به گزارش یکتاپرس در کتاب «از صفر تا ۱۱۰ » نوشته «حسامالدین مقامیکیا» در باره شکلگیری و فعالیت این «منهیان امیر» یا پلیسهای یواشکی نوشته شده است: «منهی که یعنی خبردهنده و امیر هم که مخفف امیرکبیر است.» منهیان امانتداران امیرکبیر بودند؛ افرادی که روابط رجال و دولتمردان ایرانی را با محافل و سفارتخانههای خارجی، افراد خارجی در ایران و به ویژه رفتار و فعالیت سفارتخانه های روس و انگلیس را زیر نظر داشتند و اخبار را مخفیانه جمعآوری و آنلاین زیر گوش چپ امیر زمزمه میکردند.
گاهی هم برای سرعت در کار و زیرپوستی حرکت کردن روی پای کبوتر برای امیر پیغام آفلاین جاسازی می کردند. دست آخر همه چیز به پای «آقا کلاغه» تمام می شد. همچنین برای مخفی ماندن منبع خبر می گفتند :«آقا کلاغه خبر آورده است.» البته دست آخر هم متاسفانه همین آقا کلاغه بانی فرمان قتل امیرکبیر به دست ناصرالدین شد. در بخش دیگری از این کتاب به نفوذ منهیان امیر در سفارتخانه های روس و انگلیس اشاره شده است :«امیرکبیر در سفارتخانههای روس و انگلیس ،ماموران دو جانبه و ضدجاسوسی تعیین کرده بود و بسیاری از منشیان، دبیران و کارکنان ایرانی سفارتخانه های خارجی در تهران، اخبار و اطلاعات محرمانه درون سفارتخانه را به امیر گزارش می داند.»
بعد از «منهیان امیر» در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه، دولتمردان رودربایستی و مخفیکاری را کنار گذاشتند و رسما «دایره خفیهنگاری» را تشکیل دادند و زیر نظر نظمیه قرار گرفت. وظیفه اصلی این مرکز کشف جرائم و جلوگیری از اعمال تروریستی و بمبگذاری بود. هدف این بود که از سوءقصد احتمالی به جان شاه و سایر رجال و دولتمردان درجه اول کشور جلوگیری شود و ترور ناصرالدین شاه به دست میرزا رضای کرمانی، پناهنده شدن محمد علی شاه به سفارت روسیه، مرگ احمد شاه در تبعید دستاوردهای مهم خفیهنگاری یا همان پلیس یواشکی بود. بعد از سقوط سلسله قاجار تشکیلات این مرکز به کلی از میان رفت.