوایی از چند جهت هم رقم خورده است. با وجود اینکه صهیونیست ها از پیشرفته ترین تسلیحات غرب برخوردار بودند نتوانستند کار موثری در ایران در مسیر طرح هایی که رسما اعلام کردند دنبال بکنند. آنها در طول جنگ و روزهای اول رسما اعلام کردند که اهداف ما در این جنگ اول نابودی توان غنی سازی و موشکی است و بعد تغییر نظام و در نهایت تجزیه ایران است. به هیچ کدام از اینها نرسیدند در حالیکه همه توان غرب به میدان آمد.
سلیمی نمین: یک رسوایی الان برای صهیونیست ها رقم خورده است و نمی توانیم این را نادیده بگیریم. این رسوایی از چند جهت هم رقم خورده است. با وجود اینکه صهیونیست ها از پیشرفته ترین تسلیحات غرب برخوردار بودند نتوانستند کار موثری در ایران در مسیر طرح هایی که رسما اعلام کردند دنبال بکنند. آنها در طول جنگ و روزهای اول رسما اعلام کردند که اهداف ما در این جنگ اول نابودی توان غنی سازی و موشکی است و بعد تغییر نظام و در نهایت تجزیه ایران است. به هیچ کدام از اینها نرسیدند در حالیکه همه توان غرب به میدان آمد. نه تنها توان تسلیحاتی بلکه همه امکانات. یعنی همه پایگاه های آمریکا در این منطقه در خدمت صهیونیست ها قرار گرفت. حتی به لحاظ عملیاتی. از این همه امکانات نتوانست به نتیجه ای برسد. و از همه بدتر آمریکا را هم وادار کرد که به میدان بیاورد. این هم یک افتضاح بیشتری برای آنها رقم زد به خاطر اینکه آمریکا به میدان آمده، مشخص شده که پایگاه هایی که آمریکا در منطقه دارد ماموریت اصلی خودشان را دفاع از پایگاه های صهیونیست ها قرار دادند. این یک جهش فکری است. چرا آمریکایی ها سریع دستهایشان بالا کردند؟ چون این روند اگر ادامه پیدا می کرد یک انقلابی در سرعت بخشی خروج آمریکا از منطقه صورت می گرفت.

در ایران فضا باز است و همه حرفهایشان را می زنند. همه اظهار نظر می کنند. اما در کشورهای منطقه که استبداد حاکم است، مجلس، انتخابات و قانون اساسی ندارند، در این کشورها، اطلاع گیری بسیار سخت است. اما یک انفجار اطلاعاتی در این جنگ ها به وقوع می پیوندد چون همه کانون توجهشان به اتفاق بسیار مهم است. همه ملت های منطقه متوجه شدند که اینکه می گفتند یک پایگاه صهیونیستی است و این پایگاه قدرت این را دارد که با همه کشورهای اسلامی مقابله بکند این حرف دروغی است. پشت صحنه دهها پایگاه از این پایگاه پشتیبانی لجستگی انجام دادند.

این در نگاه مردم واقعا اتفاق افتاده است؟

سلیمی نمین: قطعا. این تحلیل نیست. دستباچگی آمریکا این را نشان می دهد. یعنی وقتی مسئله وارد عرصه ای شد که این عرصه شرایط آمریکا را بسیار سخت می کند، شرایط کشورهای دوچهره را بسیار سخت می کند، کشوری که ظاهرا با مردم خودش می خواهد همراه بشود، مواضع ضدنژادپرستی می گیرد، در ترکیه که البته قراردادهای اقتصادی را لغو نکرده، یعنی یک تحول رخ میدهد. در ترکیه این سوال مطرح می شود که این پایگاه منافع ما را دنبال نمی کند، منافع دشمن خونی ما را دنبال می کند. ملت ترک نسبت به صهیونیست خیلی غیرت دارند. اما اطلاعاتی به آنها داده می شود که مثلا در محافل مختلف ترکیه از منافع فلسطینی ها دفاع می کند. مثلا محمود عباس را به ترکیه دعوت می کنند که ما از فلسیطینی ها و حقوقشان دفاع می کنیم، ما از فلسطینی ها تجلیل می کنیم، البته فریبکارانه است. اما یک تحول در شناخت رقم می خورد. لذا آمریکایی ها بلافاصله این باب را بستند. قطر از حماس دفاع می کند اما پایگاه بزرگی به آمریکا داده که کاملا از موقعیت صهیونیست ها دفاع می کند. این به نظرم تحول بزرگی است.

پیش بینی شما از تقابل مستقیم مجدد با رژیم صهیونیستی جیست؟

سلیمی نمین: اگر خودخواهی ها و منفعت طلبی های خودمان را کنار بگذاریم به هیچ وجه صهیونیست ها با ما وارد جنگ دیگری نخواهند شد.

خیلی آن طرف امید بستند. یعنی می گفتند که ما کاری کردیم اما مردم ایران بقیه اش به خودتان بسته است

سلیمی نمین: بله این خط اساسی است. یعنی ما نمی توانند در جامعه ما با چند موشک تغییر ایجاد بکنند قطعا باید در روی زمین یک تغییر و تحولاتی صورت بگیرد. ملت ایران رشد یافتگی خودش را در این زمینه به خوبی نشان داد. گروه ها و نخبگان سیاسی ما عقب افتادگی خودشان را عملا ثابت کردند. امیدواریم که با منافع ملی خودشان را همراه بسازند و دنبال منفعت طلبی های گروهی خودشان نباشند. حال اگر جریانی رای نیاورده است چون رای نیاورده نباید بر علیه مصالح ملی به گونه ای عمل بکند از طریق تخریب رقیب. اینها به نظر من نشان از رشدنیافتگی و کوته نظری است که امیدوارم اصلاح بشود.

انتهای پیام/

منبع: تابناک
برچسب ها: جنگ 12 روزه

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: