مجتهدی که ناصرالدین‌شاه از او می‌هراسید | یکتاپرس
هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد پسر جوانی که برای فروش میوه و تره‌بار روستا راهی شهر می‌شد و وقت اذان آستین بالا می‌زد و با آب حوض وسط مدرسه مروی وضو می‌گرفت روزی بشود رئیس مدرسه مشهور مروی و آن‌ قدر در بین مردم و افراد سیاسی نفوذ پیدا کند که ناصرالدین‌شاه هم از او حساب ببرد.
کد خبر: ۱۱۸۴۰۱
۰۴:۰۰ - ۱۳ اسفند ۱۴۰۱

مجتهدی که ناصرالدین‌شاه از او می‌هراسید

به گزاش یکتاپرس به نقل از همشهری آنلاین در سال ۱۲۲۰ هجری قمری در روستای کن در خانواده میرزا قربان علی آملی پسربچه‌ای به دنیا آمد که دست تقدیر رهبری جهان تشیع را در یکی از حساس‌ترین زمان‌های تاریخ ایران، برایش رقم زد. نام او را علی نهادند. نیاکانش از اهالی آمل بودند که از آن شهر کوچ کرده و در قصبه کن ساکن شده بودند.

علی پس از پشت سرنهادن دوران کودکی شوق فراوانی به درس و فراگیری خواندن و نوشتن در خویش احساس کرد. اما از آنجا که پدرانش همه کشاورز بودند و دانش در میان نیاکانش سابقه‌ای نداشت، پدر با تقاضای فرزند مخالفت کرد. کودک که در سراسر وجودش لبریز از عشق به فراگیری دانش بود، دست از طلب برنداشته و با التماس مکرر موفق شد تا به مکتب رود و در آنجا خواندن و نوشتن و برخی مقدمات را فراگیرد.

از همان اوان کودکی علائم نبوغ در وی پدیدار بود. حافظه‌ قوی، ذکاوت و هوشیاری او باعث شد تا به‌زودی از مکتب و معلم بی‌نیاز شود و به‌سوی علوم دینی تمایل پیدا کند. لکن این بار با ممانعت شدیدتر خانواده‌اش روبرو شد که بر این مخالفت اصرار می‌ورزیدند و بیست سال از ادامه درس خواندنش جلوگیری کردند. سرانجام پس از بیست سال موفق شد رضایت پدر را جلب کند و برای ادامه تحصیل به تهران بیاید. طلبه سختکوش حوزه تهران که بعدها به حاج ملاعلی کنی معروف شد از محضر اساتیدی چون سید اسدالله اصفهانی، صاحب جواهر، شیخ حسن کاشف الغطاء و شیخ مشکور نجفی بهره برد.

برچسب ها: طهران قدیم

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: