گاندو؛ کروکودیل بلوچستان | یکتاپرس
درنده‌خوی و بی‌رحم؛ ‌ احتمالا اینها اولین صفاتی هستند که با شنیدن نام تمساح یا همان کروکودیل به ذهن هر کسی می‌آید. این گزارش اسفند۱۳۸۷در ماهنامه سرزمین‌من، منتشر شده است.
کد خبر: ۱۲۵۵۴۰
۰۴:۲۰ - ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲

گاندو؛ کروکودیل بلوچستان

به گزارش یکتاپرس به نقل از همشهری آنلاین، حتما بارها این حیوان مهیب را در تلویزیون دیده‌اید که ناگهان سر از آب بیرون می‌آورد و با آن جثه بزرگ و آرواره‌های قوی خود، آهویی را که در حال رفع تشنگی‌ است با خود به زیر آب می‌برد. اما این تصویری نیست که اهالی سیستان و بلوچستان از کروکودیل دارند؛ آنها یکی از گونه‌های کروکودیل را که در منطقه‌شان زندگی می‌کند، مایه برکت و موجودی خجالتی می‌دانند و «گاندو» صدایش می‌زنند. «جانوری که روی زمین می‌خزد»؛ این جمله، معنی کلمه‌ای است که محلی‌ها برای تمساح‌ مردابی در ایران به کار می‌برند. با اینکه این جانور قرن‌هاست که در ایران زندگی می‌کند و ردپای آن‌ را در متون ادبی ما مانند شاهنامه با ‌نام نهنگ می‌توان یافت اما بررسی علمی آن در ایران، به نیم قرن هم نمی‌رسد.

تا به‌حال گاندو را از نزدیک ندیده بودم. اولین‌بار نزدیک به ۱۴ سال پیش بود که به منطقه باهوکلات در جنوب‌شرقی سیستان و بلوچستان سفر کردیم تا گاندویی را از «هوتک» به رودخانه سرباز منتقل کنیم. هوتک به استخری گفته می‌شود که برای جمع‌آوری آب در سیستان و بلوچستان کنار هر روستا ساخته می‌شود. هوتک‌ها زیستگاه مهم گاندو است و آن سال به خاطر کم‌آبی، آب هوتک تمام شده بود و باید برای اینکه گاندو زنده بماند، از آنجا به بیرون منتقلش می‌کردیم. در این سال‌ها گاندوها را بیشتر دیده و شناخته‌ام. آنها خیلی نیاز به آب دارند، عادت‌ها و رفتارهای عجیب، جالب و منحصر به خودشان را دارند، در عین بی‌آزار بودن، به‌وقت احساس خطر، موجودات درنده‌ای می‌شوند و علاوه بر تمام اینها، مردم محلی رفتار و حسی ویژه و خاص نسبت به آنها دارند.

آن سال‌ها دیدن گاندو کار بسیار سختی بود. عمده دشواری‌ها به شرایط جغرافیایی‌ منطقه و کمبود و پراکندگی زیستگاه‌های تمساح در ایران، برمی‌گشت. سفرهای ما با حداقل امکانات صورت می‌گرفت. در تابستان وسیله سفر ما یک لندرور فرسوده و بدون کولر بود. از طرفی آن‌ سال‌ها جاده اصلی کم بود و برای رسیدن به زیستگاه گاندوها، باید از مسیرهایی فرعی عبور می‌کردیم که فقط محلی‌ها آنها را می‌شناختند. در یکی از همین سفرها، ۶ ساعت طول کشید تا یک راه تقریبا نیم‌ساعته را طی کنیم و به برکه‌ای برسیم که در آن گاندویی زندگی می‌کرد.

چون جاده بیابانی بود، چندبار مسیر را گم کردیم. جاده از خاک پودرمانندی بود که باعث می‌شد رد ماشین‌ها را گم کنیم. بعداز ۶ ساعت گشت و گذار در بیابان راه را پیدا کردیم. اوضاع بسیار بدی بود؛ راه برگشتی هم نداشتیم و بنزینمان هم داشت تمام می‌شد. از ذخیره آبمان هم چیزی نمانده بود و تشنگی امانمان را بریده بود. به روستایی رسیدیم و از یک محلی آب خواستیم. یک لیوان آب خنک برای من آورد. از او پرسیدم که این آب خنک را از کجا آورده؟ گفت از آب برکه. حالم دگرگون شد؛ من از آب برکه‌ای خورده بودم که کروکودیل ایرانی در آن زندگی می‌کرد.

خجالتی و دیریاب
کمی ‌امکانات و بدی مسیر، فقط یکی از دشواری‌های دیدن گاندوست؛ گاندو اهل آب است و در خشکی احساس خطر می‌کند و سخت به آفتاب احتیاج دارد. ساعت‌ها و ساعت‌ها در آب می‌ماند و اگر هم بیرون بیاید، معمولا برای آفتاب‌گیری یا راهپیمایی‌های طولانی برای یافتن غذاست و با شنیدن کوچک‌ترین صدایی به داخل آب می‌رود. دیدن این جانور حتی از راه دور هم کار دشواری است و عکس گرفتن از آن دشوارتر. حساسیت آنها نسبت به حضور انسان زیاد است و با احساس کمترین خطر، غیبشان می‌زند. ممکن است در فاصله ۳۰۰ متری آنها کمین کرده باشید، کافی است کوچک‌ترین صدایی از حضور شما بشنود، آن وقت سریع عکس‌العمل نشان داده و به زیر آب می‌رود. آنها صدا را از فاصله‌های خیلی دور - از ۸۰۰-۷۰۰ متر آن‌طرف‌تر- می‌شنوند. اینجاست که پریدن تمساح مردابی در آب برای کسی که مدت‌ها وقت و انرژی گذاشته، مساوی‌ با فاجعه است!

برای کمین‌کردن و شکار حتی یک تصویر از گاندو، اول باید با حال و هوا و رفتار آنها آشنا بود. گاندوها عادت‌های خاص خودشان را دارند که دانستن آنها مهم‌ترین کلید برای دیدنشان است. باید فصل مربوط به هر یک از عادت‌هایش را دانست و زمان کمین‌کردن را آموخت. آنها در تابستان بیشتر زیر آبند و در فصل سرما بیشتر برای آفتاب‌گرفتن به خشکی می‌آیند. معمولا می‌توان از طریق پناهگاه آنها در خشکی یا نقب‌هایشان، رد رفت و آمد آنان را گرفت.

 

غار تنهایی
گاندوها تقریبا بیشتر عمرشان را در آب می‌گذرانند. یکی از دلایلی که آنها را به خشکی می‌کشاند، عادت آفتاب‌گیری آنهاست. آفتاب‌گرفتن گاندو برای خودش ساعت‌ها و فصل‌های مختلفی دارد؛ مثلا در تابستان که هوا خیلی گرم است به‌ندرت از آب بیرون می‌آید ولی در فصول سرد، بیشتر می‌توان او را در حال آفتاب‌گرفتن دید. این عادت در راستای هضم غذایشان است؛ عموما خزندگان برای فعال‌تر شدن گردش خونشان نیاز به گرما دارند تا با افزایش سوخت و ساز و جریان خون بدنشان غذایشان راحت‌تر و سریع‌تر هضم شود.

اما بیرون‌آمدن گاندوها فقط محدود به روز نمی‌شود؛ آنها عادت عجیب و غریب دیگری هم دارند؛ شبگردی. به دفعات در طول بررسی‌ها ردپای گاندو را در اطراف برکه یا در مسیرهای متفاوت تعقیب کرده‌ایم که مشخص شده آثار پیاده‌روی‌های شبانه آنهاست.

مورد دیگری که شاخص‌ترین و بارزترین رفتار گاندو در بین تمام کروکودیل‌ها و راهنمای خوبی برای پیداکردن آنهاست، عادت نقب‌زنی است. گاندوها درحاشیه برکه‌ها یا رودخانه نقب می‌زنند. نقب‌ها اکثرا روی دیواره برکه‌ها یا دیواره کنار رودخانه با فاصله مشخصی از سطح آب و در صورت عدم وجود جای مناسب، در کنار برکه در دیواره تپه‌های اطراف یا حتی در زیر ریشه درختان حفر می‌شوند. به همین دلیل، از طریق رد به‌جا مانده از رفت و آمد آنها به محل نقب، می‌توان مسیر حرکتشان را رصد کرد. دلیل نقب‌زنی گاندوها هنوز به روشنی مشخص نیست؛ همین‌قدر می‌دانیم که آنها ساعات گرم یا سرد را داخل نقب سپری می‌کنند و با خنک‌تر شدن و حتی تاریک‌شدن هوا از آن بیرون می‌آیند. اختلاف دمای موجود داخل نقب و محیط بیرون و همچنین نحوه لانه‌سازی و تخم‌گذاری این جانور نشان ‌می‌دهد که گاندو از نقب به عنوان محل تخم‌گذاری استفاده نمی‌کند.

نقب گاندو طولانی است و رسیدن به انتهای آن به‌لحاظ شکل خاص لانه و موقعیت آن بسیار سخت است؛ امری که تا به‌حال موفق به انجام آن نشده‌ایم. البته به احتمال زیاد باید در انتهای تونل فضای کافی‌ای برای چرخش و استراحت یک کروکودیل وجود داشته باشد. نقب‌زنی برای گاندوها کاری غریزی‌ است و حتی دیده شده که در یک‌سالگی هم اقدام به این کار می‌کنند.

برچسب ها: حیات وحش

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: