به گزارش گروه اقتصادی یکتاپرس، محمد عنایتی نجفآبادی: موقعیت جغرافیای انرژی و آب ایران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا زیرساختهای حوزه آب و برق در کشور ما در مقایسه با کشورهای همسایه با اختلاف قابل توجهی برتر است. برای مثال در شرایطی که نزدیک به 100 درصد شهرها و روستاهای کشور از زیرساخت برق استفاده میکنند، در بسیاری از کشورهای همسایه استفاده از برق پایدار در حد آرزو است.
در کشور عراق چندین هزار مگاوات اختلاف میان مجموع تامین برق به اضافه واردات با پیک مصرف برق وجود دارد. این یعنی یکی از کشورهای همسایه ما در حداقلیترین حالت با عدد قابل توجهی کمبود برق مواجه است.
در شرایطی حداقلیترین زمان نیاز به برق را در کشور عراق در نظر بگیریم و از طرفی دست پایین ترین تعرفه صادرات برق نیز در نظر گرفته شود، یک بازار حداقل ۲ میلیارد دلاری برای صادرات برق را در کنار کشور به عنوان یکی از همسایگان وجود، شرایط بیان شده در سایر همسایههای کشور از جمله افغانستان نیز برقرار است و صادرات برق به این کشورها میتواند زمینه شکوفایی اقتصاد کشور را به وجود بیاورد.
تغییر رویکرد دولت سیزدهم پیرامون مسئله انرژی در صورتی که با استفاده از تقاضای برق همسایههای کشور از جمله عراق و افغانستان همراه شده و ظرفیتهای تولید انرژی از جمله کریدور بادی شرق کشور فعال شود، میتواند زمینه تبدیل ایران به قطب انرژی منطقه را مهیا کند.
علاوه بر این در حوزه دیپلماسی آب نیز، سالهای اخیر فشار گستردهای به مناطق مرزی کشور در نتیجه رعایت نشدن حقآبهها به خصوص در مرز شرقی ایران به وجود آمده و همین مسئله اهمیت دیپلماسی در حوزه آب را بیشتر از گذشته نشان میدهد.
با توجه به اهمیت روز افزون دیپلماسی انرژی خبرگزاری فارس پس از انتشار 2 گزارش با عناوین «برنامه احیای تجارت گاز با ترکمنها/ پیشنهاد ایران و ترکمنستان در مذاکرات جدید گازی چه بود؟» و «سه سناریو برای احیای صادرات گاز به پاکستان/ طلب غرامت 85 درصدی روی میز ایران قرار میگیرد؟» به بررسی دیپلماسی گاز در قالب پرونده دیپلماسی انرژی پرداخته بود.
در همین راستا، به منظور بررسی پیرامون جزئیات برنامه دولت سیزدهم در حوزه دیپلماسی برق و آب کشور به سراغ محمدعلی فرحناکیان، مشاور وزیر نیرو در امور بینالملل رفتیم تا با وی به گفتوگو بنشینیم.
مشروح بخش اول این گفتوگو در رابطه با دیپلماسی برق به شرح ذیل است:
*واکاوی رویکرد دولت سیزدهم در دیپلماسی انرژی
فارس: به نظر میرسد، رویکرد دولت سیزدهم پیگیری مسئله دیپلماسی اقتصادی با محوریت کشورهای منطقه است، از طرفی هم در حوزۀ آب و هم در بخش برق یک ظرفیت ژئوپلتیکی وجود دارد که میتوانیم به قطب انرژی منطقه تبدیل شویم. به نظر شما رویکرد دولت سیزدهم در وزارت نیرو به چه شاخصهایی میانجامد و مصداق آن به چه نحوی پیادهسازی میشود، به طور جامعتر برنامۀ وزارت نیرو برای امور بینالملل به چه صورت است؟
فرحناکیان: به نظر بنده به عنوان کسی که چند سال در بخشهای فنی بودم و چند سال هم در امور بینالملل بودم، بسیار رویکرد درستی است و ما در هر حال باید بدانیم که به دلائل متعدد در ارتباط با کشورهای غربی، منافع زیادی به دست نخواهیم آورد و رویکرد، نگاه به کشورهای منطقه باید باشد. تجربه نشان داده است که در یکی دو دهۀ گذشته بیشترین آوردۀ صادرات غیرنفتی که ایران داشته به کشورهای منطقه بوده است پس طبق تجربه و ارزیابی، کار عاقلانه این است که به سمت همین کشورهای منطقه برویم. خیلی از آنها با ما اشتراکات بسیار فرهنگی، نژادی، تاریخی، دینی و سیاسی دارند. در حوزۀ دیپلماسی اقتصادی موارد متعدد در حوزۀ اقتصاد مطرح میشود که یکی از مهمترین این موارد دیپلماسی انرژی است. این مسئله مشتمل بر نفت و گاز و فرآوردههای نفتی است و هم شامل برق و آب میشود.
خوشبختانه موقعیت کشور ما به گونهای است در شاهراه مواصلاتی حمل و نقلی و انرژی دنیا هستیم و هم از لحاظ توان فنی مهندسی و تخصصی در سطح خوبی هستیم. نه بر اساس صحبتهای ما بلکه بر اساس گزارشات بینالمللی مانند IEA و مراجع معتبر دیگر رتبۀ ایران در تولید برق بین 14 تا 16 است و در حوزۀ برق حرارتی هم رتبۀ یک رقمی داریم و این نکته بسیار قابل توجه است که به یک خودکفایی تقریباً صددرصدی رسیدیم که پتانسیل بسیار خوبی است.
بنابراین موقعیت ما، توان تخصصی و وجود منابع فسیلی در کنار اتصال شبکۀ برق به کل کشورهای همسایه یک ظرفیت بزرگی ایجاد کرده است که فقط ظرفیت اقتصادی نیست و حتی ظرفیت امنیتی و سیاسی است. در واقع هر کشوری وقتی با کشورهای همسایهاش تبادل پیدا کرد فقط اقتصادی نیست و شامل امنیت و سیاست هم است. خوشبختانه ما با تمام کشورهایی که مرز خشکی داریم، اتصال شبکه برق هم داریم. از طرفی وزارت نیرو درحال حاضر دنبال این است که کریدورهای انرژی شامل کریدور شمال به جنوب و هم کریدور شرق به غرب در منطقه راه بیاندازد.
فارس: زمانی که از کریدور صحبت میکنید، مسائل زیادی به ذهن میآید، منظور شما از کریدور انرژی به طور واضح چیست؟
فرحناکیان: منظور از کریدور ایجاد زیرساخت تبادل انرژی الکتریکی است. غیر از مزایایی که ذکر کردم یک مزیت مهم دیگر که وجود دارد این است که با این کار میتوانیم تبادل فصلی ایجاد کنیم. مثلا فرض کنید پیک مصرف برق در تابستان است و زمستانها شاید حدود 30 تا 40 درصد ظرفیت تولید برق مازاد به صورت رزرو است و حتی گاهی اوقات مصرف به 50 درصد مصرف تابستان هم میرسد که 20 درصد ظرفیتها در حال اورهال و تعمیر اساسی است و 20 تا 30 درصد آزاد است که در کل این ظرفیت تولید برق را داریم. حالا پیک مصرف برق سوریه در زمستان است که اگر شبکۀ برق ما به سوریه و لبنان وصل شود به راحتی میتوانیم با مازاد برق تولیدی خودمان به این کشورها هم برق صادر کنیم. از طرفی کشوری مانند روسیه که ظرفیت شبکۀ آن چندین برابر ما است، پیک برقشان در زمستان است و ممکن است در تابستان مازاد داشته باشد که میتوان تابستان از آنها برق گرفت و در زمستان این برق را پس داد. غیر از این تبادل فصلی و مزایای دیگر، اگر شبکهها به هم متصل شود قابلیت اطمینان شبکه هم خیلی بیشتر میشود.
