بررسی تاریخی، حقوقی و پیامدهای ملی شدن صنعت نفت ایران | یکتاپرس
آگاهی سیاسی و اتحاد ملی از مهم‌ترین عوامل موفقیت در تصمیمات کلان اقتصادی و سیاسی هستند.
کد خبر: ۱۷۷۵۲۴
۱۱:۰۰ - ۲۹ اسفند ۱۴۰۳

بررسی تاریخی، حقوقی و پیامدهای ملی شدن صنعت نفت ایران

پایان زمستان در تقویم رسمی کشور یادآور توافق و اوج جنبش جناح های ملی و مذهبی است. جنبشی که با دیدار آیت الله کاشانی و دکتر مصدق در آبان ماه اوج گرفت و در نهایت در ۲۹ اسفند ماه به تصویب رسید. این قانون یعنی قانون ملی شدن صنعت نفت یکی از بهترین قوانین برای ایرانیان است.

این قانون یکی از مهمترین تحولاتی است که در سده گذشته به نفع ایران به وقوع پیوسته است. در این خصوص با دکتر لیلا میربد، کارشناس حقوق بین الملل و حقوقدان به گفت وگو نشستیم.

میربد در ابتدا به تاریخچه بهره‌مندی ایران از صنعت نفت پرداخت و گفت: منابع فسیلی یکی از مهم‌ترین منابع اقتصادی و راهبردی هر کشور به شمار می‌رود. ایران نیز از این موهبت بی بهره نبوده و نفت به مثابه کالایی استراتژیک، همواره نقش تعیین‌کننده‌ای در تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران داشته است و هزینه و فایده همیشه دو لبه بهره مندی این سرزمین از نفت است. از زمان کشف نفت در ایران، این صنعت با نفوذ و سلطه‌ شرکت‌های خارجی، به‌ویژه بریتانیا، مواجه شد و قراردادهای نفتی مختلفی که در طول دوران قاجار و پهلوی منعقد شد، عموماً به زیان ایران و به نفع طرف‌های خارجی بوده است.

تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت

نبود امکانات و نیروی انسانی متخصص ایرانی در آن زمان یکی از عوامل نفوذ بیگانگان در این صنعت بوده است. مسئله بی بهره ماندن ایرانیان از منابع طبیعی خود باعث شکل‌گیری پویشی ملی در ایران شد که نهایتاً منجر به تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در سال ۱۳۲۹ و اجرای آن در سال ۱۳۳۰ گردید.

ملی شدن صنعت نفت ایران نه‌تنها از منظر اقتصادی، بلکه از لحاظ حقوقی، سیاسی و اجتماعی نیز اهمیت بسیاری دارد. دکتر محمد مصدق با حمایت گسترده‌ مردم و نیروهای ملی‌گرا، یکی از بزرگ‌ترین تلاش‌های وطن دوستانه را برای احقاق حقوق ایرانیان در برابر استعمار پایه نهاد. با این حال، پیامدهای آن، از تحریم اقتصادی گرفته تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، نشان داد که کنترل بر منابع ملی بدون چالش نخواهد بود و بدون برنامه‌ریزی دقیق و حمایت بین‌المللی چنین تلاش هایی محکوم به شکست است. به هر حال امروزه حق بر ملی سازی منابع طبیعی به نفع مردم با رعایت الزاماتی از حقوق شناخته شده در حوزه حقوق بین الملل به شمار می رود.

چارچوب حقوقی صنعت نفت ایران پیش از ملی شدن

این کارشناس حقوق بین الملل در ادامه به بیان چارچوبهای حقوقی پیش از ملی شدن نفت پرداخت و گفت: پیش از تصویب قانون ملی شدن نفت در ایران، صنعت نفت عمدتاً تحت سیطره‌ شرکت‌های خارجی بود که از طریق امتیازنامه‌ها و قراردادهای ناعادلانه، کنترل استخراج، تولید و فروش نفت را در اختیار داشتند. پس از کشف نفت در مسجد سلیمان در سال ۱۹۰۸، شرکت نفت انگلیس و ایران (AIOC) تأسیس شد و بهره‌برداری از منابع نفتی ایران را آغاز کرد.مهم‌ترین اسناد حقوقی که بر صنعت نفت ایران پیش از ملی شدن آن حاکم بودند، به اختصار عبارتند از:

امتیازنامه دارسی (۱۹۰۱)

به عنوان نخستین امتیازنامه‌ بزرگ نفتی ایران در سال ۱۹۰۱ میان دولت قاجار و ویلیام دارسی، سرمایه‌دار انگلیسی، منعقد شد. طبق مفاد اصلی این قرارداد حق انحصاری اکتشاف، استخراج و فروش نفت در سراسر ایران به‌جز استان‌های شمالی به مدت ۶۰ سال به شرکت دارسی واگذار شد و ایران در قبال این امتیاز، تنها ۲۰ هزار لیره نقدی، ۲۰ هزار سهم از شرکت آتی و ۱۶ درصد از سود خالص را دریافت می‌کرد.

قابل توجه این که هیچ محدودیتی برای میزان تولید یا صادرات نفت از سوی شرکت دارسی تعیین نشده بود. این قرارداد چنان ناعادلانه بود که ایران عملاً کنترل و نظارت چندانی بر صنعت نفت خود نداشت.

از نظر حقوقی، تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در سال ۱۳۲۹ را می‌توان گامی در جهت احقاق حاکمیت ملی ایران بر منابع طبیعی خود دانست. این اقدام در راستای اصل حق تعیین سرنوشت اقتصادی بود که در حقوق بین‌الملل مورد تأکید قرار گرفته است. بر اساس این اصل، هر ملت حق دارد منابع طبیعی خود را مدیریت کرده و از منافع آن در جهت توسعه و رفاه کشور خود بهره‌برداری کند.

از منظر سیاسی، ملی شدن نفت موجب افزایش آگاهی سیاسی مردم و تقویت جنبش‌های ملی‌گرا در ایران شد. این رویداد باعث شد که مردم ایران برای نخستین بار به طور گسترده در امور اقتصادی و سیاسی کشور خود نقش‌آفرینی کنند.

در عین حال، این جنبش به عاملی برای شکل‌گیری تحولات دموکراتیک در ایران تبدیل شد و دولت مصدق را به نمادی از حکومت ملی و مردمی بدل کرد.جنبش ملی شدن نفت نقش بسزایی در افزایش حس ملی‌گرایی و هویت ملی ایرانیان ایفا کرد. این تجربه‌ تاریخی نشان داد که اتحاد مردم و نخبگان سیاسی می‌تواند به تغییرات بزرگی در ساختار اقتصادی و حاکمیتی یک کشور منجر شود.

در کوتاه‌مدت، ملی شدن صنعت نفت باعث کاهش شدید درآمدهای نفتی ایران شد، زیرا دولت ‌های غربی با تحریم خرید نفت ایران، مانع از فروش آن در بازارهای جهانی شدند. همچنین، عدم تجربه‌ ایران در مدیریت مستقل صنعت نفت، چالش‌های فنی و لجستیکی متعددی را ایجاد کرد که بر عملکرد اقتصادی کشور تأثیر منفی گذاشت.

در بلندمدت، اما ملی شدن نفت زیربنای استقلال اقتصادی ایران را پایه‌ریزی کرد. این اقدام سبب شد که در سال‌های بعد، ایران بتواند با بهره‌گیری از ظرفیت‌های داخلی، شرکت ملی نفت ایران را توسعه دهد. با وجود موانعی که در آن مقطع تاریخی بر سر راه ملی شدن صنعت نفت قرار گرفت، این اقدام زمینه‌ساز قراردادهای نفتی بعدی شد که در آنها سهم ایران از درآمدهای نفتی افزایش یافت.

وی همچنین اظهار داشت: موفقیت ایران در ملی کردن صنعت نفت، موجب نگرانی شدید قدرت‌های استعماری، به‌ویژه بریتانیا و ایالات متحده شد. تحریم‌های اقتصادی و فشارهای دیپلماتیک بریتانیا نتوانست دولت مصدق را به عقب‌نشینی وادار کند، اما در نهایت، این فشارها به توطئه‌ای بزرگ‌تر منجر شد که در قالب کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اجرا گردید. پس از این کودتا، قرارداد کنسرسیوم ۱۳۳۳ منعقد شد که بر اساس آن، شرکت‌های نفتی غربی بار دیگر کنترل صنعت نفت ایران را در اختیار گرفتند و ایران تا سال‌ها از بهره‌برداری مستقل از منابع نفتی خود محروم ماند.

مهمترین درسهایی که از ملی شدن صنعت نفت گرفتیم

ملی شدن نفت همچنین تأثیر عمیقی بر جنبش‌های استقلال‌طلبانه در سایر کشورها داشت. این اقدام ایران الهام‌بخش بسیاری از کشورهایی شد که تحت استعمار قدرت‌های غربی بودند و موجب شد که در دهه‌های بعد، کشورهای مختلفی در خاورمیانه، آفریقا و آمریکای لاتین به دنبال ملی‌سازی منابع طبیعی خود باشند.این جنبش علی‌رغم تمام چالش‌ها و موانعی که با آن روبه‌رو شد، نشان داد که استقلال اقتصادی تنها در سایه برنامه‌ریزی صحیح، دیپلماسی هوشمندانه، ارتباط متقابل با جهان وحمایت مردمی امکان‌پذیر است. برخی از مهم‌ترین درس‌هایی که از این تجربه‌ی تاریخی می‌توان گرفت عبارت‌اند از:

لزوم تقویت توان داخلی: یکی از مشکلات اصلی پس از ملی شدن نفت، نداشتن زیرساخت‌ها و نیروی انسانی متخصص برای اداره‌ی مستقل این صنعت بود. این تجربه نشان داد که ملی‌سازی منابع طبیعی باید همراه با سرمایه‌گذاری در نیروی انسانی و زیرساخت‌های صنعتی باشد.

اهمیت دیپلماسی در سیاست‌گذاری اقتصادی: سیاست‌های دولت مصدق در مواجهه با قدرت‌های خارجی، علی‌رغم درستی اصولی، فاقد انعطاف‌پذیری لازم برای کاهش تنش‌ها و جلب حمایت بین‌المللی بود. لذا در فرآیندهای ملی‌سازی، دیپلماسی فعال و مذاکرات هوشمندانه با سایر کشورها، می‌تواند از بروز بحران‌های اقتصادی و سیاسی جلوگیری کند.

نقش مردم در تحولات اقتصادی-سیاسی: ملی شدن صنعت نفت تنها با حمایت گسترده‌ی مردم امکان‌پذیر شد. باید اذعان داشت که مشارکت مردمی، آگاهی سیاسی و اتحاد ملی از مهم‌ترین عوامل موفقیت در تصمیمات کلان اقتصادی و سیاسی هستند.

ضرورت مقابله با مداخلات خارجی: کودتای ۲۸ مرداد این نکته را برجسته نمود که استقلال اقتصادی بدون پشتوانه‌ سیاسی و امنیتی پایدار نخواهد ماند. تجربه‌ ملی شدن نفت اهمیت مقابله با نفوذ و مداخلات خارجی را برجسته کرد و نشان داد که برای حفظ استقلال اقتصادی، داشتن یک نظام سیاسی باثبات و حمایت بین‌المللی ضروری است.

منبع: ایرنا
برچسب ها: صنعت نفت

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: