به گزارش گروه سیاسی یکتاپرس، رسانه در زمان انتخابات نقش مهمی را بر عهده دارد، افکار عمومی با کمک داده های رسانه های جمعی می تواند بهترین گزینه را از میان کاندیدای مورد نظر انتخاب کند.
با توجه به گسترش ابزارهای تبلیغاتی، رسانه های ارتباط جمعی وظیفه دارند به سهم خود شرایط را برای یک انتخاب دقیق و آگاهانه از سوی مردم فراهم آورد.
رستم قاسمی یکی از کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری درباره برنامه های آینده خود صحبت کرد که
مشروح این گفتگو به شرح زیر است:
فکر می کنم چون شما تا الان کمتر با رسانه ها گفتگو کردید بهتر است در ابتدا معرفی مختصری از خودتان داشته باشید.
ـ بسم الله الرحمن الرحیم. من یک دوره طولانی در حوزه سازندگی کشور به عنوان حوزههایی که اساسا پیشران کشور ما هستند مانند حوزههای صنعت، معدن، مسکن و انرژی فعالیت داشتم. در حوزههایی که اگر از رکود خارج شوند مطمئنا بقیه واگنهای اقتصادی کشور راه خواهند افتاد.
درست در روزهای بعد از جنگ تا قبل از اینکه من وارد وزارت نفت بشوم در حوزه سازندگی کشور فعالیت داشتم و سالها فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم بودم. بعد از جنگ توانستیم در حوزههای مختلف اَبَرطرحهای کشور را بدون کمک و حضور خارجیها اجرایی کنیم.
اگر شما رییس جمهور شدید این رویکرد چطور میتواند اثر مستقیمی در سفره مردم داشته باشد؟
ببینید من یک تجربهای را در دوران حضورم در وزارت نفت دارم که به نظرم یک راهنمای خوبی میتواند باشد. در دورهای که تحریم بودیم خارجیها در صنعت نفت کشور ما چه در بالادست چه در پایین دست حضور داشتند و وابستگیهای بسیار زیادی داشتیم. من میتوانم ادعا کنم که توانستیم آن وابستگیهای خارجی را برطرف کرده و اساسا تحریمها را بیاثر کنیم.
امروز اشتغال، تورم، قیمت کالاها مانند مرغ و خودرو موضوعات مهمی در کشور هستند که چالش ایجاد کردهاند. ما برای حل مشکلات قوه مجریه کشور که همان توجه به سفره مردم هست باید اتفاقات بزرگی رقم بزنیم که متاسفانه در ادوار گذشته به خصوص در سالهای اخیر به آن توجه نشده است.
اگر کشور اساسا رونق نداشته باشد یعنی رکود بر کشور حاکم باشد که هست، اشتغالی وجود ندارد. وقتی اشتغال نباشد قدرت خرید نیست و کارخانه هم مزیت تولید ندارد. اینها یک زنجیرههای به هم پیوستهای هستند که باید برای حل این مشکلات اقدامات خاص خودش انجام شود.
من اگر بخواهم درباره اشتغال صحبت کنم با توجه به آمارهای موجود و با توجه به کرونا ما هشت میلیون بیکار داریم این خیلی وحشتناک است. من میخواهم بگویم این تحقیقا امکانپذیر است که اشتغال را اینقدر افزایش دهیم که بیکاری خیلی کم شود.
لازمه رونق کشور شناخت از وضعیت موجود کشور هست. در حوزه معدن آمار نشان میدهد که حدود 20 درصد از اشتغال کشور میتواند در این حوزه باشد. چند درصد از آن میتواند در حوزه کشاورزی باشد؟ فراوان! در حوزه مسکن اگر شما سالی یک میلیون مسکن اجباری را بسازی چقدر میتواند اشتغال ایجاد کند؟ اینها سفره های مردم است.
شما عمده مشکلات کنونی کشور را در مدیریت داخلی میبینید. برخی هم بخش عمدهای از این مشکلات را به مشکلات موحود در روابط خارجی مربوط می دانند بر این اساس شما چه رویکردی رادر چهارسال آینده در روابط خارجی دنبال خواهید کرد؟
من به هیچ عنوان مخالف توسعه روابط خارجی نیستم بلکه ضرورت هم میدانم. به هر حال کشور نیازمند روابط خارجی است. در گام اول نیازمند این هستیم که با همسایگانمان روابط خوبی داشته باشیم. بر اساس آماری که وجود دارد 1200 میلیارد دلار تراز تجاری کشورهای همسایه ماست.
چند درصد این را شما فکر میکنید ما توانستهایم جذب کنیم؟ اگر 5 درصد میتوانسیم جذب کنیم حدود60 میلیارد دلار میشد. به معنی این است که اگر بر اساس آمار موجود کشور صادرات غیر نفتی کشورمان حدود 25 میلیارد باشد ما کمتر از سه درصد از تراز تجاری کشورهای همسایه را توانستهایم جذب کنیم. این وحشتناک است.
در حوزه منطقه خودمان به ویژه بعد از اتفاقات سوریه و شامات وضعیت اقتصادی و صادراتی ما در این حوزه چگونه است؟
ما به سوریه و عراق برای مبارزه با تروریسم کمک کردیم و این پدیده داعش را از روی زمین برداشتیم. در واقع امنیت کشورمان را خارج از کشور تامین کردیم ضمن اینکه به مردم مظلوم منطقه کمک کردیم. اما ظرفیتهایی هم ایجاد کردیم. یعنی بازاری هم به دست آوردیم.
اما بستر اقتصادی حضور در کشورهای منطقه دست دولت است. دولت باید بستر لازم را فراهم کند. یعنی وقتی بازرگان ایرانی میخواهد برود در کشور عراق و سوریه سرمایهگذاری و کار کند طبیعتا باید صندوق ضمانت صادرات آن را تضمین کند.
ما نباید صادراتمان به این کشورها سوپرمارکتی باشد بلکه باید روابط اقتصادی به هم تنیدهای باشد که حتی با تغییر سیاستها خیلی نتواند تغییر ایجاد کند و این کار شدنی است. البته ما امروز اولین صادرکننده به عراق هستیم. به سوریه هم صادراتمان گرچه زیاد نیست اما بازار سوریه این آمادگی را دارد مثل موضوعات حمل و نقل و موضوعات متعددی که دولت باید بستر را فراهم کند.
رییس جمهور به عنوان مقامی سیاسی طبیعتا باید در حوزههای مختلف اشراف داشته باشد. شاید در ذهن مخاطب اینگونه باشد که آقای قاسمی خیلی سابقهی مدیریتهای سیاسی از این جنس آن هم در بالاترین سطوح کشور را نداشته است. به ویژه که ما در مباحث فرهنگی و اجتماعی موضوعاتی داریم که بعضا تبدیل به بحران میشود. اینها نیازمند اشراف ویژه است.
شما بر این موضوعات تا چه حد اشراف دارید و چه برنامههایی در نظر گرفتهاید؟
ابعاد اصلی حکمرانی، اقتصادی ،سیاسی ،فرهنگی واجتماعی اینها از موضوعات هر جامعه ای میتواند باشد. اولا من در کابینه بودهام و کسی که در دولت قرار میگیرد اساسا صرفا موضوع وزارتخانه خودش تنها مطرح نیست. ثانیا وزارت نفت اتفاقا سیاسیترین وزارتخانه این کشور است.
هم به لحاظ دیپلماسی بینالمللی یعنی وزارت نفت به نوعی وزارت خارجه هم هست که آن موقع حقیر نه تنها در دیپلماسی انرژی بلکه در حوزههای مختلف دیپلماسی اقتصادی کار میکردم.
در حوزه فرهنگی و اجتماعی ما با بسیاری مشکلات مواجه هستیم اما مقام معظم رهبری بیش از دوازده سال است که نامگذاری هر سال را به نوعی نامگذاری اقتصادی کردهاند، همیشه هم میفرمایند موضوعات فرهنگی و اجتماعی از موضوعات مهم کشورند اما چالش امروز کشور چالش اقتصادی است.
قوه مجریه اسمش را به همراه دارد یعنی کسانی که در حوزهی اجرا باید تجربه و تخصص داشته باشند. فرمان قوه مجریه باید دست آدمهای اجرایی و متخصص باشد در حوزههایی که سفره مردم آنجاست. امروز هم من منکر اهمیت موضوعات فرهنگی و اجتماعی کشور نیستم که حتما موضوع مهمی است.
امروز ببینید مشکلات آموزش و پرورش کجاست؟ مشکلات موضوعات فرهنگی ما کجاست؟ اکثر اتفاقاتی که در حوزه فرهنگی کشور افتاده است. ریشهاش را شما بررسی کنید بخش عمده اش مشکلاتی است که مردم برای اقتصاد زندگی با آن دست و پنجه نرم میکنند. به نظر من امروز کسی باید در این حوزه لوکوموتیو ران این قطار باشد که بتواند رفاه اجتماعی مردم و مسئله اشتغال را حل کند.
و شما معتقدید که میتوانید و برنامه دارید برای این مسئله؟
برای اینکار صد در صد برنامه دارم. اصلا ظرفیتهای کشور ما نشانگر این واقعیت است که این برنامهها امکانپذیر است.
برخی معتقدند اساسا چه لزومی دارد یک کاندیدایی که سابقه نظامی دارد بخواهد وارد عرصه انتخابات بشود؟ بعضی میگویند ورود کاندیداهایی از این دست ممکن است به خود جایگاه سپاه لطمه وارد کند. نظر شما در این خصوص چیست؟
من فکر میکنم مردم از حرف خسته شدند. میگویند «مرد عمل کجاست که از حرف خسته ام». دیگر فکر میکنم حرف زدن برای مردم نتیجهای ندارد. اما درباره بحث کاندیدای نظامی من اول میخواهم چندتا از ویژگیهای نظامیها را خدمت شما عرض کنم که در غیر نظامیها هم وجود دارد ولی در نظامیها بیشتر است.
اولا نظامیها با جمع بهتر کار میکنند اصلا ویژگی نظام یعنی همین. دوم اینکه نظامیها نظم دارند و منظمتر هستند. موضوع بعدی اینکه مگر نظامیها از کجای آسمان آمدهاند که دیگران از یک جای دیگر آمده باشند؟ از همین مردمند. به خصوص ما سپاهیها که اصلا روزی که وارد جنگ شدیم اصلا برای خدمت و دفاع از کشور وارد شدیم و نظامی کلاسیک نبودیم.
من افتخار میکنم عضو سپاه هستم ولی دوران خدمتم بعد از جنگ در حوزه و اقتصادی بوده است. وزیر نفت بودهام به عنوان مهمترین وزارتخانه سیاسی و در واقع اقتصادی این کشور و فعال در تجارت بینالملل. بنابراین من فکر میکنم اینها بیشتر موضوعاتی است که برای دو قطبی کردن فضای جامعه کشور است و امروز دیگر مردم با این شرایطی که در زندگی خود و در شرایط جامعه میبینیم خیلی این دو قطبی سازیها تاثیری ندارد و مردم کاملا از این موضوعات آگاه هستند.
نگاه شما نسبت به جریانهای سیاسی داخل کشور چیست؟ آیا اساسا مردم با توجه به این نگاه ها در انتخابات شرکت خواهند کرد؟ آیا بیشتر این مهم است که عنوان آن کاندیدا اصلاحطلب و اصولگرا باشد یا ویژگیهای دیگری برای مردم اولویت دارد؟
اولا امروز شرایط زندگی مردم به گونهای است که مردم خیلی به این جناح و آن جناح فکر نمیکنند، چون دارند با شرایط اقتصادی سخت دست و پنجه نرم میکنند. بخشی از آن هم بر اثر تحریمهایی است که آمریکاییها و غربیها بر کشور اعمال کردند. امروز مردم به دنبال رفع مشکلات معیشتی هستند و لذا دوقطبی موجود دوقطبی کارآمدی و ناکارآمدی است.
اینها میتواند بر آینده این کشور تاثیر داشته باشد. قطعا امروز مردم بیش از 80 درصد نزدیک به 90 درصد موضوعشان موضوع اقتصادی است. تجربهای هم ما در این هشت سال داشتیم که به بیرون نگاه کردیم هشت سال زمان کمی نیست. ما زمان و فرصتهای بسیار بزرگی را از دست دادهایم و منتظر بیرون بودهایم. پس امروز باید به کارآمدی نگاه کنیم. هم به کارنامه نگاه کنیم هم به برنامه. کارنامه و برنامه میتواند آینده کشور را تضمین کند. من هم عضو سپاهم و طبیعتا در اردوگاه انقلابیون قرار میگیرم.
با توجه به تاکیدی که بر تجربه کردید نگاه شما در بحث جوانگرایی و دادن مسئولیتها به دست جوانها چگونه است؟
نسل مدیران در کشور باید تغییر کند. امروز درست فصلی است که مقام معظم رهبری اشاره کردند و در گام دوم انقلاب تاکید کردند ما نیاز به یک تغییر نسلی و یک پوستاندازی در کشور داریم و این دوره میتواند بخشی از این ترکیب باشد. افراد با تجربه و افراد جوان در دولت بعدی در کنار هم باید باشند و حتما در این دوره این اتفاق خواهد افتاد. آدمهای با تجربهای بیایند که بتوانند آدمهای جوان را به کار بگیرند.
در مورد بحث بازار به نظرم باید بیشتر صحبت کنیم. افزایش قیمت کالاهای اساسی که در ردیف مایحتاج روزانه مردم است به یکی از دغدعه های اصلی اقشار ضعیف تبدیل شده و چرایی شکل گیری این وضعیت تبدیل به سوال اصلی مردم کوچه و بازار شده، لطفا شما به این سوال مردم پاسخ بدهید.
سوال شما مسئله امروز جامعه است. من میخواهم این را تقسیمبندی بکنم به سه موضوع. اولا ما ظرفیت تولیدمان کم نشده بلکه زیاد هم شده است. ما یک روز در همین موضوع مرغ که شما اشاره کردید آنقدر مازاد داشتیم که به دنبال مشتری در خارج از کشور بودیم. یعنی در حقیقت ما صادرات مرغ به عراق داشتیم. در حوزههای مختلف ما ظرفیتمان در کشور کم نیست. ما ظرفیتمان برای نیازهای کشور مازاد هست. آمار و ارقام هم این مطلب را نشان میدهد.
نکته دوم، اما ما نیازمندیهایی برای واردات کشور داریم که میتواند روی قیمت تاثیر بگذارد مثلا نهادههای دامی که خوراک مرغ است. ما نهادههای دامی و بعضی از کالاهای اساسی را وارد میکنیم که اینجا من یک پرانتزی باز کنم که واقعا من آمار و ارقام واردات کشور را نگاه کردم به عنوان کسی که بالاخره دست دارد در دولتهای مختلف.
همین الان هم آنچه که از دستم بر میآید به دوستان کمک میکنم برای بعضی از کالاهای اساسی مورد نیاز کشور. من فکر میکنم با یک زمان منطقی که زمان خیلی طولانی هم نیست، بخش قابل توجهی از این نیازهای وارداتی ما که امروز روی افزایش قیمتها تاثیر زیادی دارد، داخلی بشود.
وقتی این اتفاق رخ دهد سه پیامد دارد: اول نیازهای ارزی ما کم میشود و نوسانات نرخ ارزی قابل کنترلتر هست. دوم روی تورم و گرانی ها حتما میتواند تاثیر بگذارد یعنی کاهش تورم را در پی داشته باشد. سوم اینکه چون خیلی از اینها را مجبوریم در داخل بسازیم، شغل ایجاد میشود.
این حتما در دستور کار دولت آینده باید باشد تا ما به خصوص در امنیت غذایی کشور به خودکفایی برسیم و این کار شدنی است. موضوع نظارت هم یکی از مسائل تاثیر گذار بر شرایط فعلی است. تجربهی دنیا برای نظارت این نیست که ما داریم انجام میدهیم. بسیاری از فسادها اتفاقا در همین نظارتها اتفاق میافتد. چرا؟
امروز نظارت با ابزار شدنی است. تکنولوژی اش هم وجود دارد. خیلی هم ساده است. اگر ما روشهای نظارتیمان را روشهای نطام مند کنیم. حتما این اوضاع قابل کنترل هست. در دنیا هم اینطور کنترل کردند برای اینکه از فرد عبور کردند به ماشین رسیدهاند.
در ادوار گذشته هم همین بوده است که مثلا وقتی در آغاز کار نامزدهای انتخاباتی صحبت میکنند همه این موارد را میگویند و میگویند که ما این کارها را میکنیم. الان این نکته برای مردم خیلی مهم هست که مثلا اگر شما رییس جمهور شدید واقعا چه تضمینی هست که همین انتقاداتی که شما به سیستم موجود میکنید دیگر تکرار نشود. اینها آن نکاتی است که مردم تضمین میخواهند. بخشی به کارنامه بر میگردد. ولی بعضیها میگویند ساختار معیوب است. آیا برای این ساختار معیوب ساز و کار اصلاحی وجود دارد که مردم در اسرع وقت با یک تغییر و یک تحولی مواجه شوند؟
نگاه کنید شما اشاره کردید به تغییر. من اعتقاد دارم بسیاری از روشهایی که با این دست فرمان داریم می رویم قابل اصلاح نیست. باید تغییر داد.
یعنی تغییر هم شما بدانید که مقاومت دارد. مقاومت اقتدار لازم دارد. آنچه که شما اشاره کردید که دولتها به هم انتقاد میکنند متاسفانه یک پدیدهی زشتی است که در ایران در چند دوره گذشته رایج شده. پدیدهی زشتی است. اما برای حلش چه کار باید کرد. برای حلش باید اینقدر شفاف سازی کرد که مردم بدانند این دولتی که قرار است چهارسال یا هشت سال بر کشور حکومت کند سال اول چکار کرده است.
مردم باید بدانند. آن هم برنامههای دارای اندازه گیری و شاخص. برنامههای ما الان خیلی قابل اندازهگیری نیست. مردم نمیدانند دولت چقدر برنامههایش تحقق پیدا کرده است. همه هم خودشان را قهرمان میدانند. من فکر میکنم علاوه بر اینکه ما امروز در حوزه اجرایی نیازمند یک افرادی هستیم که تخصص داشته باشند، تجربه داشته باشند در حوزه اجرایی باید برنامه داشته باشند. ما برنامه کم نداریم.
ما سند چشمانداز داریم. سیاستهای کلی نظام داریم. برنامههای پنج ساله داریم. قانون هم تا دلتان بخواهد داریم. آییننامه و مقررات هم تا دلتان بخواهد داریم. اما ما نیازمند اصلاح برنامه ها هم هستیم. که این برنامه یک برنامهای با واحد اندازهگیری دقیقی باشد تا مردم بتوانند به دولت بگویند شما در سال اول به تعهدات عمل نکردی آقای دولت.
چرا وزیری که به تعهداتش عمل نکرده باید تا آخر کارش ادامه داشته باشد؟ اگر برنامهها قابل اندازهگیری باشد مردم هم میتوانند کنترل کنند. آن وقت قضاوتها هم واقعی اتفاق میافتد که این دولت قهرمان است یا بازنده یا برنده است.
پس هم نیاز به تغییر در برنامه کشور وجود دارد و هم نیاز به تغییر در روشهایی که امروز ما داریم و تغییر در ساختار هم ما نیاز داریم. برای اینکه 42 سال از انقلاب گذشته است، اقدامات خوبی هم در جمهوری اسلامی انجام شده به خصوص در حوزه زیرساختها که نباید نادیده گرفت و این ها واقعا کار بزرگی است که جمهوری اسلامی انجام داده.
ولی به هر حال نتوانستند معیشت و رفاه اجتماعی را تامین کنند. بنابراین ما نیازمند این هستیم که بعد از سالها یک تغییر بنیادی و یک تغییر ریلگذاری را رقم بزنیم وگرنه این شعارهایی که اصلاح نظام اصلاح نظام اداری اصلاح نظام بانکی، اینها شعار است. اینها شدنی نیست اصلا. این تغییر هم حتما مقاومت در مقابلش وجود دارد.
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/