*محدودیتهای زیرساختی عامل عدم استفاده از حداکثر ظرفیت دیپلماسی برق
فارس: در فضای کارشناسی این عقیده وجود دارد که یکی از گزینههای تأمین ناترازی برق واردات برق یا به نوعی اتصال شبکه به کشورهای همسایه است. از طرفی میبینیم که در تابستان نزدیک به 14 هزار مگاوات و در زمستان حدود 4 هزار مگاوات ناترازی داریم و این ناترازی مساوی است با محدودیت برای صنایع و بخش خانگی. وقتی این راهکار وجود دارد که با استفاده از تبادلات برق این نیاز پاسخ داده شود، چرا از آن استفاده نمیشود؟
فرحناکیان: اگر منظور شما تبادل انرژی است که از لحاظ اقتصادی الان تبادل انرژی به نفع ما است و هم اینکه طبق مطالعات بر اساس آمارهای دقیق واردات یک کیلووات ساعت برق به جای خاموشی صنایع و تولید همان یک کیلووات ساعت برق در داخل، بسیار بسیار ارزانتر محسوب میشود و خسارت تولید در داخل خیلی بیشتر است و وارد جزئیات عددی آن نمیشوم. در هر حال خیلی به نفع ما است که در شرایط نیاز از واردات انرژی استفاده کنیم. حالا سوال اینجاست که چرا این کار انجام نمیشود و پاسخ آن دو دلیل است یکی اینکه کشورهای همسایۀ ما که ظرفیت صادرات برق داشته باشند خیلی محدود است و خود ما قدرت اول برق منطقه هستیم و حتی برخی کشورهای همسایه هستند که پیک مصرف برق آنها هزار مگاوات است یا برای مثال میانگین تولید انرژی الکتریکی ما روزانه بالای یک میلیارد کیلووات ساعت است یعنی سالی حدود 360 میلیارد کیلووات ساعت، درحالی که کشور همسایه داریم که کل مصرف سالانۀ آنها 5 میلیارد کیلووات ساعت نمیشود. در نتیجه چون قدرت اول هستیم ظرفیتی که بتواند کشور ما را تأمین کند نیست.
دومین دلیل این است که ظرفیت اتصالاتی که با کشورهای همسایه داریم محدود است. مثلا فرض کنید کشوری وجود دارد که بتواند 2 برابر ظرفیت صادرات فعلیاش به کشور ما برق صادر کند ولی اتصالات پاسخگو نیست و نمیتوان این برق را وارد کرد یا برعکس اگر کشوری بخواهد مثلا 4 برابر برقی که از ما میخرد را وارد کشور خود کند، اتصالات اجازۀ چنین کاری را نمیدهد و خط و پست نیست. این عدم تناسب ظرفیتهای تولید و مصرف برق با انتقال برق، کمترین تقصیر به عهدۀ ایران است چراکه ما تأسیسات و پستهای برق را تا مرز بردیم ولی طرف دیگر این کار را انجام نداده است.
مثلا از سال 2007 که به مرز ترکمنستان تأسیسات را بردیم ولی ترکمنستان این عمل متقابل را انجام نداده یا یکی از شهرهای پاکستان که آنها هم از سال 2009 که با یک شرکت ایران قرارداد داشتند که شهر پولان را به بندر گوادر وصل کنند که ظرفیت صادرات ما 4 برابر بشود ولی به تحریمها خوردیم و شرکت ایرانی نتوانست یک سری ضمانتنامه بانکی تامین بکند و بانک پاکستانی هم گفته که تامین مالی نمیکند. ما الان شدیدا در حال پیگیری این قضایا هستیم تا ظرفیتها را گسترش دهیم.
فارس: با توجه به برنامههای اتصالی که وجود دارد، ظرفیت تبادل در تابستان سال آینده میتواند بخشی از ناترازی ما را جبران کند؟
فرحناکیان: پروژههای برق چه در حوزۀ تولید و چه در حوزۀ انتقال زمانبر است یعنی اگر الان تصمیم بگیرید یک نیروگاه گازی که طراحی مهندسی آن کامل انجام شده و پول هم داشته باشید و تمام تجهیزات را هم خریده باشید، بسازید حداقل 18 ماه زمان لازم دارد که در نیروگاه سبلان اردبیل این اتفاق افتاد و حداکثر تا 2.5 سال هم ممکن است طول بکشد. در حوزۀ انتقال هم همینطور است. این طرحهایی که متوقف شده اگر همین الان شروع شود، کما اینکه همین ماه درحال شروع شدن است، به تابستان سال آینده وصال نخواهد داد و معمولاً بیش از یک سال طول خواهد کشید.
فارس: شما گفتید که تأسیسات را تا لب مرز بردید و طرف مقابل گاهی براساس تفاهم عمل نمیکند، به نظر میرسد کار ویژۀ دیپلماسی انرژی دقیقاً همین جا است. ممکن است توضیحاتی در رابطه با اقدامات انجامشده دربارۀ عدم تمایل طرف مقابل و نقش دیپلماسی در این حوزه بدهید؟
فرحناکیان: من اینطور پاسخ میدهم که چطور میتوانیم هزینههای طرف مقابل که در اثر تحریمها افزایش پیدا کرده را کم کنیم. خوشبختانه کارهای خوبی در این حوزه انجام شده است، به عنوان مثال یکی از کشورهای همسایۀ ما قرار بوده یک خط برقی بکشند و پیمانکار هم یک شرکت ایرانی بوده و به خاطر تحریم بانکها تأمین مالی نکردند ولی صنعت برق توانسته از مراجع بالادستی کشور مجوزهایی بگیرد که حتی از محل منابع داخلی خودش کمک کند تا آن خط ساخته شود.
شرکتهای دولتی اجازه ندارند از پول دولت در خارج از کشور هزینه بکنند. پس از بعد داخلی دنبال مجوزها رفتیم و کار را پیگیری کردیم و از بعد دیپلماسی اقتصادی و خارجی هم مذاکرات متعدد انجام دادیم که کرونا کمی شرایط را تحت تأثیر قرار داد ولی با ویدئو کنفرانسهای متعدد توانستیم مسئولین ارشد و سفیر کشور را دعوت کنیم، انشاالله ظرف یکی دو هفتۀ آینده هم هیئتهایی میآیند که کار عملیاتی انجام دهند.
*آخرین جزئیات از پروژه کریدور بادی شرق کشور
فارس: کریدور بادی شرق ایران واقع در مرز بین کشور ما و افغانستان ظرفیت بکر و وسیع بادی است و در آخرین اقدامات قرار بود مطالعات آن توسط طرف ایرانی انجام شود و این کریدور مورد استفاده قرار بگیرد. اگر ممکن است، پیرامون آخرین اقدامات در مورد این موضوع توضیح دهید؟
فرحناکیان: یکی از بزرگترین مزارع بادی خشکی دنیا بین ایران و افغانستان است که قریب 80 درصد آن هم در افغانستان قرار دارد. در واقع توربینهای بادی و مزارع بادی کلاسهای مختلفی دارد، اینکه سرعت باد چقدر باشد و سایر دلایل از عواملی است که ظرفیت یک منطقۀ بادی را مشخص میکند و ظرفیت سهلالوصول این منطقه بیش از 20 هزار مگاوات است.
خوشبختانه معاون رئیسجمهور افغانستان در دولت قبل سفری به تهران داشتند که این موضوع را برای ایشان ارائه دادیم و خیلی استقبال کردند، منتها بدنۀ دولت قبلی آمریکایی بود و آنها استقبال نکردند، حتی ما اعلام آمادگی کردیم که مطالعات را توسط شرکتهای ایرانی با هزینۀ بسیار بسیار پایین انجام بدهیم. دولت قبلی افغانستان علاقمند بود که پای غربیها را به این پروژه باز کند و با طرفهای آلمانی صحبت کردند و یک جلسهای هم مقامات وزارت نیروی ایران و شرکت برشنای افغانستان و مقامات آلمانی زیمنس بودند که قرار بود آلمانیها برای مطالعات سرمایهگذاری بکنند و به نحوی تلویحاً پیشنهاد ایران را دور زدند که بعد هم دولت افغانستان عوض شد.
بنده چندی پیش پیش سفری به کابل داشتم و با مسئول جدید شرکت برق افغانستان صحبت کردم و این پروژه را معرفی کردیم که استقبال هم کردند. ما در هر حال اعتقادی هم بر اساس مبانی دینی و هم بر اساس مبانی امنیتی داریم که توسعه و رفاه اینطور نیست که یک کشور کامل توسعه پیدا کند و کشور همسایۀ آن از آن پیشرفتها بیبهره باشد. درحال حاضر شاخصهای آب و برق در ایران جزو شاخصهای برتر دنیا است که میخواهیم بر اساس حسن نیتی که گفتم این شاخصها را به افغانستان منتقل کنیم. وزیر آب و برق افغانستان آقای جمال محرابیان به عنوان اولین وزیر افغانستان در دولت طالبان بود که به تهران آمد و وزیر نیروی ایران هم این موضوعات را با ایشان طرح کردند و از طرح استقبال شد.