به گزارش گروه اجتماعی یکتا پرس، مخاطبان افرادی هستند که گرد هم آمدهاند تا به سخنران گوش دهند. مخاطبان شاید با سخنران رو در رو باشند یا از طریق فناوریهای ارتباطی مانند رایانه یا رسانههای دیگر با وی در ارتباط باشند. مخاطبان شاید گروهی کوچک و خصوصی یا جمعی بزرگ و عمومی باشند. ویژگی کلیدی موقعیتهای سخنرانی، توزیع نابرابر زمان صحبت میان سخنران و مخاطبان است. برای نمونه، سخنران معمولا بیشتر صحبت میکند؛ درحالیکه مخاطب گوش میدهد؛ اغلب بیآنکه پرسشی مطرح کند یا بهشکلی بازخورد نشان دهد. در برخی موقعیتها، مخاطب شاید پرسشهایی بپرسد یا با دستزدن یا اظهارنظر واکنش نشان دهد.
سخنران باید بداند که :
مخاطب چه چیزی دوست دارد؟
مخاطب چه چیزی دوست ندارد؟
مخاطب چه چیزی نیاز دارد؟
مخاطب چه توقعاتی از شما دارد؟
مخاطب چقدر به موضوع دانش دارد؟
مخاطب چه حسی اصلا به حرف های او دارد؟
گاهی شناخت از افراد از این سطح فراتر رفته و شما از موضوعات عمیقتری نیز چون میزان درآمد، تحصیلات، فرهنگ، سلیقه، علایق، طرز فکر و … اطلاع پیدا میکنید.
اگر شما فردی هستید که به صورت حرفهای و در محافل رسمی سخنرانی میکنید تمایل شدید دارید که مخاطبانتان به گفتههای شما علاقه نشان دهند و آن را درک کنند. بنابراین شما بایستی شناخت عمیقی از مخاطبانتان داشته باشید تا بتوانید توجه و اعتماد مخاطبین را به خود جلب کنید؛ چرا که شناخت مخاطبانتان در آن صورت سبب میشود که شما زمینه مشترکی بین خود و آنها بیابید و از آن به عنوان پل ارتباطی استفاده کنید.
یک سخنران باید ذرهبین ذهنیاش را به درون ببرد تا ارزشها، باورها، نگرشها و تعصباتی را که شاید بر درک او از دیگران اثر میگذارد، بررسی کند. سخنران باید از این تصویر ذهنی بهره بگیرد تا به مخاطب نگاه کند و جهان را از چشمانداز وی ببیند. با نگریستن به مخاطب، سخنران، واقعیت او را چنانکه هست، درک میکند.
وقتی سخنران فقط از راه درک ذهنی خود به مخاطب نگاه میکند، احتمالا دچار خودمحوری میشود. ویژگی خودمحوری، شیفتگی به جهان درونی خود است. افراد خودمحور، خودشان و باورها و علایقشان را مهمترین یا معتبرترین مقوله میدانند. افراد خودمحور نمیتوانند باورهای افراد دیگر را به طور کامل درک کنند یا با واقعیتی که متفاوت از آن چیزی است که آمادهی پذیرشش هستند، کنار بیایند.
شما به عنوان یک سخنران بایستی در ابتدا ارزشها، عقاید و جهتگیریهای خودتان را که ممکن است در شناخت شما از مخاطب تاثیر بگذارد به بوته نقد بکشانید. اگر شما تنها بر اساس منطق خودتان بخواهید به شناخت مخاطب بپردازید، احتمالا شناخت صحیحی از آنها پیدا نمیکنید و به خودگرایی دچار خواهید شد. فرد خودگرا نظر و علاقه خود را مهمترین و معتبرترین نظر میپندارد و به دیدگاه بقیه اهمیت نمیدهد.
زمانی که عدهای به عنوان مخاطب وارد سالن سخنرانی میشوند، طبیعتا انتظاراتشان را درباره موضوع ارائه و حتی شخص سخنران با خود همراه دارند. در صورتی که انتظارات آنها برآورده نشود، تاثیر منفی بر روی اجرای شما بر جای میگذارد. مثلا فرض کنید موضوع جلسه راجع به نقد یک فیلم میباشد و شما در مورد نقاشی و تاثیر آن بر روان صحبت میکنید؛ بدون شک مخاطب شما انتظار این مسئله را نخواهد داشت و شما اعتبار خود را از دست خواهید داد.
آگاهی به عقیده و دیدگاه مخاطب میتواند به شما کمک کند تا واکنششان را به موضوع حدس بزنید و بهترین شیوه ارائه موضوع به آنها را بیابید. مثلا فرض کنید موضوعی که قرار است درباره آن صحبت کنید، تاسیس یک زندان در یک منطقه از شهر باشد و افراد آن ناحیه با این کار مخالف باشند، زیرا تصور میکنند که وجود زندان سبب برهم خوردن امنیت آن منطقه میشود.
از دانشتان دربارهی مخاطب بهره بگیرید تا سخنرانیتان را با آن هماهنگ کنید. از چشمانداز مخاطبان به موضوع بنگرید تا با آنها همدل شوید و ایدههایتان را با مخاطبان خیالی بیازمایید. این مخاطبان خیالی، ترکیبی از افراد با پیشینههایی هستند که در تحقیقتان یافتهاید.
انتهای پیام/