دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم و رسمی ایران و آمریکا در حالی به تعویق افتاده است که کاخ سفید همچنان در ارسال سیگنالهای مشخص و شفاف مذاکراتی با نوعی سردرگمی و حتی اختلاف دست به گریبان است. برکناری مشاور امنیت ملی آمریکا، اظهارات رئیسجمهور و وزیر امور خارجه آمریکا درباره پرونده هسته ای ایران و تحریمها شرایط تداوم مذاکرات و آینده آن را با برخی ابهامات روبرو کرده است. به منظور بررسی این ابهامات و نیز چشمانداز آن با «سیدجلال دهقانی فیروزآبادی» استاد روابط بینالملل دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاست خارجی به گفتوگو پرداختیم.
دور چهارم مذاکرات ایران و آمریکا تعویق شد و مهمترین پرسش حال حاضر دلیل این اتفاق است. به نظر شما این تعویق به چه دلیل یا دلایلی اتفاق افتاد؟ آیا این تعویق را باید رویدادی منفی و غیر معمول بدانیم یا آن را روال طبیعی مذاکراتی از نوع مذاکرات ایران و آمریکا؟
تعویق مذاکرات میتواند سه عامل اصلی داشته باشد؛ نخست، تغییر مواضع آمریکا است که در اظهارنظرهای مقامات این کشور، بهویژه وزیر خارجه که به طور موقت مشاور امنیت ملی نیز شده، مشهود است. اظهاراتی درباره غنیسازی، بازرسیهای گسترده از سایتهای نظامی، آنهم توسط کارشناسان آمریکایی، مطرح شده که نشان میدهد آمریکاییها به نوعی از توافقاتی که بر مبنای خطوط قرمز ایران – یعنی حفظ چرخه سوخت و غنیسازی در داخل کشور – شکل گرفته بود، دستکم در ظاهر عدول کردهاند.
دومین عامل، مسئله تحریمهاست. اساساً هدف جمهوری اسلامی ایران از مذاکرات هستهای، از گذشته تا کنون، رفع تحریمها بوده است. اینکه اما آمریکاییها همزمان با مذاکره، تحریمها را ادامه داده و یا حتی تشدید کنند، از نظر ایران قابل قبول نبوده و حداقل نشاندهنده حسن نیت طرف مقابل نیست.
راهبرد مذاکره پلکانی در چارچوب رهیافت مذاکره قدرتمحور قرار دارد و در این نوع مذاکره، طرق مذاکرهکننده با حداکثر مطالبات آغاز میکندسومین دلیل، تهدید نظامی است. پیش از برگزاری دور چهارم مذاکرات که قرار بود شنبه این هفته برگزار شود، وزیر دفاع آمریکا توییتی تند منتشر کرد که حاوی تهدید نظامی علیه ایران بود. بنابراین، به نظر میرسد آمریکا در یک مثلث از تغییر مواضع، تحریمهای اقتصادی (بهویژه نفتی) و تهدید نظامی عمل کرده که برای جمهوری اسلامی ایران غیرقابل پذیرش است. نمونهای از تحریمهای جدید، تحریم مجدد صنعت نفت ایران از سوی آمریکاست و ترامپ نیز تصریح کرده است که هر کشوری که از ایران نفت خریداری کند، حق مبادله و معامله با آمریکا را نخواهد داشت.
با این اوصاف، به نظر من مهمترین دلیل تعویق مذاکرات، همان تغییر مواضع آمریکا است. به نظر میرسد آمریکا از همان ابتدا با یک رهیافت قدرتمحور وارد مذاکرات با ایران شده است. مذاکره قدرتمحور بر سه اصل یا سازوکار استوار است: اول: تهدید یا بهکارگیری زور (دیپلماسی اجبار و قهرآمیز)، دوم: حداکثرگرایی یعنی مطالبه امتیازات حداکثری و سوم: امتیازدهی قطرهچکانی. به بیان دیگر، آمریکاییها با این رهیافت وارد شدند تا در یک فرآیند پلکانی امتیازات تدریجی را از ایران با تکیه بر تهدید نظامی مطالبه کنند و در مقابل، امتیازاتی را به صورت محدود و قطرهچکانی به ایران ارائه دهند. لذا میتوانیم بگوییم که راهبرد مذاکره پلکانی در چارچوب رهیافت مذاکره قدرتمحور قرار دارد و در این نوع مذاکره، طرق مذاکرهکننده با حداکثر مطالبات آغاز میکند و نهایتاً در فرآیند مذاکره از خواستههای حداکثری خود عدول یا تنزل میکند، یا آنها را کاهش میدهد.
در همین راستا وزیر امور خارجه هم قبل از آغاز مذاکرات با آمریکا و هم پس از آن صراحتاً بر ادامه مذاکرات و مسیر دیپلماسی تأکید کردهاند که این موضوع ضروری است؛ چرا که اگر اروپا نقش سازندهای نداشته باشد، میتواند نقش مخرب ایفا کند. بهویژه فرانسه که هم در زمان برجام و هم در تحولات اخیر، بهنوعی در حال کارشکنی بوده است. معتقدم موضع اروپا بیشتر با هدف کسب امتیاز دوجانبه از ایران و آمریکاست. ما باید بتوانیم وارد دو ریل مذاکراتی موازی شویم که از یکسو ایران با آمریکا مذاکره کند و از سوی دیگر، با اروپا نیز در فرآیند مذاکره درگیر شود.
ما باید بتوانیم وارد دو ریل مذاکراتی موازی شویم که از یکسو ایران با آمریکا مذاکره کند و از سوی دیگر، با اروپا نیز در فرآیند مذاکره درگیر شود.
آژانس و گروسی گرچه اخیرا موضع مثبتی در برابر اظهارات مسئولان فرانسوی گرفته که مدعی شده بود ایران به دنبال برنامه تسلیحاتی است یا قصد تولید سلاح دارد اما از طرفی، چون آژانس احساس میکند که در صورت توافق بین ایران و آمریکا ممکن است جایگاهش تضعیف شود، بهدنبال ایفای نقش مؤثرتری در این روند است.
در هر صورت، چه بخواهیم و چه نخواهیم، اروپا و آژانس، بیارتباط با مذاکرات هستهای نیستند و به نوعی باید با آنها نیز وارد مذاکره شد و آنها را اقناع کرد. ضمن اینکه در مذاکرات با آمریکا نیز میتوان این موضوع را بهعنوان یکی از شروط مطرح کرد که اگر توافقی میان ایران و آمریکا حاصل شد، آمریکاییها نباید اجازه دهند اروپا مکانیسم ماشه (Snapback) را فعال کند.