مقلدان خفاش شب و روایت سیامک گلشیری
یادداشت: سپیده نیکرو
خفاش شب قاتل مخوف سریالی، ترسناکترین هیولای دههی هفتاد ایران، دستمایهی نوشتن رمان خفاش شب نوشتهی سیامک گلشیری است.
شاید دور از ذهن نباشد که غلامرضا خوشرو یا همان خفاش شب را معروفترین قاتل سریالی ایران بدانیم. او در شرایطی مهمترین خبر در کل ایران بود که شبکههای اجتماعی وجود نداشتند و تا مدتها محاکمههای اوتوسط روزنامهها و تلویزیون پوشش داده میشد و چون به عنوان مسافرکش، زنان قربانی خود را سوار میکرد؛ تا مدتها ترسی عمیق به دل تمام زنان ایران انداخت.
سیامک گلشیری پیش از این نیز در سری کتابهای خونآشامی که برای نوجوانان نوشته بود خود را به عنوان یکی از بهترین نویسندههای ژانر وحشت وطنی شناسانده بود. مهمترین عامل قدرت او در ایجاد وحشت و تعلیق حاصل از آن، توصیف است. هر چند توصیف همیشه به عنوان عاملی که سرعت و حرکت رمان را کند میکند شناخته میشود اما این نویسنده، به طور ظریفی از توصیف، به عنوان عامل سرعت و حرکت در رمان استفاده میکند.
روایت او از قاتلان سریالی بی آنکه نیاز به پیچیدگیهای فرمی داشته باشد در زمان و مکانهای مختلف، آرام و سیال حرکت میکند و از همان ابتدا مخاطب را تا پایان داستان با خود همراه میکند. از متن رمان مشخص است که سیامک گلشیری دربارهی غلامرضا خوشرو یا همان خفاش شب تحقیقات مفصلی کرده است اما سعی میکند روایت خود را در حواشی او نگه دارد. جوری که او هم نقش اول رمان هست و هم نیست.
روایت رمان تنها در سطح شخصیت قاتلین حرکت نمیکند بلکه به زندگی آنها وارد میشود و اطلاعات مفید روانشناسی به مخاطب ارائه میدهد؛ البته نه در آن حد که او را خسته و دلزده کند و این مزیتی است که در نوشتن داستان ژانر، آن هم در ژانر جنایی و وحشت خیلی به کار میآید.
رمان خفاش شب در سال 1400 با تعداد صفحات 128 و با قیمت 40 هزارتومان در نشر چشمه منتشر شده است.
انتهای پیام/