بررسی ابعاد همکاری‌های تهران و پکن | یکتاپرس
گسترش همکاری‌های دفاعی و امنیتی نیز از دیگر دغدغه‌های ایران در این رابطه است.
کد خبر: ۱۷۸۵۹۷
۱۸:۰۰ - ۰۱ مرداد ۱۴۰۴

بررسی ابعاد همکاری‌های تهران و پکن

از منظر ایران، مهم‌ترین دغدغه در روابط با چین، کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و تنوع‌بخشی به صادرات غیرنفتی، جذب سرمایه‌گذاری خارجی در زیرساخت‌ها و صنایع حیاتی، و دور زدن تحریم‌های یکجانبه غرب است. ایران به دنبال شریکی قدرتمند است که بتواند در حوزه فناوری، زیرساخت و توسعه اقتصادی، پشتوانه محکمی باشد. همچنین، حمایت سیاسی چین در مجامع بین‌المللی، به ویژه در برابر فشارهای غرب، برای ایران از اهمیت بالایی برخوردار است. گسترش همکاری‌های دفاعی و امنیتی نیز از دیگر دغدغه‌های ایران در این رابطه است.

در سوی مقابل، دغدغه اصلی چین در قبال ایران، تضمین ثبات و امنیت در منطقه غرب آسیا به منظور تأمین مستمر انرژی و حفظ مسیرهای تجارت بین‌المللی است. چین به عنوان بزرگترین مصرف‌کننده انرژی در جهان، به واردات نفت و گاز از ایران به عنوان یک منبع پایدار نیاز دارد. همچنین، طرح «یک کمربند-یک جاده» که ایران در مسیر آن قرار دارد، برای پکن اهمیت ژئواستراتژیک فراوانی دارد. چین خواهان روابط باثبات با تمامی بازیگران منطقه است تا منافع اقتصادی و ژئوپلیتیک خود را تضمین کند و از هرگونه تنش نظامی که می‌تواند مسیرهای تجاری و سرمایه‌گذاری‌هایش را به خطر اندازد، اجتناب می‌کند. حفظ تعادل در روابط با سایر کشورهای منطقه، به ویژه کشورهای عربی و حتی رژیم اسرائیل نیز برای چین حائز اهمیت است تا بتواند نقش یک میانجی‌گر بی‌طرف و تأثیرگذار را ایفا کند.

با وجود دغدغه های نسبتا متفاوت فوق، روابط ایران و چین از ظرفیت‌های بالایی برای توسعه برخوردار است. سند ۲۵ ساله همکاری‌های جامع میان دو کشور، افق‌های جدیدی را در حوزه‌های مختلف گشوده است. این فرصت‌ها عبارتند از:

اقتصادی و تجاری: ایران به عنوان یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر نفت و گاز در جهان و چین به عنوان بزرگترین مصرف‌کننده، از مکمل‌های اقتصادی طبیعی برخوردارند. علاوه بر نفت و گاز، پتانسیل زیادی برای صادرات محصولات غیرنفتی ایران به چین و واردات فناوری و کالاهای صنعتی از چین وجود دارد. فولاد و محصولات آهنی، محصولات دانش بنیان همچون نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی که از توانمندی‌های علمی ایران محسوب می‌شوند و صنایع دستی و فرش دستباف محبوب ایران می‌توانند بازارهای خاصی در چین پیدا کنند.

زیرساخت و توسعه: سرمایه‌گذاری چین در پروژه‌های زیربنایی ایران از جمله حمل‌ونقل (راه‌آهن، جاده، بندر)، انرژی (نیروگاه‌ها، پالایشگاه‌ها) و ارتباطات (توسعه نسل پنجم) می‌تواند به توسعه اقتصادی ایران کمک شایانی کند. تکمیل راه‌آهن شرق-غرب و شمال-جنوب، توسعه سواحل مکران و بندر جاسک، بیابان زدایی و کمک به توسعه کشاورزی پایدار از جمله این فرصت‌هاست.

فناوری و دانش‌بنیان: انتقال فناوری و همکاری در حوزه‌های نوظهور مانند هوش مصنوعی و خودروهای خودران می‌تواند به ارتقای توان علمی و صنعتی ایران منجر شود.

ژئوپلیتیک و منطقه‌ای: ایران و چین هر دو در تلاش برای ایجاد نظم چندقطبی جهانی و کاهش یک‌جانبه‌گرایی آمریکایی هستند. عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و بریکس، فرصت‌های جدیدی را برای همگرایی سیاسی و امنیتی فراهم آورده است.

البته وجود فرصت‌های فراوان و شرایط مهیا، الزاما به معنای شکل گیری و تحقق همکاری‌های ایران و چین در حوزه های مختلف نیست؛ چرا که در مسیر این همکاری چالش‌های متعددی نیز وجود دارد:

تحریم‌های غرب: مهم‌ترین مانع بر سر راه توسعه روابط، تداوم و تشدید تحریم‌های آمریکا و غرب علیه ایران است که شرکت‌های بزرگ چینی را در همکاری با ایران با تردید مواجه می‌کند و عموماً منجر به محدود شدن همکاری‌ها به شرکت‌های کوچک‌تر و غیردولتی یا مکانیزم‌های پیچیده‌تر می‌شود. در این راستا، سهم ایران از کل تجارت خارجی چین در سال 2024، تنها ۰.۰۲ (دو دهم درصد) بوده (کاهش ۹ درصدی نسبت به سال پیش از آن) و این در حالی است که چین در این سال، ۶۱ هزار میلیارد دلار با دنیا رابطه تجاری داشته و تجارت جهانی آن با سایر نقاط جهان، ۷ درصد افزایش داشته است.

عدم توازن تجاری: بخش عمده‌ای از صادرات ایران به چین، مواد خام است(نفت خام و فرآورده‌های نفتی، پلیمرهای اتیلن و سایر محصولات پتروشیمی، سنگ آهن و سایر مواد معدنی، محصولات کشاورزی و خشکبار). بر عکس صادرات چین به ایران هم از نظر کمیت و هم کیفیت کالاهای صادراتی(ماشین‌آلات و تجهیزات صنعتی، وسایل نقلیه و قطعات یدکی خودرو، لوازم الکترونیکی و تجهیزات مخابراتی، محصولات پلاستیکی، آهن و فولاد و مصنوعات آن، لوازم خانگی، منسوجات و پوشاک)، دست برتر را به این کشور می دهد. بر اساس آمارهای گمرک چین که البته واردات نفت ایران را به دلیل مشکلات تحریم لحاظ نمی‌کند، حجم تجارت ایران و چین طی سال 2024 حدود 13.4(سیزده ممیز چهار) میلیارد دلار بوده که 8.9 (هشت ممیز نه) میلیارد دلار از آن، صادرات چین به ایران و 4/4 میلیارد دلار نیز واردات چین از کشورمان است. این ارقام نشان می‌دهد که تراز تجاری دو کشور به شدت به نفع چین است. هر چند لحاظ کردن صارات نفت ایران این ناترازی را تا حدی کاهش می دهد، اما خام فروشی در بلند مدت خود یک مشکل جدی دیگر است و این عدم توازن کمی و کیفی می‌تواند در بلند مدت به وابستگی اقتصادی ایران به چین، کاهش قدرت چانه زنی کشور در مذاکرات سیاسی و حتی نفوذ و سیطره استراتژیک چین بر ایران منجر شود.

مسائل منطقه‌ای و ژئوپلیتیک: چین به دلیل منافع گسترده خود در منطقه غرب آسیا، همواره به دنبال حفظ روابط متوازن با تمامی کشورهای منطقه است و تمایلی به جانب‌داری آشکار از هیچ یک از طرفین در منازعات منطقه‌ای ندارد. این رویکرد می‌تواند در بزنگاه‌های حساس، انتظارات ایران را برآورده نکند.

موانع داخلی ایران: بوروکراسی عرض و طویل، قوانین و شرایط ناکارامد برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی و گاه فقدان شفافیت در اجرای پروژه‌ها، می‌تواند روند همکاری‌ها را کند سازد. همچنین، تغییر رویکردهای سیاست خارجی بعد از هر بار تغییر دولت و عدم ثبات در مدیریت می‌تواند به عنوان مانعی جدی بر سر راه عملیاتی شدن توافقات و بهره‌برداری کامل از پتانسیل همکاری‌ها عمل کرده و در بلندمدت، آینده این روابط را دچار چالش‌های اساسی سازد.

بی طرفی عامدانه و منفعت طلب چین؛ حمله ۱۲ روزه اسرائیل به ایران در خرداد ۱۴۰۴ روی دیگری از متحدان شرقی و سازمانهای امنیتی همچون شانگهای را به ایران نشان داد و از چالش دیگر در توسعه روابط با شرق پرده برداشت؛ موضع چین در قبال این رویداد با تأکید بر خویشتن‌داری و حل‌وفصل مسالمت‌آمیز منازعات همراه بود. پکن(همانگونه که انتظار می رفت) تنها با ابراز «نگرانی عمیق» از پیامدهای جدی حمله اسرائیل، این اقدام را مغایر با منشور سازمان ملل دانست و تأکید کرد که «هیچ طرفی از این تنش ناگهانی سود نمی‌برد»!. موضعی که برخی اندیشکده‌های چینی از آن تحت عنوان «نشستن بر بلندای کوه و نظاره نبرد ببرها» یاد کردند که در ادبیات چینی به معنای بی‌طرفی عامدانه در بحران‌هایی است که هزینه‌اش برای چین بالاست و منافع فوری‌ای در آن دیده نمی‌شود.

این رویکرد محتاطانه نشان می‌دهد که هر چند سیاست کلی این کشور، مقاومت در برابر «یکجانبه گرایی افسار گسیخته غربی» و «سیاست های تجاوزکارانه» است، اما در عمل اولویت آن ثبات منطقه‌ای و حفظ منافع اقتصادی گسترده‌اش است و تمایلی به درگیر شدن مستقیم در منازعات نظامی منطقه‌ای ندارد.

پکن در زمان حمله رژیم اسرائیل و پس از آن آمریکا به کشورمان به خوبی نشان داد که خواهان کنشگری فعال و ایفای نقش عملیاتی برای مدیریت مسائل جهانی و منطقه ای نیست و به ویژه زمانی که پای آمریکا وسط باشد، محتاطانه می کوشد منافعش را از طریق توسعه تجارت و یا نهایتا رایزنی های پشت پرده پیش ببرد.

در دوره پس از آتش بس و پایان جنگ نیز ایران به دنبال تأمین تجهیزات نظامی پیشرفته از چین بوده است تا توان دفاعی خود را بازسازی کند. با این حال، بیانیه نمایندگی دیپلماتیک چین در رژیم اسرائیل مبنی بر اینکه «چین هرگز به کشورهایی که درگیر جنگ هستند، سلاح صادر نمی‌کند و کنترل‌های دقیقی بر صادرات اقلام دو منظوره دارد»، نشان می دهد انتظار ایران از چین باید بیشتر در حوزه دیپلماسی و میانجی‌گری باشد. هر چند منافع اقتصادی می تواند چین را به سمت مراودات چراغ خاموش نظامی- امنیتی با ایران نیز سوق دهد و این امر بیشتر به نوعی دیپلماسی نظامی نیاز دارد.

در مجموع باید گفت در مقطع فعلی، ایران بیش از پیش به دنبال مستحکم‌تر کردن روابط خود با چین است، در حالی که چین با احتیاط، ضمن حفظ همکاری‌های دوستانه با ایران، بر لزوم حل و فصل سیاسی و احیای صلح و ثبات در منطقه تاکید دارد و همزمان در تلاش است تا روابط متعادل خود را با سایر بازیگران حفظ کند. روابط ایران و چین، با وجود فرصت‌های بی‌نظیر اقتصادی، زیرساختی و ژئوپلیتیکی، در فضایی پیچیده از تحریم‌ها، دغدغه‌های امنیتی منطقه‌ای و ملاحظات دیپلماتیک چین حرکت می‌کند. چین در پازل پیچیده خاورمیانه، رویکردی واقع‌گرایانه و محتاطانه را در پیش گرفته که منافع اقتصادی و ثبات منطقه‌ای را بر جانب‌داری کامل از یک طرف خاص اولویت می‌دهد.

بر این اساس، در شرایطی که کشورهای قدرتمند و اثر گذار جهان یا در جبهه غرب قرار دارند، یا ضمن اعلام برخی مواضع استقلال طلبانه و چندجانبه گرایانه، از رویارویی با غرب به ویژه آمریکا اجتناب می کنند، جمهوری اسلامی ایران باید رویکرد تنوع‌بخشی در سیاست خارجی و عدم اتکا صرف به یک یا دو قدرت جهانی را بیش از پیش مد نظر داشته باشد.

به طور ویژه در ارتباط با چین، دیپلماسی فعال ایران باید بر عملیاتی کردن سند همکاری ۲۵ ساله، جذب سرمایه‌های واقعی و افزایش توان صادرات غیرنفتی تمرکز کند، و از پتانسیل شرکتهای فناوری چین، برای همسو سازی خود با تحولات جهانی نهایت بهره را ببرد. یکی از مؤثرترین روشها برای توسعه همکاریها با چین این است که ایران با ایجاد و توسعه پیوندهای عمیق اقتصادی، همچون دیگر کشورهای اثرگذار خلیج فارس، خود را به بخشی از زنجیره ارزش و تأمین چین تبدیل کند تا منافع اقتصادی این کشور را به حمایت همه جانبه از ایران گره بزند. در این راستا، آینده روابط ایران با چین در گرو درک درست از رویکردها و منافع این کشور در عرصه جهانی و بهره‌برداری هوشمندانه از فرصت‌ها، در بستر تحولات پرشتاب منطقه‌ای و جهانی خواهد بود.

منبع: ایرنا
برچسب ها: ایران و چین

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: